دکتر کرمانی » مجله » روانشناسی » روانشناسی تغذیه
اواخر سال 1397 ویروس کرونا همه گیر شد. سازمان بهداشت جهانی میزان مرگ و میر این ویروس را حدود 3.4 درصد تخمین زد. در پی بالا رفتن میزان مرگ و میر توسط این ویروس ناشناخته، تعداد زیادی از خانوادهها عزیزانشان را از دست دادند. تجربه از دست دادن عزیزان، نزدیکان و خویشاوندان پدیدهای فراگیر در […]
تایید شده توسط کارشناس تغذیه دکترکرمانی قبل از هر اقدامی با پزشک متخصص مشورت نمایید.
اواخر سال 1397 ویروس کرونا همه گیر شد. سازمان بهداشت جهانی میزان مرگ و میر این ویروس را حدود 3.4 درصد تخمین زد. در پی بالا رفتن میزان مرگ و میر توسط این ویروس ناشناخته، تعداد زیادی از خانوادهها عزیزانشان را از دست دادند. تجربه از دست دادن عزیزان، نزدیکان و خویشاوندان پدیدهای فراگیر در زندگی ماست که هر کدام از ما حداقل یکبار تجربهاش کردهایم. مرگ عزیزان دردناکترین تجربهای که آدمها در طول زندگی خود با آن مواجه میشوند. در این مقاله درباره فوت عزیزان و تاثیر آن بر پرخوری صحبت میکنیم.
دو نوع تجربه مرگ و فقدان وجود دارد. مرگ میتواند تدریجی یا ناگهانی باشد.
هر نوعی از مرگ برای بازماندگان سنگین است. هیچکس آمادگی جسمی و عاطفی برای تحمل فقدان را ندارد. در طول دو سال اخیر فشار این غم بیشتر از قبل شده است. چرا که قرنطینههای سختگیرانه برای ویروس کوید 19 در جهان بخصوص در ایران، حمایت اجتماعی در مراسم خاکسپاری و مراسمات مذهبی و فرهنگی مرتبط را تغییر داده است. بنابراین افرادی که در جریان این بیماری عجیب عذادار شدهاند به شکل درستی سوگواری نکردهاند.
تحمل کردن مرگ عزیزان، رنج و درد عمیقی در ما ایجاد میکند. سوگ و سوگواری یک پاسخ طبیعی به این نبودن و از دست دادنهاست. انجام سوگواری برای مرگ عزیز ضروری است و درآرام کردن ما نقشی اساسیدارد. برای کم کردن این درد و پر کردن فضای خالی درونمان، هر کسی به نحوی سوگواری میکند. ناراحت شدن، غمگین بودن و گریه کردن بخش طبیعی از سوگیاست که ما پشت سر میگذاریم. سوگواری 5 مرحله دارد. ممکن است در 6 ماه درگیر تمام مراحل شویم یا فقط چند مرحله را تجربه کنیم.
در این مسیر ممکن است مرگ عزیز را انکار کنید. باور نمیکنید کسی را از دست دادهاید. مدام با خودتان تکرار میکنید که اصلا اتفاقی نیفتاده است.
بعضی از افراد نیز داد و فریاد میزنند تا خشم خود را نشان دهند. دائما سوال میپرسند که “چرا من؟ چرا من باید از دست بدم؟” به نحوی به با دنیا و تقدیر خداوند سر جنگ دارند. انگار از همه کس و همه چیز خشمگینند.
بعضی دیگر به درگاه خدا التماس و دعا میکنند که عزیزشان برگردد. به عنوان مثلا میگویند “قول میدهم بیشتر از قبل از او مراقبت کنم.”،” هرچه که بخواهد برایش فراهم میکنم.”، فقط او را برگردان. هیچ چیز دیگری نمیخواهم.” و ” اگر برگردد تا آخر عمرم کارهای خیر انجام میدهم.”
افرادی نیز هستند که روال عادی زندگی را از دست میدهند. دیگر زندگیشان مانند قبل منظم نیست. به شدت احساس غم میکنند. فکر میکنند همه چیز تمام شده است. هیچ چیزی دیگر به جای خودش باز نمیگردد و مانند قبل نمیشود.
عدهای دیگر زندگی عادی و همیشگی خود را ادامه میدهند. طبق معمول میخوابند ، غذا میخورند و خرید میکنند. نه به این خاطر که ناراحت نیستند یا بیاحساسند. این افراد پذیرفتهاند که در کنار ناراحت بودن و افسوس خوردن، زندگی ادامه دارد. آنها همچنان نیاز دارند به حرکت ادامه بدهند.
اندوه از بدترین تجربیاتی است که انسان میتواند تجربه کند. غم و اندوه میتواند کل زندگیتان را درگیر کند. به حدی که سلامت جسم و روحتان را به خطر بیاندازد. با اینکه بعضی از افراد اشتهایشان را بعد از مرگ عزیزان از دست میدهند؛ بعضی دیگر دنبال غذاهای چرب و شیرینند تا بلکه از راهی با احساس منفی و غم انگیزشان کنار بیایند یا حداقل برای مدتی فراموشش کنند.
جالب است بدانید این مغز شماست که برای جبران تسکین دردها و غمها به دنبال راهی میگردد تا احساس بهتری در شما ایجاد کند. از آنجایی که خوردن غذا میتواند برای چند دقیقه حواستان را از فکرهای ناراحت کننده پرت کند. پس اگر یکی از عزیزانتان را از دست دادهاید، دنبال تنقلاتید یا بیشتر از حد معمول غذا میخورید برای فرار از آن اتفاق است.
