مرگ عزیزان و تاثیر آن بر پرخوری عصبی

اواخر سال 1397 ویروس کرونا همه گیر شد. سازمان بهداشت جهانی میزان مرگ و میر این ویروس را حدود 3.4 درصد تخمین زد. در پی بالا رفتن میزان مرگ و میر توسط این ویروس ناشناخته، تعداد زیادی از خانواده‌ها عزیزانشان را از دست دادند. تجربه از دست دادن عزیزان، نزدیکان و خویشاوندان پدیده‌ای فراگیر در […]

برخی افزاد پس از مرگ عزیزان خود دچار پرخوری عصبی می شوند که منجر به اضافه وزن در آن ها میگردد.
امتیاز کاربرها

زمان مطالعه 16 دقیقه

تعداد بازدید 2556

تاریخ انتشار

اواخر سال 1397 ویروس کرونا همه گیر شد. سازمان بهداشت جهانی میزان مرگ و میر این ویروس را حدود 3.4 درصد تخمین زد. در پی بالا رفتن میزان مرگ و میر توسط این ویروس ناشناخته، تعداد زیادی از خانواده‌ها عزیزانشان را از دست دادند. تجربه از دست دادن عزیزان، نزدیکان و خویشاوندان پدیده‌ای فراگیر در زندگی ماست که هر کدام از ما حداقل یکبار تجربه‌اش کرده‌ایم. مرگ عزیزان دردناک‌ترین تجربه‌ای که آدم‌ها در طول زندگی خود با آن مواجه می‌شوند. در این مقاله درباره فوت عزیزان و تاثیر آن بر پرخوری صحبت می‌کنیم.

از دست دادن عزیزان و نزدیکان در دوران کرونا میتواند برای برخی افراد، پرخوری احساسی و اضافه وزن را در پی داشته باشد.

انواع تجربه مرگ عزیزان!

دو نوع تجربه مرگ و فقدان وجود دارد. مرگ می‌تواند تدریجی یا ناگهانی باشد.

  • مرگ تدریجی: مرگ ناشی از بیماری‌های مزمن که گاهی ممکن است سال‌ها همراه فرد باشد. مثل سرطان.
  • مرگ ناگهانی: طی یک حادثه یا اتفاق مانند آسیب‌های ناگهانی شبیه تصادفات رانندگی و سکته های قلبی و مشکلات حاد.

هر نوعی از مرگ برای بازماندگان سنگین است. هیچکس آمادگی جسمی و عاطفی برای تحمل فقدان را ندارد. در طول دو سال اخیر فشار این غم بیشتر از قبل شده است. چرا که قرنطینه‌های سختگیرانه برای ویروس کوید 19 در جهان بخصوص در ایران، حمایت اجتماعی در مراسم خاکسپاری و مراسمات مذهبی و فرهنگی مرتبط را تغییر داده است. بنابراین افرادی که در جریان این بیماری عجیب عذادار شده‌اند به شکل درستی سوگواری نکرده‌اند.

مراحل سوگ از دست دادن عزیزان

تحمل کردن مرگ عزیزان، رنج و درد عمیقی در ما ایجاد می‌کند. سوگ و سوگواری یک پاسخ طبیعی به این نبودن و از دست دادن‌هاست. انجام سوگواری برای مرگ عزیز ضروری است و درآرام کردن ما نقشی اساسیدارد. برای کم کردن این درد و پر کردن فضای خالی درونمان، هر کسی به نحوی سوگواری می‌کند. ناراحت شدن، غمگین بودن و گریه کردن بخش طبیعی از سوگی‌است که ما پشت سر می‌گذاریم. سوگواری 5 مرحله دارد. ممکن است در 6 ماه درگیر تمام مراحل شویم یا فقط چند مرحله را تجربه کنیم.

1- مراحل سوگ فوت عزیزان؛ انکار

در این مسیر ممکن است مرگ عزیز را انکار کنید. باور نمی‌کنید کسی را از دست داده‌اید. مدام با خودتان تکرار می‌کنید که اصلا اتفاقی نیفتاده است.

2- مراحل سوگ فوت عزیزان؛ خشم

بعضی از افراد نیز داد و فریاد می‌زنند تا خشم خود را نشان دهند. دائما سوال می‌پرسند که “چرا من؟ چرا من باید از دست بدم؟” به نحوی به با دنیا و تقدیر خداوند سر جنگ دارند. انگار از همه کس و همه چیز خشمگینند.

3- مراحل سوگ فوت عزیزان؛ چانه زنی

بعضی دیگر به درگاه خدا التماس و دعا می‌کنند که عزیزشان برگردد. به عنوان مثلا می‌گویند “قول می‌دهم بیشتر از قبل از او مراقبت کنم.”،” هرچه که بخواهد برایش فراهم می‌کنم.”، فقط او را برگردان. هیچ چیز دیگری نمی‌خواهم.” و ” اگر برگردد تا آخر عمرم کارهای خیر انجام می‌دهم.”

