مصــاحبه اختصاصی با کارولین عاشق جدیدترین رکوردار وب سایت دکتر کرمانی کارولین عاشق هستم. 45 ساله، ارمنی و ساکن تهرانم. دو تا پسر دارم. قدم 163، وزن اولیهم 74 و وزن الانم یعنی بعد از رژیم دکتر کرمانی 62 کیلو هست. رژیم دکتر خیلی رژیم خوبی بود و از همون غذاهایی که همیشه میپختم استفاده میکردم و با خانواده غذا میخوردم؛ فقط اندازه ها رو رعایت میکردم. این شد که همسرم هم ترغیب شد که از این رژیم استفاده بکنه و تونست هم زمان با من ده کیلو کم کنه! پنج ماه طول کشید تا به این وزن برسم. دو دورهی سه ماهه ثبتنام کردم و بعد از اون وارد مسیر تثبیت شدم. دیگه الان تقریبا یک ساله روی وزنی که کم کردم موندم و تثبیت کردم البته همچنان رعایت میکنم. من واقعا عادت کردم به این مقدار غذا که توی رژیمم بود. یعنی مثلا پنج قاشق غذا میخوردم واقعا سیر میشدم و قاشق ششم، حالم رو به هم میزد. نوع رژیمم لیست هفتگی بود. یعنی اول هفته غذاهای کل هفته رو انتخاب میکردم و طبق همون برنامه پیش میرفتم البته امکان جایگزینی هم داشت و این خیلی خوب بود؛ تا آخر هفته که باز لیست جدیدی انتخاب میکردم. یکی از بارزترین نکات توی رژیم دکتر کرمانی هم همینه که میتونی رژیمت رو انتخاب کنی. دلم نمیخواست خودم رو، معدهم رو گول بزنم. خواستم با همه وجود به این باور برسم که این سبکو در پیش بگیرم و لاغر بشم. در طول رژیم پیاده روی میکردم نیم ساعت صبح نیم ساعت هم شب میرفتم. این موضوع خیلی موثر بود توی کاهش وزنم. همهی نکاتِ دکتر رو مو به مو رعایت میکردم؛ مثلا حتما قبل از غذا یه لیوان آب میخوردم و دیگه بین غذا لب به آب نمیزدم و این برام عادت شده بود. هنوزم که هنوزه یه قطره آب نمیخورم بین غذا. توی مهمونی از هر غذایی میتونستم بخورم. فقط کم میخوردم یا مثلا وعدهی شام اگر دعوت میشدم، برنج رو حذف میکردم یه تیکه ژیگو یا کباب میخوردم با سالادِ زیاد! توی مهمونی سرم گرم بود اصلا فرصت نمیکردم زیاده روی کنم مشغول معاشرت بودیم خوش میگذشت و حواسم خیلی پیش خوراکیها و خوردن نبود اصلا! من به خاطر تیروئید ریزش مو داشتم و توی دورهی رژیم این موضوع تغییری نکرد. یعنی شدیدتر نشد و این باز خودش نقطهی عطفی تو رژیم من بود. پشتیبانها خیلی خوب بودن. روزهایی که حالم خوب نبود یا سر درد داشتم راهنماییم میکردن. برای اینکه جا نزنم و رژیمو نشکنم خودم به خودم انگیزه میدادم. همه تعجب میکردن از سرعت لاغریم. با اینکه کورتون رو هم کنار گذاشته بودم ولی لاغر نمیشدم. فکر میکردم چاقیم از کورتونه، ولی این زیادهخواری و ریزهخواری بود که باعث شده بود معدهم بزرگ بشه. مثلا وقتی تلویزیون تماشا میکردم و دوست داشتم یه چیزی توی رژیم بخورم، کاهو و هویج یا سیب و خیار رو انتخاب میکردم. من با این رژیم به وزن ایدهآلم رسیدم و تو اون هرچی هم دلم میخواست میخوردم از