مصــاحبه اختصاصی

با زینب هیزمی

جدیدترین رکوردار وب سایت دکتر کرمانی

زینب هیزمی هستم. وزن اولیه من 126 کیلو بود که بعد از دریافت رژیم دکتر کرمانی و عمل به توصیه‌های ایشون به وزن 101 کیلو رسیدم. اما هنوز برای رسیدن به وزن ایده‌آلم در حال گرفتن رژیم هستم.

من از بچگی چاق بودم. همیشه پرخوری می‌کردم و به قول معروف نمی‌تونستم جلو شکم خودم رو بگیرم. همیشه در حال خوردن خوراکی یا غذا بودم. با بالا رفتن سنم، وزنم هم زیاد و زیادتر ‌شد ولی به فکر کاهش وزن نبودم تا اینکه کم کم دردها و مشکلات سر و کلشون پیدا شد.

زانو درد و کمر درد کمترین مشکلاتی بودن که داشتم. به خاطر وزن زیاد حتی انجام کارهای شخصی هم برام سخت بود. نمی‌تونستم راه برم و تا دو قدم راه می‌فتم خسته می‌شدم.

یادمه یه بار کربلا رفته بودیم و من به خاطر وزن زیادم نمی‌تونستم از هتل تا حرم پیاده برم و بیام. وسیله‌ای هم نبود که بتونم سوارش بشم. خیلی توی اون سفر اذیت شدم. نتونستم اونطوری که دوست دارم به زیارت امام حسین (ع) برم و از ته دلم دعا بخونم و زیارت کنم.

دائم به بقیه خواهش می‌کردم که برام یه وسیله پیدا کنن تا بتونم به حرم بیام اما پیدا کردن وسیله اون اطرف خیلی سخت بود. هنوز هم یاد اون سفر و اضافه وزنی که باعث شد از سفرم به کربلا لذت نبرم، می‌افتم و با خودم می‌گم ای کاش زودتر لاغر می‌کردم. به خاطر وزن بالا و یک عالمه چربی که توی بدنم جمع شده بود به کبد چرب و چربی خون مبتلا شدم. خودمم می‌دونستم که تنها راه درمان کمر و پا درد و این چربی خون و کبد چرب، کم کردن وزنمه.

وزنم به‌قدری زیاد شد که خانواده‌م نگران شدن. خیلی اصرار می‌کردن تا وزن رو کم کنم اما من همیشه مقاومت می‌کردم. همیشه می‌گفتم با کم خوردن و پیاده روی که آدم لاغر نمی‌شه! من خودم بلدم چجوری لاغر بشم. بهانه‌های غیر منطقی و الکی می‌آوردم تا از رژیم گرفتن فرار کنم.

وزن اولیه: 126 کیلوگرم

وزن پایانی: 101 کیلوگرم

میزان کاهش وزن: 25 کیلوگرم

یادمه یه بار کربلا رفته بودیم و من به خاطر وزن زیادم نمی‌تونستم از هتل تا حرم پیاده برم و بیام. هنوز هم اضافه وزنی که باعث شد از سفر کربلا لذت نبرم، یادم نمی‌ره.

.

بعد از یه مدت که دیدم وضعم خیلی بحرانی شده، شروع کردم به رژیم گرفتن سر خود و بی اساس. یه مدت نهار کم بخور یه مدت فلان چیز نخور، یه چند وقت فقط نون بخور اما فایده نداشت. وزنم اصلا تکون نمی‌خورد و کم که نمی‌شد هیچ، بیشتر هم می‌شد! بعد از این رژیم‌های سر خود رفتم سراغ دمنوش‌های لاغری. اما اونها هم هیچ فایده‌ای نداشتن. دمنوش می‌خوردم و پیاده روی می‌کردم اما دریغ از یه گرم کاهش وزن.

وقتی نتیجه‌ای از این کارا نمی‌گرفتم ناامید می‌شدم و دوباره برمی‌گشتم سر همون پرخوری‌ها و عادت‌های غلط. اما گذشت و گذشت و من 126 کیلو شدم. کار به جایی رسید که دیگه نمی‌تونستم دو قدم راه برم. برای انجام کارهای شخصیم به دیگران محتاج شده بودم. 

یه روز به دخترم گفتم یه رژیمی برای من پیدا کن که مطمئن باشم وزن کم می‌کنم، موهام نمی‌ریزه، گرسنگی نمی‌کشم، من تحمل گرسنگی ندارم، بتونم برنج و نون بخورم. از طرف دیگه حوصله هر ماه مطب رفتن رو هم ندارم. هی لازم نباشه برم مطب و بیام. خلاصه که دخترم گشت و کلی تحقیق کرد تا رژیم دکتر کرمانی رو برام پیدا کرد.

