Warning: Array to string conversion in /home/kermany/public_html/wp-content/themes/kermany/inc/single-heroes.php on line 10
Array

حالا از اینکه رژیم دکتر کرمانی رو گرفتم به شدت راضیم. چون بهترین و راحت‌ترین رژیمی بود که می‌تونستم بگیرم. الان به وزن 72 کیلو رسیدم و از اندامم خیلی راضیم.

هرچی دوست دارم می‌خرم و می‌پوشم. کسی هم نیست که مسخره‌ام کنه. پدر من هم اضافه وزن داره. پدرم حدود 124 کیلوعه. اونم وقتی دید من دارم وزن کم می‌کنم، تشویق شد رژیم رو بگیره.

یکم با من پیش اومد و توی دو هفته، سه کیلو کم کرد. اما بعدش رژیم رو رها کرد. خب انگیزه نداشت. اما من فرق می‌کردم. من هدف و انگیزه داشتم.

می‌خواستم هیکل خوبی داشته باشم تا همه اون اذیت‌ها و تمسخرها تمام بشن. توی دوران رژیم مهمونی زیاد رفتم. اول بگم که من از برنامه دلخواه استفاده می‌کردم.

برنامه دلخواه اینطوریه که تو می‌تونی هر چیزی که باید توی روز بخوری از صبحانه، نهار و شام تا میان‌وعده‌ها رو خودت انتخاب کنی. خب این خیلی خوب بود.

حالا توی مهمونی‌ها، اگر غذای مهمونی با غذایی فرق داشت که من انتخاب کرده بودم، از جایگزینی استفاده می‌کردم. راحت دکمه جایگزینی رو توی نرم افزار می‌زدم. غذای مهمونی رو انتخاب می‌کردم. اندازه‌ای که باید از اون غذا می‌خوردم مشخص می‌شد.

توی دوران رژیم به جزء استپ وزنی، مشکل دیگه‌ای نداشتم. یه دوره از رژیمم افتاد توی ماه رمضون. توی ماه رمضون بدنم برای وزن کم کردن مقاومت می‌کرد.

با پشتیبان‌های مجموعه دکتر کرمانی تماس گرفتم. اون‌ها گفتن که عادیه و هیچ مشکلی نیست. خیلی راحت می‌تونم، با انجام چندتا کار ساده، از استپ وزنی در بیام.همینطور هم شد.

جای تو بیـن
رکورد‌ دارهای
مـا خالیـــههمین الان ثبت نام کن

به حرف‌ها و نکته‌هاشون گوش دادم و بعد از ماه رمضون دیگه توی استپ وزنی نبودم. کاهش وزنم دوباره شروع شد. چون وزن زیادی رو کم می‌کردم، باید می‌رفتم سراغ ورزش کردن.

نمی‌خواستم پوست بدنم شل شه. بیشتر نگران شکمم بودم که خیلی جلو بود. برای همین با رژیم گرفتن، ورزش‌های شکمی هم می‌کردم تا پوستم شل نشه.ورزش کردن خیلی کمک کننده بود.

نمی‎‌ذاشت پوستم شل بشه. سرعت کاهش وزنم رو چند برابر می‌کرد. بهم انرژی می‌داد و سر حالم می‌آورد. من دو روز در هفته توی خونه ورزش می‌کردم. سه روز در هفته رو هم می‌رفتم بیرون سراغ پیاده‌روی کردن. انگیزه من این بود که کاهش وزنم رو می‌دیدم.

نتیجه تلاش‌هام رو می‌دیدم. وقتی عدد روی ترازو کمتر می‌شد، اراده و انگیزه من هم بیشتر می‌شد. توی این مسیر خانواده خیلی بهم کمک کردن. خیلی هوام رو داشتن. بهم انگیزه و روحیه می‌دادن.

وقتی می‌گفتم بهشون که وزنم کم شده، تشویقم می‌کردن. پشتیبان‎های مجموعه دکتر هم خیلی خوب بودن. هر سوالی که ازشون داشتم می‌پرسیدم.

بعد از اینکه تماسمون تمام می‌شد دیگه هیچ مشکل و سوالی نداشتم که جوابش رو نگرفته باشم. خب این خیلی خوب بود. اینکه یکی هست که همه چی رو می‎دونه و حواسش به تو هست. تنوع غذایی رژیم دکتر خیلی بالاست.

تعداد وعده‌ها و میان وعده‌ها هم خیلی خوبه. انقدر که تو اصلا احساس گرسنگی نمی‎کنی. یعنی اگر به رژیمت دقیق پایبند باشی، اصلا گرسنه نمی‎شی که بخوای رژیم رو بشکنی.

من به همه می‎گم رژیم دکتر کرمانی اصلا چیزی فراتر از یه برنامه غذاییه. بهت یاد می‎ده چطوری غذا بخوری. سبک زندگیت رو تغییر می‎ده. بخور و نخور نمی‎کنه.

بعضی از رژیم‌ها می‌گن فست فود نخور، برنج نخور، فقط سینه مرغ بخور. ولی رژیم دکتر کرمانی بهت می‌گه اگر می‌خوای فست فود بخوری باشه. انقدر بخور. اگر می‌خوای برنج بخوری، انقدر بخور.

اینطوری تو هرچی دوست داری می‌خوری. بعد از یه مدت هم که دیگه دستت می‌آد از هرچی چقدر بخوری که وزنت بالا نره. آره دیگه. درست غذا خوردن رو یاد می‌گیری. من با رژیم دکتر کرمانی دوباره متولد شدم.

توصیه من به همه اونایی که اضافه وزن دارن اینه که:
1- هیچ وقت ناامید نشن و فقط رژیم رو شروع کنن.
2- خودشون رو دوست داشته باشن و به سلامتیشون اهمین بدن.
3- درست غذا خوردن رو یاد بگیرن.