از آنجا كه افراد چاق، چاقي خود را قابل درمان ميپندارند و اميد به لاغر شدن را سرلوحهي عمل خود قرار ميدهند اغلب در هرجايي براي درمان خود به افراد متخصص مراجعه ميكنند.
درمطب پزشكان، مشاوران و متخصصان تغذيه، ورزشگاه ها، فروشگاههاي وسايل ورزشي، سوناها و حتي در آگاهيهاي تجاري نيز معمولاً دستگاهها و لوازم درمان چاقي تبليغ ميشوند و اغلب اين چاقها هستند كه از درمان چاقي، عكسهاي باور نكردني،تصويرهاي قبل و بعد، نتايج حيرت اور ، آمار شگفت انگيز و ركوردهاي جديد صحبت ميكنند.
ولي برعكس، در ميان لاغرها از اين خبر؟ نيست. حتي اگر به يكي از مراكز درمان لاغري برويد يا برنامهاي براي درمان لاغرها تدارك ببينيد، معمولاً افراد مراجعه كننده يا بسياركم و انگشت شمارند يا اصلاً كسي مراجعه نميكند!
چرا؟ مگر لاغرها يك سوم جمعيت جامعه را تشكيل نميدهند؟ پس چرا تعداد لاغرهاي مراجعه كننده خيلي كمتر است و گاه قابل مقايسه با تعداد چاقها نيست؟ حتي همانهايي كه به مراكز درمان لاغري مراجعه ميكنند نيز برنامهها را جدي نميگيرند و برخي پس از يك يا دو جلسه فرار را برقرار ترجيح ميدهند! اگر چند نفر هم به وزن دلخواه برسند پس از مدتي دوباره افت پيدا ميكنند و مجدداً به وزن پيشين باز ميگردند.
علت اين پديده را ميتوان از گفتههاي آنان نتيجه گيري كرد:
۱- چاقي ضرر دارد ولي لاغري ضرر ندارد!
۲- چاقي مايهي تمسخر جامعه است ولي لاغري اين طور نيست.
۳- چاقها زود وزن كم ميكنند ولي لاغرها براي افزايش وزن نياز به زمان دارد .
ازاين دست گفتهها زياد است ولي هيچ يك از آنان حقيقت را نميگويند، زيرا حقيقت فقط اين سخن تلخ است كه«لاغرها نااميدترند».
دكتر محمد صادق كرماني
ن.پ ۱۸۹۴۴
نظرات