الحق والانصاف همون چیزی بود که می‌خواستم. رژیم دکتر کرمانی هم اجازه می‌داد هر غذایی که دوست دارم بخورم و هم برنامه روز منو داشت که می‌تونستم هرچی هوس کردم و دلم خواست همون روز درست کنم.

ما رفت و آمد زیاد داریم. خیلی مهمون برامون می‌یاد و خیلی به مهمونی می‌ریم. با رژیم دکتر کرمانی راحت می‌تونستم از جایگزینی غذا استفاده کنم. اینطوری غذای مهمانی رو می‌خوردم بدون اینکه به صاحب خونه زحمت درست کردن یه غذای اضافی بدم یا ناراحتش کنم که چرا سر سفره نشستم و هیچی نخوردم.

رژیم دکتر کرمانی عادت‌های غلط غذایی من رو دست کرد. دیگه پرخوری نمی‌کنم. از همه غذاها می‌خورم. ریزه‌خواری رو کنار گذاشتم. اوایل به خاطر وزن زیاد نمی‌تونستم پیاده روی کنم اما بعد از اینکه وزنم کم‌تر شد و راه رفتن برام آسون‌تر شد شروع کردم به روزی نیم ساعت پیاده روی تا کالری بیشتری بسوزونم.

جای تو بیـن
رکورد‌ دارهای
مـا خالیـــه
همین الان ثبت نام کن
kermany

خیلی احساس گرسنگی بهم دست نمی‌داد. هرموقع حس می‌کردم گرسنمه از سهمیه لبنیاتم استفاده می‎‌کردم و شیر و خرما می‌خوردم. یه سری غذاها توی برنامه‌م بود که بهشون می‌گفتن کالری آزاد. می‌تونستم هرموقع گرسنه شدم از اونها بخورم، غذاهایی مثل هویج، گوجه و کاهو. 

این مدت که رژیم بودم چون وزن زیادی کم می‌کردم یه کمی مشکل ریزش مو پیدا کردم. اما با مصرف قرص‌های مکمل دارم سعی می‌کنم این ریزش مو رو کنترل کنم. دچار استپ وزن هم شدم ولی چون سبک‌تر از گذشته بودم با پیاده‌روی تونستم مشکل استپ وزنم رو حل کنم.

پشتیبان‌های دکتر کرمانی همیشه بهم انگیزه می‌دادن و می‌گفتن که خیلی خوب دارم پیش می‌رم. اگر سوالی برام پیش می‌اومد ازشون می‌پرسیدم و راهکارهای خوبی رو می‌گفتن که همشون مشکل‌گشا بودن. واقعا دستشون درد نکنه که توی این مسیر من رو تنها نگذاشتن و همیشه تشویقم کردن.

با اینکه هنوز راه زیادی در پیش دارم تا به وزن ایده‌آل برسم اما تا اینجای کار خیلی حالم خوبه. خیلی خوشحالم که بالاخره تونستم وزنم رو کم کنم و خانواده‌م رو از نگرانی دربیارم. الان دیگه برای انجام کارهای شخصیم به دیگران نیازی ندارم. راحت تر راه می‌رم و حتی نفس کشیدن برام آسون‌تر شده. درد کمر و پاهام بهتر شده و می‌دونم هرچی بیشتر وزن کم کنم دردشون بهتر هم می‌شه. نگران کبد چرب و چربی خونم نیستم چون دارم وزن کم می‌کنم و برای درمانشون تمام تلاشم رو به کار می‌برم.

نگران بازگشت وزنم هستم اما می‌دونم اگر به توصیه‌های دکتر کرمانی عزیز گوش کنم دیگه وزنم بر نمی‌گرده. برنامه دارم بعد از رسیدن به وزن ایده‌آل، رژیم تثبیت وزن رو بگیرم تا دیگه نگران بازگشت به روزهای تلخ و پر از درد گذشته نباشم.

توصیه من به کسایی که اضافه وزن دارن اینه که:

  1. زیر نظر یک دکتر تغذیه خوب مثل دکتر کرمانی به صورت اصولی وزن کم کنید.
  2. این خیلی مهمه که خودتون بخواید وزن کم کنید تا بتونید توی این راه موفق بشید.
  3. بهانه‌ی الکی نیارین، اگر واقعا بخواید لاغر بشید همه چی خودش خود به خود درست می‌شه.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

نظرات شما
خدیجه فلاح مراد 1399/09/15
سلام. موفق باشین. منم در حال استفاده از رژیم دکتر کرمانی هستم و با وجود اینکه بچه کوچیک دارم ولی از نظر تنوع غذایی یا انرژی کافی روزانه مشکلی ندارم و حتی زبر و زرنگ تر هم شدم

کارشناس به اندام 1399/09/17

دوست عزیز، ممنون از همراهیتون.