ماکارونی و سرخ کردنی تا آش و غیره. با بچههام سر یه سفره مینشستیم. واقعا که رژیم دکتر کرمانی رژیم جامع و کاملیه. همسرم از رژیمهای دیگه استفاده کرده بود خیلی سخت بودن مثلا باید غذای بی نمک یا غذای آبپز یا فیلهی مرغ میخورد. من خیلی اهل آشپزیام و حتما روزی دو وعده غذا درست میکنم و وقتی همسرم از این رژیمها داشت براش یا جدا درست میکردم یا مثلا بینمک میپختم و ما حین خوردن، نمک اضافه میکردیم ولی اصلا جالب نبود و دوامی نداشت. آدم از غذا خوردن زده میشه با این غذاها. پسرم هم به خاطر تعطیلی مدرسه و بیتحرکی اضافه وزن پیدا کرده. بهش گفتم اول از نظر ذهنی آماده شو و اراده کن. وگرنه بدون آمادگی اصلا رژیم گرفتن فایده ای نداره. امیدوارم اونم بتونه با رژیم وزنشو کم کنه. توصیهم به همهی کسانی که اضافه وزن دارن اینه که:آمادگی ذهنی، اولین قدم رژیمه!
تا چندسال پیش اصلا اضافه وزن نداشتم و لاغر کردن هیچوقت برام دغدغهم نبود. همیشه ورزشکار بودم و وزنم ثابت بود. تا اینکه از دو سه سال پیش با مشکل کمکاری تیروئید و روماتیسم شروع به مصرف کورتون کردم. همین موضوع باعث شد اضافه وزن پیدا کنم و توی مدت کوتاهی چاق بشم.
چاقی خیلی شدید و افراطی نبود ولی به هرحال برای من نسبت به گذشتهم زیاد بود و اذیتم میکرد و بهم فشار میآورد. دیگه با دکترم مشورت کردم که کورتون رو قطع کنم چون طبق آزمایشها تاثیری توی سلامتی و بهبودیم نداشت.
پونزده کیلو اضافه وزن داشتم. یکی از آشناهامون رو دیدم که خیلی لاغر شده بود وقتی ازش پرسیدم چطور انقدر لاغر شده گفت از رژیم دکتر کرمانی استفاده کرده و توضیح داد برام که یه رژیم آنلاینه و نیاز به مراجعهی حضوری هم نداره. دیگه از ایشون شماره گرفتم و برای رژیم دکتر کرمانی ثبت نام کردم.
قبل از شروع رژیم، من تلاش کردم از نظر ذهنی آماده بشم. دلم نمیخواست خودم و معدهم رو گول بزنم. خواستم با همهی وجود این سبک رو در پیش بگیرم و لاغر بشم. مدام به خودم تلقین میکردم و میقبولوندم که مثلا از یک پیتزای کامل، باید با دو برش سیر بشم. میخواستم ارادهم قوی بشه پیش از هر چیزی. آمادگی فکری خیلی مهمه برای همین خیلی راحت رژیم رو قبول و این مسیر رو طی کردم.
در طول رژیم افت قند و سر درد میگرنی هم داشتم گاهی. از مشاورها کمک میگرفتم، اونها هم راهنمایی میکردن که سر شب بادام بخور یا ذرت بوداده بخور و این موارد خودش بهم خیلی کمک کرد.
انگیزهم این بود که اول از نظر فکری خودمو آماده کنم بعد از نظر جسمی! وزن اولیه: 74 کیلو گرم
وزن پایانی: 62 کیلو گرم
میزان کاهش وزن: 12 کیلو گرم
رکورد دارهای
مـا خالیـــههمین الان ثبت نام کن
1- انگیزه داشته باشید و اول از نظر روحی و ذهنی آماده بشید
2- خوراکیهای سالم رو جایگزین کنید
3- سعی کنید اول ذهنتون و چشمتون و بعد بدنتون رو به کم خوردن عادت بدید
دیدگاه ها