Notice: Undefined index: class in /home/kermany/public_html/wp-content/plugins/kermany-shortcode/Kermany-shortcode.php on line 251
به جایی رسیدم که دیگه از خودم متنفر شدم!
مصــاحبه اختصاصی با امیر گواهی جدیدترین رکوردار وب سایت دکتر کرمانی سلام. من امیر گواهی هستم. 40 سالمه و در استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد زندگی میکنم. وزن اولیه من 125 کیلو بود و بعد از دنبال کردن رژیم دکتر کرمانی به وزن 95 کیلو رسیدم. چاقی من بعد از ازدواجم شروع شد. 24، 25 سالم بود که ازدواج و از همون موقع پرخوری و ریزه خواری را شروع کردم. عاشق کباب کوبیده و نوشابه بودم و هستم. نمیتونستم دست رد به سینه این غذا بزنم. اکثر دوستانم صاحب رستوران هستند. هر موقع به دیدنشون میرفتم یه غذای چرب و چیلی مهمونم میکردن. منم که نمیتونستم جلو خودم را بگیرم غذا را تا ته میخوردم. 15 سال با همین روند ادامه دادم تا به 125 کیلو رسیدم. کم کم تاثیرات وزن زیادم روی بدنم خودش را نشون داد. توی قفسه سینهم احساس درد میکردم. پیش دکتر رفتم و گفتن کبد چرب گرید سه دارم. انگار دنیا روی سرم خراب شد. دکتر گفت اگر خوردنم را کنترل نکنم و وزنم رو پایین نیارم ممکنه به پیوند کبد احتیاج پیدا کنم. از خودم بدم میاومد. حتی یک دونه عکس از من توی آلبوم خانوادگیمون نبود. میرفتم پشت دوربین قایم میشدم تا تصویری از هیکل زشتی که ساخته بودم، ثبت نشه. من از درون داشتم خرد خرد میشکستم و فرو میریختم. هیچ تمایلی برای تهیه لباس نداشتم. به سختی لباسی که اندازهم باشه پیدا میکردم. هیچ تمایلی برای مرتب کردن ظاهرم و پوشیدن لباس مرتب نداشتم؛ چون اصلا از ظاهر و هیکلم خوشم نمیاومد. قیافه و ظاهر برای همه مهمه. اما چون اضافه وزن داشتم و بدن زیبایی نداشتم، ظاهرم و لباس پوشیدن برام مهم نبود و اصلا به فکر داشتن ظاهر مرتب نبودم. گفتم که به مرحله تنفر از خود رسیده بودم. مدتی سعی کردم برم دوچرخه سواری اما به خاطر اضافه وزن تاندون آشیل پام پاره شد. خون ریزی کردم. مدتی پام توی گچ بود و خونه نشین شدم. اینجا بود که با خودم گفتم دیگه بسه. دیگه باید وزن کم کنم. نمیتونم توی سن چهل سالگی همیشه مریض باشم و اینطوری به زندگی کردن ادامه بدم. قبلا رژیم سر خود زیاد گرفته بودم. رژیمهایی که هیچ پایه علمی نداشتن. یه مدت جوگیر میشدم و رژیم میگرفتم بعدش دوباره با دیدن یه غذای خوشمزه رژیمم را میشکستم. یه مدت رژیم پروتئین گرفتم اما موهام به شدت شروع به ریزش کرد. با این رژیمها یا وزن کم نمیکردم یا اگر کم میشد، وقتی رژیم را متوقف میکردم دوباره وزنم برمیگشت. دوستهای بچهم به خاطر چاقی من، اونو مسخره میکردن و صداش میزدن اونی که باباش چاقه. دکتر کرمانی به من، خانوادهم و زندگیم جون دوباره داده. آشنایی بنده با دکتر کرمانی فضل الهی بود. خیلی تحقیق کردم و توی نت چرخ زدم تا سایت دکتر کرمانی را پیدا کردم. تقریبا تمام مقالههاشون را خوندم. بعد سراغ رکورددارها رفتم و درباره اونها خوندم. از هرکدوم یه درس و نکته جدید یاد میگرفتم. اینجا بود که با خودم گفتم برای لاغر شدن باید یه برنامه غذایی خوب و درست و حسابی داشته باشم. برای همین رفتم توی سایت ثبت نام کردم و برنامه غذاییم را گرفتم. چاقی برای من شبیه غل و زنجیری بود که دست، پا و گردنم را بسته بود. اگر میخواستم به نشاط زندگی برسم باید از این غل و زنجیر خودم را رها میکردم. دکتر کرمانی اول از همه، قبل از اینکه بهتون رژیم بده، ذهن شما را آماده میکنه تا قبول کنید که باید وزنتون کم بشه. تا قبول کنید که این وزن زیاد برای بدنتون ضرر داره. نمیتونم به برنامه غذایی دکتر کرمانی بگم رژیم، این یک رژیم نیست، یک سبک زندگی سالمه که خیلی از ماها گمش کردیم. خیلی ریزهخواری و پرخوری میکردم، اما با رژیم دکتر کرمانی تونستم به هوسهای ریزه خواری و پرخوریم غلبه و این عادتهای بد را ترک کنم. با برنامه غذایی ایشون قدم به قدم عادتهای غلط غذایی را ترک کردم. به