اعتماد به نفسی که با رژیم به دست آوردم یه دنیا برام ارزش داره

اعتماد به نفسی که با رژیم به دست آوردم یه دنیا برام ارزش داره

مصاحبه اختصاصی با زینب رئیسی

وزن اولیه: 94 کیلوگرم

وزن پایانی: 76 کیلوگرم

میزان کاهش وزن: 18 کیلوگرم

همیشه دنبال یه رژیمی بودم که غذاهای مورد علاقه مو ازم نگیره. عاشق فلافل و خورشت بادمجان هستم و ترس از اینکه تو رژیمم نتونم این دو تا غذا رو داشته باشم، باعث شده بود نسبت به همه ی رژیما بدبین بشم
 اعتماد به نفسی که با رژیم به دست آوردم یه دنیا برام ارزش داره   – secondary image

بعد از یه سلام و احوالپرسی گرم مامانم گفت: خوب از خودت بگو ببینم چکار کردی انقدر لاغر شدی. چقدر جوون تر شدی، خوش به حالت. توروخدا بگو بلکه زینب ما هم بتونه خودشو لاغر کنه. یه لحظه خجالت کشیدم و با دلخوری به مامان نگاه کردم. ولی تو دلم هی خدا خدا می کردم که راز لاغریشو بهم بگه. دیگه تحمل نداشتم. وسط حرفای مامان پریدم و گفتم: خاله زودتر بگو چه قرصی خوردی انقدر لاغر شدی. خاله مریم با تعجب نگاهم کرد و گفت: عزیزم من اصلا قرص نخوردم. رژیم گرفتم اونم چه رژیمی!
مامانم با پوزخند گفت: من که فکر نمی کنم این رژیما روی زینب ما اثری داشته باشه. چون ماشالله انقدر شکموئه که نمی تونه از فلافل و بامجون چرب و چیلی بگذره. این، دفعه ی دوم بود که مامانم ضایعم کرده بود. پیش خودم فکر کردم وقتی مامانم اینطوری در موردم فکر می کنه، دیگه چه برسه به دیگران. تو همین فکرا بودم که یدفعه با حرف خاله مریم گوشام تیز شد. داشت به مامان می گفت حالا کی گفت فلافل و بادمجون نخوره. این رژیمی که من گرفتم همه غذایی توش بود. حتی پیتزا، تو که می دونی من از پیتزا نمی تونم بگذرم ..... همینطوری داشت تعریف می کرد و منم پیش خودم فکر می کردم چه خوب، این همون رژیمیه که دنبالش هستم.
فردای اون روز با کمک خاله مریم تو رژیم آنلاین دکتر کرمانی ثبت نام کردم و برنامه ی رژیمم رو گرفتم. به پیشنهاد کارشناس های ورزشی دکتر برنامه ورزشی رو هم گرفتم و با وجود کمر درد ورزش هایی که بهم داده شده بود رو انجام دادم. البته این ورزشا با توجه به کمر درد بهم داده شده بودن. 6 ماه گذشت و من روز به روز به اندام ایده آلم نزدیک تر می شدم. خیلی سبک تر شده بودم و کمر دردم هم خیلی خیلی بهتر شده بود.

[static_cta type=7 utm=?utm_source=type7&utm_medium=zeynab-reasi&utm_campaign=Recorddar_CTA]

اعتماد به نفسمو که نگو. انقدر بالا رفته بود که برای مهمونی ها پیش قدم می شدم. لباس هایی که خیلی دوسشون داشتم، اما به خاطر تنگ شدن کنار گذاشته بودم، از چمدون در آوردم و با خوشحالی پوشیدم. وای چه حس فوق العاده ایه وقتی می بینی لباسایی که به امید لاغر شدن نگهشون داشتی رو بتونی دوباره بپوشی. چند بار تصمیم گرفته بودم همه رو بدم بره، اما دلم نمی اومد. یعنی بیشتر برای اینکه انگیزه ی لاغری برام داشت، نگهشون داشته بودم.
خیلی سریع این 6 ماه گذشت و من اصلا نفهمیدم چجوری 18 کیلو وزن کم کردم. 76 کیلو شده بودم و به خودم افتخار می کردم. هر دفعه که یکی از دوستا یا فامیلا منو می دیدن و بهم می گفتن: زینب چقدر خوب شدی! کلی انگیزه می گرفتم. با اینکه خیلی اندامم خوب شده و دیگه کمردرد ندارم اما دلم می خواد 10 کیلو دیگه وزن کم کنم.
بزرگترین رمز موفقیتم انرژی و انگیزه ای بود که از کارشناسای دکتر کرمانی می گرفتم. اون مقاومت ذهنی که نسبت به رژیم داشتم برطرف شده بود و دیگه دلم نمی اومد با پرخوری خرابش کنم.

