مصــاحبه اختصاصی

با مهدی زینالی

جدیدترین رکوردار وب سایت دکتر کرمانی

مهدی زینالی هستم. 45 سالمه و در شهر قزوین زندگی می‌کنم. وزن اولیه‌م 112 کیلو بود. بعد از دریافت رژیم دکتر کرمانی به وزن 95 کیلو رسیدم.
علت اصلی تصمیم من برای کاهش وزن کبد چرب بود. البته واقعیتش رو بخواید من تصمیم گرفتم وزنم رو کم کنم چون نگران زن و بچه‌م شدم. معلوم نبود به خاطر این وزن لعنتی بعد از کبد چرب چی منتظرم باشه! ممکن بود دفعه بعدی به جای رفتن به دکتر برای درمان کبد چرب، مجبور می‌شدم برای سکته برم بیمارستان. برای همین وقتی دکترم گفت کبدت چربه و باید وزنت رو بیاری پایین تا درمان بشه. همون لحظه بدون معطلی گفتم چجوری آقای دکتر؟
من قبلا سعی کرده بودم با دمنوش وزنم رو پایین بیارم، اما هیچ فایده‌ای نداشت. دریغ از یه گرم کاهش وزن! تازه اسمش هم دمنوش لاغری بود. انقدر هم دردسر داشت که خدا می‌دونه. یهو باید 2 نصف شب پا می‌شدم یه دمنوش دم می‌کردم و می‌خوردم. خلاصه همه این حرف‌ها رو برای دکتر هم گفتم. دکتر بهم گفت این دمنوش‌ها به هیچ دردی نمی‌خوردن، بهترین راه برای لاغری رژیمه. دکترم برنامه غذایی دکتر کرمانی رو بهم معرفی کرد که باید بگم خدا خیر دو عالم رو بهشون بده.
خلاصه این شد که رژیم دکتر کرمانی رو گرفتم و الان با خودم می‌گم دمت گرم که به حرف دکترت گوش کردی. من برنامه دلخواه رو انتخاب کردم. برنامه دلخواه یه دنیا خوبی داشت. اول اینکه هرچی دوست داشتم انتخاب می‌کردم. دیگه اگه هوس یه غذایی رو می‌کردم، لازم نبود تو حسرتش بمونم یا دست رد به هوسم بزنم. تو برنامه دلخواه واردش می‌کردم و می‌خوردم.
دوم اینکه لازم نبود به خانومم زحمت بدم تا برام غذای جدا درست کنه. اصلا بعضی‌ وقت‌ها دور هم می‌نشستیم و باهم برنامه غذایی رو انتخاب می‌کردیم. هرکی هرچی دوست داشت رو می‌گفت و وارد برنامه می‌کردیمش. اینطوری با خانواده‌م همسفره می‌شدم وهمه از غذا خوردن لذت می‌بردیم.

وزن اولیه: 112 کیلوگرم

وزن پایانی: 95 کیلوگرم

میزان کاهش وزن: 17 کیلوگرم

برنامه دکتر کرمانی خیلی چیزها رو تو زندگی من تغییر داد. مهم‌ترینش درمان کبد چربم بود. بعد از اون تغییر سبک زندگی من و اعضا خانواده‌م.