4- مراحل سوگ فوت عزیزان؛ افسردگی

افرادی نیز هستند که روال عادی زندگی را از دست می‌دهند. دیگر زندگی‌شان مانند قبل منظم نیست. به شدت احساس غم می‌کنند. فکر می‌کنند همه چیز تمام شده است. هیچ چیزی دیگر به جای خودش باز نمی‌گردد و مانند قبل نمی‌شود.

در اثر از دست دادن عزیزان، افراد دچار افسردگی می شوند و تصور میکنند دنیا برایشان به آخر رسیده.

5- مراحل فوت عزیزان؛ پذیرش

عده‌ای دیگر زندگی عادی و همیشگی خود را ادامه می‌دهند. طبق معمول می‌خوابند ، غذا می‌خورند و خرید می‌کنند. نه به این خاطر که ناراحت نیستند یا بی‌احساسند. این افراد پذیرفته‌اند که در کنار ناراحت بودن و افسوس خوردن، زندگی ادامه دارد. آن‌ها همچنان نیاز دارند به حرکت ادامه بدهند.

تاثیر مرگ عزیزان بر پرخوری عصبی!

اندوه از بدترین تجربیاتی است که انسان می‌تواند تجربه کند. غم و اندوه می‌تواند کل زندگی‌تان را درگیر کند. به حدی که سلامت جسم و روحتان را به خطر بیاندازد. با اینکه بعضی از افراد اشتهایشان را بعد از مرگ عزیزان از دست می‌دهند؛ بعضی دیگر دنبال غذا‌های چرب و شیرینند تا بلکه از راهی با احساس منفی و غم انگیزشان کنار بیایند یا حداقل برای مدتی فراموشش کنند.

جالب است بدانید این مغز شماست که برای جبران تسکین دردها و غم‌ها به دنبال راهی می‌گردد تا احساس بهتری در شما ایجاد کند. از آنجایی که خوردن غذا می‌تواند برای چند دقیقه حواستان را از فکرهای ناراحت کننده پرت کند. پس اگر یکی از عزیزانتان را از دست داده‌اید، دنبال تنقلاتید یا بیشتر از حد معمول غذا میخورید برای فرار از آن اتفاق است.

خوردن احساسی بعد از مرگ یکی از عزیزان، رفتار کاملا شایعی‌است. این نوع پرخوری بیشتر برای پر کردن جای خالی افراد اتفاق می‌افتد. چرا که باعث می‌شود مغزتان به طور موقت دوپامین یا هورمون شادی تولید کند. به همین خاطر ناخوداگاه برای رفع هر مشکلی به سمت غذا کشیده شوید. خوردن احساسی بعد از تجربه اندوهی سنگین به این دلیل نیست که رژیمتان را دوست ندارید، نمی‌خواهید رژیم را ادامه بدهید یا حتی اراده‌تان ضعیف شده است. اصلا اینطور نیست. مغز شما به خاطر کم کردن حجم اندوه و غمتان می‌خواهد به شما کمک کند.

پرخوری عصبی در افرادی که مرگ عزیزان خود را تجربه میکنند، یک محرک احساسی برای جایگزینی احساس غم است.

خوردن احساسی چیست؟

خوردن احساسی چرخه‌ای ناسالم است که بارها و بارها تکرار می‌شود. گاهی اوقات آنقدر تکرار می‌شود که کنترل آن از دست می‎رود. چرخه خوردن احساسی با خوردن به هدف آروم کردن احساسات شروع می‌شود. مانند زمانی که برای تسکین ناراحتی‌های سراغ خوردن می‌روید. مساله اصلی اینجاست: تا زمانی آرامش دارید که چیزی می‌خورید. احساس غم بعد از مدتی آتش بس دوباره برمی‌گردد. در نتیجه مشکل جدید رخ می‌دهد. حالا با خود فکر می‌کنید رژیمتان به هم ریخته است، دیگر انگیزه‌ای ندارید که بخواهید رژیم را ادامه دهید، بیشتر از سهمیه تعیین شده غذا خورده‌اید. مسلما با این افکار نمی‌توانید وزن کم کنید. اراده خود را از دست می‌دهید. احساس گناه را نیز به اندوه خود اضافه می‌کنید. حجم زیاد ناراحتی باعث می‌شود دوباره سراغ خوراکی دیگری برای اروم کردن موقتی خود بروید. این چرخه همینطور تکرار تکرار و تکرار خواهد شد.