 اعتماد به نفسی که با رژیم به دست آوردم یه دنیا برام ارزش داره   – full width image

توصیه ی من به همه ی عزیزانی که از چاقی رنج می برن اینه که:
1- از تغییر تو زندگیتون نترسید. تغییر همیشه باعث رشد و پیشرفت می شه.
2- به اهداف و نتیجه ی خوبی که از رژیم به دست می یارید، فکر کنید.
3- هیچ وقت ناامید نشید.

به اشتراک بگذارید

قهرمانان دیگر

مشاهده همه
مقاله قصه یک لاغری اونم به چه راحتی !‌

قصه یک لاغری اونم به چه راحتی !‌

سلام، من یگانه شاهینی هستم و 32 سال سن دارم و از بچه‌های با صفای رشته معماری هستم. همه چیز خوب و آروم بود تا جایی که دیدم ای دل غافل، وزنم همین جوری داره بالا و بالاتر می‌ره و عددهای روی ترازو با من سر ناسازگاری برداشتند و اینجا بود که عزمم رو جزم کردم تا از شر این اضافه وزن لعنتی خلاص بشم و توی این مسیر، از رژیم دکتر کرمانی کمک گرفتم و راحت‌تر از آب خوردن توی 3 ماه، حدود 9 کیلو کم کردم و از وزن 69 کیلو به 60 کیلو رسیدم و با کاهش وزنم یک معجزه رقم زدم و همه اطرافیانم از تغییرات ناگهان من، متعجب شدند. کاهش وزن با دکتر کرمانی مثل یک پل مستقیم از سیاهی و تاریکی به سمت روشنایی و خوشبختی زندگی برای من بود، چون بعد از لاغری و خوش استایل شدنم، همه از این تغییرات ناگهانی من هاج و واج مونده‌ بودن و اینجا بود که اعتماد به نفس واقعی‌مو برای قدم برداشتن سمت اهداف دیگه زندگیم برداشتم خلاصه بگم که لاغری با دکتر کرمانی همون نقطه عطفی بود که زندگی منو زیر و رو کرد. نقطه قوت رژیم دکتر کرمانی نسبت به سایر رژیم‌ها حضور یک رفیق همراه دلسوز و مشوق یا همون پشتیبان در کنار شما و همراه شما در مسیر لاغری و کاهش وزن هست که در زمان‌هایی که شارژ انگیزه شما برای ادامه دادن رژیم و حرکت در مسیر کاهش وزن کم شده باشه با تکنیک‌های طلایی خودش و حرف‌های جذابش شما رو دوباره پر از انگیزه و حال خوب می‌کنه تا بتونید با خیال راحت، همچنان در این مسیر حرکت کنید و به وزن هدف‌تون نزدیک‌تر بشید.

مقاله رکورددار رژیم دکتر کرمانی

تو این رژیم اصلا جا نزدم!