نوشابه، شیرینیجات و کباب کوبیده علاقه زیادی داشتم. با برنامه دکتر کرمانی لازم نبود از غذاهای مورد علاقهم بگذرم. اگر هوس کباب میکردم کافی بود اسم غذا را وارد سایت کنم و مشخص میشد که چقدر از اون غذا میتونستم بخورم. این از همه چیز بهتر بود. خوردن چایی رو متوقف کردم. چون همیشه چایی را با قند و شیرینجات میخوردم. به جای چایی از دمنوشی که دکتر کرمانی تو یکی از کلیپهای پیج اینستاشون یاد دادن، مصرف میکردم و به جای قند، کشمش میخوردم. نوشابه را حذف کردم و به جاش دوغ خوردم. کم کم وزنم که پایینتر رفت ورزش کردن را هم شروع کردم. میانگین ماهی 5 کیلو وزن کم میکردم. حتما حتما روزی یک تا دو ساعت را به ورزش کردن اختصاص میدادم. جمعهها حتما 24 کیلومتر دوچرخه سواری میکنم. حالا که دیگه وزنم پایین اومده نگران دوچرخه سواری کردن و پاره شدن تاندونهای پام نیستم. راحت ورزش میکنم بدون اینکه زود خسته بشم و به نفس نفس بیفتم. تو این چهل سال اصلا عادت نداشتم صبحانه بخورم و چون از صبح گرسنگی میکشیدم، برای نهارپرخوری میکردم. اما الان وعده صبحانهم اصلا ترک نمیشه. خوردن میان وعدهها را جدی میگیرم تا جلو گرسنه شدنم را بگیرن و به پرخوری وسوسه نشم. اوایل رژیم آخر شبها گرسنه میشدم. اما کم کم بدنم به میزان کالری که توی روز میخوردم، عادت کرد. بعد از گذشت یکی دو هفته دیگه آخر شبها هم گرسنه نمیشدم. اگر بعضی وقتها احساس گرسنگی داشتم، سعی میکردم با خوردن سیب و یا یه کاسه ماست با سبوس گندم و یا حتی بعضی وقتها پاپ کورن، گرسنگیم را برطرف کنم. توی رژیمهای قبلی مثلا میگفتن شام رو حذف کن! اما توی رژیم دکتر کرمانی این چیزها معنی نداشت. هیچ وعده و میان وعدهای حذف نمیشه که هیچ، حتی یک روزایی نهار آبگوشت داشتم! تو چه رژیمی میشه آبگوشت یا دو سیخ کباب خورد و لاغر شد؟ وزن کم کردن خیلی آسون نبود، اما با رژیم دکتر کرمانی و نکتههای بسیار خوبی که توی پیج اینستاگرام و سایتشون یاد میگرفتم، رژیم گرفتن آسونتر شد. تو این مدت مشکل خاصی برام پیش نیومد. نه یبوست و نه ریزش مو. اما یک دوره کوتاه دچار استپ وزن شدم و با پشتیبانهای دکتر کرمانی تماس گرفتم. با روی باز به حرفهام گوش دادن و بهم کمک کردن با یکم تغییر توی برنامه غذایی و ورزشم مشکل استپ وزنیم حل بشه. تا یادم نرفته باید از همسرم تشکر کنم. بار این رژیم و درست کردن غذاها و میان وعدهها به دوش ایشون بود. بعد از رژیم روابطم با همسر و فرزندم خیی بهتر شد. قبلا حس میکردم به خاطر اضافه وزن و چاقی طافته جدا بافتهم. حس میکردم جایی توی خونه ندارم و همسرم و فرزندم من را درک نمیکن. دوستهای بچهم به خاطر چاقی من، اون را مسخره میکردن و یا صداش میزدن “اونی که باباش چاقه”. دکتر کرمانی به من، خانوادهم و زندگیمون جون دوبارهای داده. همه لباسهای قدیمی را کنار گذاشتم چون بهم گشاد شدن! رفتم و یه عالمه لباس جدید خریدم. چه لذتی از این بالاتر آخه؟ من به دکتر کرمانی اعتماد کردم و سلامتیم را دست ایشون دادم. تمام حرفهاشون را گوش دادم و عملی کردم. از این بابت خدا را هزار مرتبه شکر میکنم. توصیه من به کسایی که اضافه وزن دارن اینه که:
وزن اولیه: 125 کیلو گرم
وزن پایانی: 95 کیلو گرم
میزان کاهش وزن: 30 کیلو گرم
رکورد دارهای
مـا خالیـــههمین الان ثبت نام کن
دیدگاه ها
Notice: Undefined variable: commenter in /home/kermany/public_html/wp-content/themes/kermany/inc/single-heroes-footer.php on line 95
Notice: Trying to access array offset on value of type null in /home/kermany/public_html/wp-content/themes/kermany/inc/single-heroes-footer.php on line 95
Notice: Undefined variable: commenter in /home/kermany/public_html/wp-content/themes/kermany/inc/single-heroes-footer.php on line 100
Notice: Trying to access array offset on value of type null in /home/kermany/public_html/wp-content/themes/kermany/inc/single-heroes-footer.php on line 100