برای مسافرت که دیگه نگم. قشنک می‌نشستم هرچی که به نظرم می‌اومد توی سفر ممکنه هوس خوردنشون رو بکنم وارد برنامه می‌کردم. اینطوری دیگه لازم نبود از خوردن غذا و خوراکی‌هایی که توی سفر آدم هوسشون رو می‌کنه مثل بلال یا جوجه بزنم. مهمونی‌ها هم به همین شکل بدون دردسر بود. برای مهمونی‌ها از روش جایگزینی استفاده می‌کردم. یا غذای مهمونی رو وارد برنامه‌م می‌کردم و به اندازه‌ای که مشخص می‌شد می‌خوردم. این کار بهم کمک می‌کرد توی مهمونی‌ها هم رژیم رو حفظ کنم و شرمنده‌ی میزبان هم نشم.
رژیم گرفتن سخت نبود واقعا. البته باید بگم دو هفته اول رژیم آسون نبود. بدنم به غذای کم عادت نداشت. اما کم کم که به حجم غذاها عادت کردم و برنامه غذایی دستم اومد دیگه همه چی رو به راه شد. دیگه راحت وزن کم می‌کردم بدون اینکه مشکل خاصی داشته باشم.
هفته اول که دیدم سه کیلو کم کردم فهمیدم این همون چیزیه که می‌خوام. رمز موفقیت من، همین دیدن پیشرفتم بود. هرچی بیشتر لباس‌ها و شلوارهام گشادتر می‌شدن، انگیزه‌م بیشتر می‌شد. قبلا وقتی می‌رفتم پیش دوست‌هام به خاطر چاقی دستم می‌انداختن. یه سری‌ها دائم به روم می‌آوردن که وزنم خیلی بالاست. بعد از لاغر شدن اصلا کسی من رو نمی‌شناخت! همه فکر می‌کردن من عملی چیزی کردم که انقدر وزنم پایین اومده و لاغر شدم.
داشتم می‌گفتم که مشکلی برام پیش نیومد توی این مدت. بعضی‌ مواقع دچار یبوست می‌شدم. اینجور مواقع زنگ می‌زدم به پشتیبان‌ها و ازشون کمک می‌خواستم. تا یادم نرفته بگم که دم پشتیبان‌ها هم گرم. واقعا زحمت کشیدن. هر موقع توی واتساپ پیام می‌دادم بهم زنگ می‌زدن و جواب سوالم رو با حوصله برام توضیح می‌دادن. مشکل یبوست رو هم همین مشاوره‌های خوب پشتیبان‌ها حل کرد. بهم گفتن سیب و آلو و این چیزا رو زیاد بخورم تا رفع بشه مشکلم. خداییش هم جواب داد.

جای تو بیـن
رکورد‌ دارهای
مـا خالیـــه
همین الان ثبت نام کن
kermany

یکم که وزنم کم شد و به قول گفتنی نفسم بالا اومد، شروع کردم به پیاده‌روی. پیاده‌روی رو دوست داشتم واقعا این حس رو بهم می‌داد که دارم چربی‌هام رو می‌سوزونم. همینطور که عرق می‌کردم احساس می‌کردم که چربی‌هام دارن آب می‌شن و سبک میشم. خیلی هم به خودم فشار نمی‌آوردم، روزی نیم ساعت چهل دقیقه پیاده‌روی می‌کردم ولی همون هم تاثیر زیادی داشت.
برنامه دکتر کرمانی خیلی چیزها رو تو زندگی من تغییر داد. مهم‌ترینش درمان کبد چربم بود. بعد از اون تغییر سبکی زندگی من و اعضا خانواده‌م. با اینکه بقیه‌ی اعضا خونواده من چاق نیستن اما وقتی دیدن که رژیم من انگار فقط برای لاغر شدن نیست و برای سالم غذا خوردنه، شروع کردن مثل من غذا خوردن. حالا دیگه همه ما خیلی کم شیرینی و تنقلات می‌خوریم.
خوردن برنج رو برای شام به کل حذف کردیم. مگر مهمونی چیزی دعوت بشیم که شام برنج بخوریم. قبلا هرروز نهار برنج داشتیم اما الان سه چهار روز تو هفته بیشتر برنج نمی‌خوریم و بقیه هفته رو سعی می‌کنیم غذاهای نونی بخوریم. همه اعضا خانواده من یاد گرفتن سالم غذا خوردن یعنی چی و این رو مدیون دکتر کرمانی هستیم.
می‌خوام از همسرم و بچه‌هام تشکر کنم که من رو توی این مدت حمایت کردن. از دکتر کرمانی هم باید تشکر کنم. اگر به خاطر ایشون نبود معلوم نبود چاقی چه بلایی سر من می‌آورد. خدا رو شکر قبل از اینکه خیلی دیر بشه اومدم سراغ رژیم و وزنم رو پایین آوردم.

توصیه‌ی من به همه‌ی اونهایی که اضافه وزن دارن اینه که:
1- یه رژیم مثل دکتر کرمانی رو امتحان کنن و مطمئن باشن ازش نتیجه می‌گیرن.
2-  تا دیر نشده و بیماری‌ بدی سراغشون نیومده بیان و رژیم بگیرن.
3- قدر سلامتی رو بدونن و برای به دست آوردن اون تلاش کنن.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

نظرات شما
ن 1400/02/16
تو ادوست دارم ولی مولشو ندارم ین اوضاع دیگه پولی نمی مونه