امید کبابی هستم، 45 سالمه، کارمندم و در جزیره‌ی قشم زندگی می‌کنم. وزن اولیه‌م 102 کیلو بود و طی پنج هفته رژیم کتوژنیک 7 کیلو وزن کم کردم و الان در حال حاضر 95 کیلو شدم و همچنان رژیمم ادامه داره. چند وقتی بود که زانودرد داشتم و احساس ناراحتی می‌کردم. وقتی به پزشک مراجعه کردم بهم گفتن به خاطر اضافه وزنته و باید لاغر کنی. پزشک تاکید داشت بهترین راه برای کاهش وزن، رژیم غذایی و ورزشه و بیراهه نرو و حتما رژیم بگیر. اول باشگاه رفتم تا وزنم پایین بیاد. ولی ورزش به زانوهام فشار میاورد و دیدم با این اضافه وزن، ورزش کردن نتیجه‌ای نداره. اون موقع به خاطر درد کمر و زانوم دارو هم مصرف می‌کردم و آمپول می‌زدم. منم رژیم دکتر کرمانی رو که از قبل می‌شناختم انتخاب کردم و قبلا هم با رژیم ایشون لاغر کرده بودم و خیالم راحت بود که نتیجه می‌ده و به رژیمشون مطمئن بودم. برای همین این بار هم اومدم سراغ رژیم ایشون تا به وزن گذشته‌م برگردم؛ دیدم جدیدترین رژیمشون کتوژنیکه. در مورد کتوژنیک کمی مطالعه کردم و وقتی این رژیم رو شناختم، انتخابش کردم و وارد برنامه شدم. از وقتی کتوژنیک گرفتم صبح‌ها زودتر از خواب بیدار می‌شم و زودتر از بقیه می‌رسم سر کار! این رژیم و سبک تغذیه تاثیر زیادی توی کیفیت خوابم گذاشته. کم کردن همین هفت کیلو فشار زیادی از روی زانوهام برداشت و درد زانوهام خیلی کم شد. علاوه بر کاهش وزن، سایزم هم تغییر کرد و دور کمرم خیلی کوچکتر شد. الان لباسام بهتر به تنم می‌شینه و اندازه‌مه.

مقاله با کتوژنیک به نفْسم غلبه کردم!

با کتوژنیک به نفْسم غلبه کردم!

ناهید فرامرزی هستم وکیل پایه یک دادگستری. وزن اولیه‌م 80 کیلو بود. در طول 29 روز اول رژیم کتوژنیک دکتر کرمانی 9 کیلو کم کردم و به وزن 71 کیلو رسیدم. انگیزه‌ی اولیه‌م از گرفتن رژیم سلامتیم بود. من به خاطر اضافه وزنم خیلی زانودرد داشتم و با توجه به اینکه سنی ندارم این مسئله برام ناراحت‌کننده بود و اذیت می‌شدم. هر رژیم دیگه‌ای هم که می‌گرفتم اون نتیجه‌ای که می‌خواستم رو نمی‌داد! یا من زود دلسرد می‌شدم یا رژیم سخت بود و دیر جواب می‌داد. ظاهر آدم توی اعتماد بنفس در روابط اجتماعیش هم خیلی تاثیر می‌ذاره. این شد که تصمیم گرفتم رژیم بگیرم. کم کردن همین 9 کیلو احساس سبکی زیادی به من داد و زانودردم از بین رفت. از لاغر شدنم خیلی خوشحالم. راحت لباس می خرم و می پوشم. قبلا توی ورزش کردنم محدودیت داشتم اما الان خیلی راحت‌تر ورزش می‌کنم. توی سبک غذایی خانواده هم رژیم من تاثیر گذاشته و یه سری عادات غذایی غلط رو همگی کنار گذاشتیم و من این اتفاق رو خیلی دوست دارم. [ketogenic_cta] شغلم یه طوریه که توی دادگستری خیلی از پله بالا و پایین می‌ریم و قبلا زانودردم به خاطر این موضوع اذیتم می‌کرد. اما الان خیلی راحت و سبک فعالیت می‌کنم. اعتماد به نفسم هم خیلی بیشتر شده؛ وقتی اون چیزی میشی که می‌خوای خیلی حالت با خودت خوب می‌شه. کتوژنیک برای من سبک غذایی خوب و جدیدی بود. قبلا هر روز برنج می‌خوردم و من فکر می‌کردم نمی‌تونم دو روز برنج نخورم اما الان خیلی خوب شده... تازه من قبلا خیلی خوراکی‌های دیگه مثل شیر پرچرب، خامه،‌ نیمرو با کره این چیزا رو نمی‌خوردم چون نگران چاقی بودم خوردن اینا برام آرزو بود! ولی در عین حال اضافه وزنم داشتم و از خوردن خیلی غذاها هم محروم بودم. اما با کتوژنیک خیلی از غذاهای خوشمزه رو می‌تونم بخورم و وزنم هم پایین اومده و لاغر شدم. الان خیلی لذت می‌برم از خوردن این غذاها.