مراحل غذا خوردن احساسی

مراحل غذا خوردن احساسی عبارتند از:

1- رخ دادن مساله (مرگ عزیزان)؛

2- رو آوردن به غذا برای آرامش (خوردن حلوا، غذا)؛

3- احساس تسکین موقتی (ارامش قبل طوفان)؛

4- بسط دادن احساس گناه و ناراحتی (کم نکردن وزن یا شکستن رژیم)؛

5- تکرار.

مدیریت غذا خوردن در زمان اندوه

چطور می‌توان این غم و اندوه را تحمل کرد و با آن کنار آمد؟ حواستان باشد که پذیرش واقعیت سوگ، گام مهمی برای برگشتن به زندگی عادی است. حتما مراسم سوگواری داشته باشید. از این راه فرصت ابراز هیجان غم و اندوه را به خودتان و ابراز حس همدلی و همدردی رو به دیگران داده‌اید.

گریه کردن، صحبت کردن، به خاطر آوردن خاطرات با فرد از دست رفته به همراه اعضای خانواده این اجازه را به بقیه می‌دهد که کنار شما به سوگواری بپردازند و خود را در غم شما شریک بدانند. شما دیگر احساس نمی‌کنید در این غم تنهایید.

1- پذیرش و زمان دادن

تحمل مرگ عزیزان و غلبه بر غم و اندوه ناشی از آن کار آسانی نیست. گذشت زمان می‌تواند مرهمی برای دردهایتان باشد. بین ۴ تا 8 هفته و نهایتا 6 ماه طول می‌کشد تا فرد با عذاداری کند و با شرایط جدید کنار بیاید. متاسفانه در بعضی مواقع فرآیند بهبودیبه تاخیر می‌افتد و عملکرد اجتماعی‌تان به کلی مختل می‌شود . در این مواقع فرد درگیر غم و اندوه ناسازگار شده است. همین مساله باعث اختلال در عملکرد روزانه‌اش می‌شود. در همچین مواقعی بهتر است برای جلوگیری از وخیم شدن موقعیت و بروز اختلال افسردگی از خدمات روان درمانی استفاده کنید.

ما چراغ راهت می‌شیم!
تو می‌دونی از چه راهی بری تا به هدفت برسی. اما به چراغ راهی نیاز داری که مسیر رو برات روشن کنه تا توی چاله و چوله نیفتی.
تیم روانشناسی دکتر کرمانی تو رو از چاله و چوله‌ها دور نگه می‌داره.
همین الان ثبت نام کن
call-to-action

2- بازگشت به روال قبلی

برای اینکه بتوانید راحت‌تر به روال قبلی زندگی بازگردید بهتر است از راه‌حل‌های زیر کمک بگیرید:

  • برنامه‌ای منظم روزانه یا هفتگی برای خودتان بچینید؛
  • هر روز دوش بگیرید و به صدای اب گوش بدهید. این کار کمک می‌کند که ارامش خاطر بیشتری داشته باشید؛
  • هرگز قبل از خواب خاطرات فرد از دست رفته را مرور نکنید. شما به خواب کافی و به اندازه نیاز دارید؛
  • می‌توانید در طول روز خاطره نویسی، مراقبه و عبادت داشته باشید؛
  • ورزش را فراموش نکنید. دقایقی کوتاه در حد 15 دقیقه پیاده روی کنید؛
  • حواستان به غذاهایی که می‌خورید باشد. خوردن غذاهایی با کیفیت بیشتر و مغذی را در این دوران فراموش نکنید؛
  • با دوستان قدیمی تماس بگیرید و ارتباطتان را با آن‌ها بیشتر کنید؛
  • برگشتن به محل کار و تحصیل باعث مشغولیت ذهنی می‌شود و شما را از اندوه دور می‌کند.

زمانیکه متوجه پرخوری خود شدید یادتان باشد که سرزنش کردن، خودخوری و گفتگوهای منفی با خود مثل”من نباید آن را می‌خوردم” ، “من بی‌اراده‌ام “،”من خیلی چاقم” یا “من نفرت انگیزم” به شما کمکی نمی‌کند. وقتی به تجربه قبلی خود بازمی‌گردید متوجه می‌شوید این طرز رفتار شما را به چرخه معیوب پرخوری برمی‌گرداند. در مقابل صحبت کردن حمایتی با لحن آرام و مهربان کمک می‌کند تا بهتر تصمیم بگیرید. مثلا به خود بگویید: “درست است زیاد غذا خوردم و خیلی ناراحت یا عصبی‌ام؛ اما بهتر است فکر کنم از اینجا به بعد چکاری می‌توانم انجام بدهم تا به خودم و بدنم کمک کنم.” با این روش هم برای احساسی که دارید ارزش قائل شده‌اید، هم به جای درگیری ذهنی دنبال حل مسئله می‌روید.

کاری از گروه روانشناسی مایندفیت

بخش روانشناسی دکتر کرمانی

امتیاز کاربرها
    به اشتراک بگذارید
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*