من ورزش نمی کنم ولی در عوض این کارها را می کنم …

واقعا از دویدن متنفرم. تقریبا همه کلاس های ورزشی منطقه ای که ساکن هستم را امتحان کردم، ورزش در خانه؟ فکرش را هم نکن آپارتمانم خیلی کوچک است. اما با وجود اینکه ورزش نمی کنم در حال حاضر متناسب ترین اندام عمرم را دارم.می دانم که تناسب اندام برای هر فرد معنایی متفاوت دارد، و […]

5 از 5

زمان مطالعه 9 دقیقه

تعداد بازدید 2546

تاریخ انتشار

پیاده روی
واقعا از دویدن متنفرم. تقریبا همه کلاس های ورزشی منطقه ای که ساکن هستم را امتحان کردم، ورزش در خانه؟ فکرش را هم نکن آپارتمانم خیلی کوچک است. اما با وجود اینکه ورزش نمی کنم در حال حاضر متناسب ترین اندام عمرم را دارم.می دانم که تناسب اندام برای هر فرد معنایی متفاوت دارد، و من نمی خواهم بگویم کسی ورزش نکند، شاید خیلی ها به ورزش نیاز داشته باشند و یا اصلا عشقشان ورزش کردن باشد، اما من بارها و بارها امتحان کردم، آدم ورزش کردن نیستم!
فعال و ورزشکار بزرگ شدم، از بسکتبال و ژیمناستیک گرفته تا شنا و سوارکاری در همه اینها شرکت داشتم. همچنین سالها پرستار بچه بودم، و هر کسی بچه دارد یا کارش با بچه هاست می داند سر و کله زدن با دو بچه ی نوپا از دویدن در یک ماراتن هم سخت تر است.
من همه این کارها را دوست داشتم و هیچ وقت به این فکر نکردم که این کارها را به عنوان ورزش انجام می دهم یا خودم را مجبور به انجام آنها می کنم. سپس ناگهان همه چیز خیلی سریع تغییر کرد. دیگر آن دختر دبیرستانی که کلی وقت داشت و سوخت و سازش به سرعت نور بود نبودم، فارغ التحصیلی به دنبال کار شده بودم. دیگر چطور می توانستم به باشگاه بروم مخصوصا وقتی رفتن به باشگاه برایم مانند کشیدن یک دندان سالم زجر آور بود!
همچنان تمام تلاشم را می کردم تا سالم و متناسب بمانم. دی وی دی های ورزشی می خریدم و بیشمار ویدئو آنلاین ورزشی درباره افرادی که از ورزش متنفرند، افرادی که در آپارتمان های کوچک زندگی می کنند، و کسانی که ه را از ب تشخیص نمی دهند دیدم. کلاس های زیادی نیز ثبت نام کردم، یوگا، دوچرخه سواری، حتی بوکس! این آخری تجربه ی دردناکی بود. با وجود همه این کارها باز هم چیزی دستم را نمی گرفت، در کلاس ها شرکت نمی کردم، بهانه می آوردم، و بی نهایت احساس بدی درباره خود داشتم چون هیچ انگیزه ای برای ورزش کردن در خود پیدا نمی کردم.
چیزی که درباره خودم فهمیدم این بود: دوست ندارم برای ورزش اجبار داشته باشم، دوست دارم لذت ببرم و اگر هم نتیجه ای می گیرم اتفاقی باشد، به همین دلیل از فعالیت هایی که روی تمرین متمرکز نیست و بیشتر جنبه لذت بردن دارد بیشتر خوشم می آید، پس دیگر ورزش را کنار گذاشتم. چند کار ساده و موثر را در روتین روزانه ام گنجاندم، حالا فکر می کنم از نظر سلامت و تناسب تا به حال اینقدر از خودم راضی نبودم، چون کاری را می کنم که خودم دوست دارم و به دنبال تفکرات دیگران از تناسب اندام نمی روم. من این کارها را کردم:

فعال و روی پا ماندم

من هرگز آدم تنبلی نبودم. همیشه در حال حرکت هستم حتی سرکار، در طول کار بارها بلند می شوم و می نشینم، گاهی لب تابم را به جایی از دفتر کار می برم تا بتوانم ایستاده کارم را ادامه دهم. آخر هفته ها مدتی را به استراحت می گذارنم، فیلم می بینم یا کتاب می خوانم، سپس کمی می گردم، اما هرگز گشت و گذار در پارک را به نشستن روی یک نیمکت خلاصه نمی کنم.

تا جایی که می توانم پیاده می روم

خوشبختانه جایی که زندگی می کنم پیاده روی کار دشواری نیست، و می توانم به راحتی عملیش کنم. در واقع فکر می کنم دلیل اصلی متناسب ماندنم این است که همه جا پیاده می روم. همیشه با خود یک گام شمار دارم، اما نه به خاطر اینکه کالری که می سوزانم را بشمارم، فقط دوست دارم برای خود چالش درست کنم و ببینم می توانم رکورد خود را جا به جا کنم یا خیر.
این گام شمار به من یادآوری می کند که به جای آسانسور از پله ها بالا بروم و به جای تاکسی و اتوبوس از پاهایم برای رسیدن به مقصد استفاده کنم.

سالم غذا می خورم

برنامه غذایی بسیار سالمی دارم. سعی می کنم آنچه را که می دانم برایم مفید است بخورم. چطور این کار را می کنم؟ هرچیز که طبیعی، پاک و غیره آماده است را انتخاب می کنم، مانند: میوه، سبزیجات، ماهی و گوشت.
همچنین پرخوری نمی کنم، چون واقعا نمی توانم تا خرخره خوردن را تحمل کنم، به همین دلیل در طول روز چندین وعده ی کوچک برای خود آماده می کنم. وقتی هر چند ساعت یک میان وعده برای خوردن داشته باشی ساعت کاری نیز زودتر تمام می شود!

تناسب اندام را تبدیل به تفریح کردم

من خودم را مجبور نمی کنم به کلاس ورزشی بروم یا عضو باشگاه شوم، در عوض انرژی ام را برای انجام فعالیت هایی که از آنها لذت می برم ذخیره می کنم. به اسکی می روم، شنا می کنم و هر وقت بشود به سوار کاری می روم، گاهی نیز به پارک می روم و در آنجا دوچرخه سواری می کنم.
با انجام این کارها ورزش و تناسب اندام برایم شکلی تفریحی به خود گرفته، در حال حاضر 30 سال سن دارم و از خودم راضی هستم. شیرینی این رضایت این است که آن را با انجام کاری که دوست دارم بدست آورده ام نه با کارهایی که از آنها متنفرم.
کاری از گروه ترجمه به اندام ( دکتر کرمانی )

5 از 5
    به اشتراک بگذارید
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*