خوردن احساسی بعد از مرگ یکی از عزیزان، رفتار کاملا شایعیاست. این نوع پرخوری بیشتر برای پر کردن جای خالی افراد اتفاق میافتد. چرا که باعث میشود مغزتان به طور موقت دوپامین یا هورمون شادی تولید کند. به همین خاطر ناخوداگاه برای رفع هر مشکلی به سمت غذا کشیده شوید. خوردن احساسی بعد از تجربه اندوهی سنگین به این دلیل نیست که رژیمتان را دوست ندارید، نمیخواهید رژیم را ادامه بدهید یا حتی ارادهتان ضعیف شده است. اصلا اینطور نیست. مغز شما به خاطر کم کردن حجم اندوه و غمتان میخواهد به شما کمک کند.
خوردن احساسی چرخهای ناسالم است که بارها و بارها تکرار میشود. گاهی اوقات آنقدر تکرار میشود که کنترل آن از دست میرود. چرخه خوردن احساسی با خوردن به هدف آروم کردن احساسات شروع میشود. مانند زمانی که برای تسکین ناراحتیهای سراغ خوردن میروید. مساله اصلی اینجاست: تا زمانی آرامش دارید که چیزی میخورید. احساس غم بعد از مدتی آتش بس دوباره برمیگردد. در نتیجه مشکل جدید رخ میدهد. حالا با خود فکر میکنید رژیمتان به هم ریخته است، دیگر انگیزهای ندارید که بخواهید رژیم را ادامه دهید، بیشتر از سهمیه تعیین شده غذا خوردهاید. مسلما با این افکار نمیتوانید وزن کم کنید. اراده خود را از دست میدهید. احساس گناه را نیز به اندوه خود اضافه میکنید. حجم زیاد ناراحتی باعث میشود دوباره سراغ خوراکی دیگری برای اروم کردن موقتی خود بروید. این چرخه همینطور تکرار تکرار و تکرار خواهد شد.
مراحل غذا خوردن احساسی عبارتند از:
1- رخ دادن مساله (مرگ عزیزان)؛
2- رو آوردن به غذا برای آرامش (خوردن حلوا، غذا)؛
3- احساس تسکین موقتی (ارامش قبل طوفان)؛
4- بسط دادن احساس گناه و ناراحتی (کم نکردن وزن یا شکستن رژیم)؛
5- تکرار.
چطور میتوان این غم و اندوه را تحمل کرد و با آن کنار آمد؟ حواستان باشد که پذیرش واقعیت سوگ، گام مهمی برای برگشتن به زندگی عادی است. حتما مراسم سوگواری داشته باشید. از این راه فرصت ابراز هیجان غم و اندوه را به خودتان و ابراز حس همدلی و همدردی رو به دیگران دادهاید.
گریه کردن، صحبت کردن، به خاطر آوردن خاطرات با فرد از دست رفته به همراه اعضای خانواده این اجازه را به بقیه میدهد که کنار شما به سوگواری بپردازند و خود را در غم شما شریک بدانند. شما دیگر احساس نمیکنید در این غم تنهایید.
تحمل مرگ عزیزان و غلبه بر غم و اندوه ناشی از آن کار آسانی نیست. گذشت زمان میتواند مرهمی برای دردهایتان باشد. بین ۴ تا 8 هفته و نهایتا 6 ماه طول میکشد تا فرد با عذاداری کند و با شرایط جدید کنار بیاید. متاسفانه در بعضی مواقع فرآیند بهبودیبه تاخیر میافتد و عملکرد اجتماعیتان به کلی مختل میشود . در این مواقع فرد درگیر غم و اندوه ناسازگار شده است. همین مساله باعث اختلال در عملکرد روزانهاش میشود. در همچین مواقعی بهتر است برای جلوگیری از وخیم شدن موقعیت و بروز اختلال افسردگی از خدمات روان درمانی استفاده کنید.
برای اینکه بتوانید راحتتر به روال قبلی زندگی بازگردید بهتر است از راهحلهای زیر کمک بگیرید:
زمانیکه متوجه پرخوری خود شدید یادتان باشد که سرزنش کردن، خودخوری و گفتگوهای منفی با خود مثل”من نباید آن را میخوردم” ، “من بیارادهام “،”من خیلی چاقم” یا “من نفرت انگیزم” به شما کمکی نمیکند. وقتی به تجربه قبلی خود بازمیگردید متوجه میشوید این طرز رفتار شما را به چرخه معیوب پرخوری برمیگرداند. در مقابل صحبت کردن حمایتی با لحن آرام و مهربان کمک میکند تا بهتر تصمیم بگیرید. مثلا به خود بگویید: “درست است زیاد غذا خوردم و خیلی ناراحت یا عصبیام؛ اما بهتر است فکر کنم از اینجا به بعد چکاری میتوانم انجام بدهم تا به خودم و بدنم کمک کنم.” با این روش هم برای احساسی که دارید ارزش قائل شدهاید، هم به جای درگیری ذهنی دنبال حل مسئله میروید.
کاری از گروه روانشناسی مایندفیت
از سال 95 با ورود به مجموعه دکتر کرمانی وارد حوزهی محتوا و به طور تخصصی محتوای تغذیه و سلامتی شدم. ابتدا کار رو با ترجمه شروع کردم و بعد از اون بخش سرپرستی و نظارت بر محتوا رو به عهده گرفتم. به شدت عاشق تولید محتوا هستم و به معجزهی کلمات باور دارم.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نظر شما
نام *
ایمیل
برای دریافت مشاوره خرید رژیم دکتر کرمانی شماره همراه خود را ثبت کنید ما با شما تماس میگیریم
برای دریافت مشاوره با کارشناسان فیتامینشماره همراه خود را ثبت کنید ما با شما تماس میگیریم