ثبت رکورد شگفت انگیز ۱۱۰ کیلوگرمی به اندام

من مسعود گرجیان هستم. شاید خیلی‌ها منو به خاطر رکورد کاهش وزن بشناسند؛ من در مدت ۱۸ ماه تونستم ۱۱۰ کیلوگرم وزن کم کنم، اون هم بدون هیچ عمل جراحی یا داروی خاصی. وزن اولیه‌ام ۱۸۶ کیلوگرم بود و حالا روی ۷۶ کیلوگرم هستم. این مسیر، فقط کم کردن وزن نبود؛ یه سفر واقعی به سمت سلامتی، اعتمادبه‌نفس و زندگی دوباره بود.

نقطه شروع: زندگی با ۱۸۶ کیلو وزنراستش من از بچگی همیشه اضافه‌وزن داشتم. حتی در ۱۱ سالگی ۹۷ کیلوگرم وزن داشتم و از همون موقع اضافه‌وزنم مدام بیشتر می‌شد. هیچ خاطره‌ای از دوران لاغری یا وزن متعادل ندارم.

این موضوع کم‌کم روی همه‌ی جنبه‌های زندگی‌ام تأثیر گذاشته بود. هر روز با کمردرد، زانودرد، تنگی نفس و خستگی دائمی دست‌وپنجه نرم می‌کردم. حتی ساده‌ترین کارها برام سخت شده بود؛ مثلاً بالا رفتن از چند تا پله یا نشستن روی صندلی‌های معمولی، برام مثل یه کابوس بود. از نظر روحی هم اوضاع خوبی نداشتم. خیلی وقت‌ها حتی از رفتن به مهمونی یا جمع‌های دوستانه اجتناب می‌کردم چون نمی‌خواستم نگاه‌ها یا قضاوت دیگران رو تحمل کنم. یه روز، وقتی از خواب بیدار شدم و دیدم برای انجام کارهای ساده هم این‌قدر به نفس‌نفس می‌افتم، به خودم گفتم: «مسعود! اگه همین الان کاری نکنی، شاید دیگه فرصت تغییر پیدا نکنی.» اون روز نقطه‌ی شروع مسیر جدید من شد. شروع تغییر: تصمیمی که زندگیمو عوض کردقبلاً بارها برای لاغری تلاش کرده بودم؛ رژیم‌های مختلف، قرص‌ها، مشاوره‌های پراکنده… اما هیچ‌کدوم نتیجه‌ی موندگار نداشت. این بار تصمیم گرفتم با یک روش اصولی و علمی شروع کنم. اسم دکتر کرمانی رو شنیده بودم و به برنامه‌ی ایشون اعتماد داشتم. مشکل اصلی من نه رژیم، بلکه اراده بود. با خودم فکر کردم: «بذار این بار واقعا جدی باشم حتی اگه سخت باشه، ادامه می‌دم.»
با مشاوره‌ی تیم دکتر کرمانی برنامه‌ی غذایی‌ام رو شروع کردم. چیزی که باعث شد به رژیم پایبند بمونم، تنوع غذایی بود. برخلاف رژیم‌های دیگه که پر از غذاهای آب‌پز و تکراریه، این برنامه شبیه زندگی عادی بود، فقط با حساب و کتاب دقیق‌تر. مسیر کاهش وزن: از سختی‌ها تا موفقیتاوایل مسیر خیلی سخت بود. هم از نظر جسمی و هم روحی فشار زیادی تحمل کردم. اما وقتی دیدم در همون ماه‌های اول چند کیلو وزن کم کردم، انگیزه گرفتم. کم‌کم ورزش رو هم وارد زندگیم کردم. اول با پیاده‌روی آرام شروع کردم. حتی همون چند دقیقه پیاده‌روی هم برای من با اون وزن زیاد، سخت بود. اما ادامه دادم. بعد از چند ماه که سبک‌تر شدم، تونستم ورزش‌های دیگه‌ای مثل دوچرخه‌سواری یا تمرینات سبک باشگاهی انجام بدم. توی این مسیر بارها به جایی رسیدم که می‌خواستم همه چیز رو ول کنم.
بعضی وقت‌ها وقتی ترازو عددی نشون نمی‌داد یا حتی اضافه وزن جزئی می‌دیدم، حس شکست می‌کردم. ولی مشاوران برنامه همیشه کنارم بودن و با دلگرمی‌هاشون کمکم می‌کردن دوباره ادامه بدم. خانواده‌ام هم خیلی حمایتم کردن. این مسیر، فقط لاغر شدن نبود؛ یه درس بزرگ بود. یاد گرفتم برای رسیدن به هدف، باید صبر، استمرار و ایمان به خودم داشته باشم. دستاوردها بعد از ۱۱۰ کیلو کاهش وزن حالا که به ۷۶ کیلو رسیدم، تازه معنی سبک زندگی سالم رو می‌فهمم.
بدنم انگار یه جان تازه گرفته. دیگه از دردهای زانو و کمر خبری نیست. راحت می‌دوم، ورزش می‌کنم و حتی از کارهایی که قبلاً برام غیرممکن بود، لذت می‌برم. اعتمادبه‌نفسم خیلی بیشتر شده. قبلاً از حضور در جمع خجالت می‌کشیدم، ولی الان راحت‌تر از همیشه با دیگران ارتباط می‌گیرم. حتی کارم هم تحت تأثیر این تغییر قرار گرفته. انرژی و تمرکزم چند برابر شده و این باعث شده توی شغلم موفق‌تر باشم.
توصیه‌ام برای کسانی که می‌خوان لاغر بشنبه‌عنوان کسی که این مسیر رو رفته، می‌خوام بگم هیچ چیزی مهم‌تر از خواست قلبی خودتون نیست. تا وقتی خودتون نخواین تغییر کنین، هیچ حرفی، هیچ رژیمی و هیچ مشاوری نمی‌تونه کمکتون کنه. این مسیر آسون نیست، ولی شدنیه. باید برای روزهایی که پیشرفت کمه یا حتی عقب‌گرد دارین، آماده باشین. صبر و استمرار، مهم‌ترین سلاح شماست. یه توصیه دیگه هم دارم: خودتون رو با دیگران مقایسه نکنید. هر کسی شرایط خاص خودش رو داره. مهم اینه که شما قدم اول رو بردارید و به مسیرتون ادامه بدید. آینده و پیام پایانی حالا که به وزن ایده‌آلم رسیدم، تمرکزم روی تثبیت وزن و شروع ورزش حرفه‌ایه. می‌خوام نشون بدم اضافه‌وزن، پایان زندگی نیست. حتی می‌خوام در آینده در رشته ورزشی دلخواهم پیشرفت کنم و انگیزه‌ای باشم برای کسایی که فکر می‌کنن تغییر غیرممکنه. به همه‌ی کسایی که این مصاحبه رو می‌خونن، می‌خوام بگم: «من از ۱۸۶ کیلو به ۷۶ کیلو رسیدم. اگه من تونستم، شما هم می‌تونید. فقط باید امروز تصمیم بگیرید. حتی کوچک‌ترین تغییرها، وقتی ادامه پیدا کنن، معجزه می‌کنن.» این داستان

زندگی منه؛ داستانی که شاید شبیه قصه‌های انگیزشی باشه، ولی کاملاً واقعیه. امیدوارم این تجربه به شما انگیزه بده تا برای زندگی سالم‌تر تلاش کنید.

به جز رژیم و ورزش، به کار بردن هر روش دیگری خیانت به بدن است!