مصــاحبه اختصاصی

با فریبا گنجعلی

جدیدترین رکوردار وب سایت دکتر کرمانی

فریبا گنجعلی هستم 53 سالمه و قدم 161 سانتی متره. وزن شروعم 92 کیلو بود و الان 77 کیلو هستم سایزم قبلا 58 بود که الان فکر کنم 50 یا کمتر باشه. ساکن تهران هستم متاهلم و 3 تا بچه دارم. ماجرای لاغر کردن من از یه مراسم شروع شد که نیاز به لباس داشتم. تا اون موقع من سال‌ها اضافه وزن داشتم و خیلیم اهمیتی نمی‌دادم به این موضوع. خلاصه اینطوری بگم که خودمو ول کرده بودم تا اینکه چندوقت پیش برای مراسمی به یه لباس احتیاج داشتم. رفتم بازار تا لباس بخرم ولی هرچی می‌گشتم سایزمو پیدا نمی‌کردم. بیشتر لباسایی که می‌پسندیدم تا سایز 48 یا 50 بود و آخرشم لباسی پیدا نکردم. خیلی ناراحت بودم. اومدم خونه و خودمو خیلی سرزنش کردم. خلاصه که خودمو مجبور کردم همون لباسای قبلی رو بپوشم. یه جورایی می‌خواستم خودمو خجالت بدم تا شاید همین انگیزه‌ای بشه برام و تکونی به خودم بدم. گذشت و توی همین فکرا بودم و اتفاقا پیج دکتر رو هم دنبال می‌کردم ولی خیلی توجه نمی‌کردم. گاهی حرفاشونو گوش می‌دادم گاهی لایک می‌کردم ولی اراده نداشتم. دقیقا نمی‌دونم چرا تصمیم نمی‌گرفتم. یعنی اون اتفاقه نمی‌افتاد و به خودم نمی‌اومدم. اینم بگم در گذشته هم گاهی رعایت می‌کردم و کمتر می‌خوردم یا شامو حذف می‌کردم، ولی کمتر این شکلی به صورت مستمر یه رژیمو دنبال کرده بودم. خیلی قبل‌تر هم دکتر تغذیه رفته بودم و رژیم گرفته بودم، کاهش وزن هم داشتم ولی تثبیت نشد و باز وزنم برگشت. تا اینکه یه روز یه پیامکی اومد برام در مورد همین رژیم دکتر کرمانی و اینکه تخفیف داره.

جای تو بیـن
رکورد‌ دارهای
مـا خالیـــه
همین الان ثبت نام کن
kermany
انگار خدا خیلی دوستم داشت خیلی به موقع این اتفاق افتاد. بالاخره منم سنم داشت بالا می‌رفت و خب هم اضافه وزن داشتم، هم دیابت و کلسترول و هم کلی مشکلات دیگه به خاطر اضافه وزن؛ از زانو درد بگیر تا نفس تنگی. خلاصه که خیلی اذیت می‌شدم. بالاخره تصمیممو گرفتم و پیام دادم. از طریق پیامکی که فرستادم باهام تماس گرفتن و من مشکلمو درمیون گذاشتم. باهام کلی صحبت کردن و تازه متوجه شدم که خیلی دیره.خلاصه که ثبت نام کردم و برنامه‌ی رژیم رو گرفتم. یه برنامه‌ی سه ماهه گرفتم و خیلی دقیق و مو به مو بدون تقلب برنامه رژیمم رو رعایت کردم. در طول رژیم هرروز صبح پیاده‌روی می‌کردم یک ساعت که این خودش خیلی تاثیر داشت توی کاهش وزنم. ضمن اینکه روحیه‌م هم خیلی خوب می‌شد.

وزن اولیه: 92 کیلوگرم

وزن پایانی: 77 کیلوگرم

میزان کاهش وزن: 15 کیلوگرم

همون ابتدای شروع رژیم طبق روال سابقم رفتم برای تست دیابت و کلسترول و آزمایش دادم. شاید باورتون نشه، اما نتیجه واقعا چشمگیر بود. سیصد واحد چربی خونم پایین اومده بود. قندم هم از 370 به 130 رسید و دکترم قرص قندم رو کم کرد.

همون ابتدای شروع رژیم طبق روال سابقم رفتم برای تست دیابت و کلسترول و آزمایش دادم. در واقع می‌خواستم متوجه تاثیر رژیم روی سلامتیم بشم و ببینم چقدر موثر بوده. شاید باورتون نشه، اما نتیجه واقعا چشمگیر بود. سیصد واحد چربی خونم پایین اومده بود. قندم هم از 370 به 130 رسید و دکترم قرص قندم رو کم کرد. دیگه لباسای قبلیم که برام تنگ شده بودن و نگاهشون هم نمی‌کردم رو دوباره تونستم بپوشم و کلی ذوق می‌کردم. نمی دونید چه لذتی داره این لاغر شدن و سلامتی. تو این مدت همسرم خیلی حامی من بود و بهم انگیزه می‌داد. ایشون خیلی زود متوجه لاغریم می‌شد و تشویقم می‌کرد که ادامه بدم. اون موقع که رژیم می‌گرفتم، دوره‌ی اوج کرونا بود و من کسی رو نمی‌دیدم. چند ماه بعد که رفت و آمدا شروع شد، یکی از فامیل‌ها منو دید و گفت: وای چقدر لاغر شدی، چقدر خوب شدی! این تعریفش خیلی خوشحالم کرد و کلی ذوق کردم و انگیزه گرفتم که لاغریم به چشم اومده. اینم بگم که همون موقع‌ها اوایل رژیمم بود که صاحب نوه شدم. این بچه به دنیا اومد و خب خوراکی و شیرینی بود که به این بهانه می‌اومد و می‌رفت و دم دستم بود ولی من انقدر اراده‌مو قوی کرده بودم که لب به این شیرینی‌ها نزدم. می‌گفتم این بچه خودش شیرینیه، شیرینی می‌خوام چیکار و خیلی سفت و سخت پرهیز می‌کردم. هرقدر همه اصرار می‌کردن شیرینی نوه‌ته بخور یا شربت بخور من اصلا رژیمم رو نشکوندم و کوتاه نیومدم. یکی از خوبی‌های رژیم دکتر کرمانی که باعث شد رژیمم رو سفت و سخت نگه دارم این بود که از توی منو، غذای اون روز رو اگه نداشتم یا مهمانی بودم، می‌تونستم عوض کنم و غذای معادل رو که توی لیستم موجود بود رو بخورم. به نظرم این ویژگی خیلی خوبیه که بتونی رژیمت رو در کنار سفره‌ی خانواده رعایت کنی و کسی رو معذب نکنی و به زحمت اضافه نیفتی. خیلی‌ها ازم می‌پرسن، ضعف نمی‌کردی موقع رژیم؟ خوب گاهی ضعف داشتم که واقعا قابل تحمل بود و کاهش وزن برام خیلی انگیزه بود که رژیمو نشکنم و حواسم باشه. یه موقع‌هایی هم پشتیبان راهنماییم کرد که یک قاشق کشمش یا ده تا بادوم بخور یا گاهی کدوحلوایی بپز و با شیره‌ی انگور بخور.

توصیه‌ی من به همه‌ی کسانی که برای گرفتن رژیم اراده ندارن اینه که: 1- اصلا نترسید. همین که رژیم رو شروع کنید، اراده‌شم پیدا می‌کنید؛ 2- گول مهمونی‌ها و مناسبت‌ها رو نخورید و رژیم رو با این بهانه‌ها نشکنید؛ 3- لباس‌های تنگ و قشنگ توی کمد چشم انتظار شما هستن.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*