مصــاحبه اختصاصی با تاده اجاقلیان جدیدترین رکوردار وب سایت دکتر کرمانی تاده اجاقلیان هستم. 30 سالمه و توی تهران زندگی میکنم. وزن اولیه من 131 کیلو بود. بعد از رژیم دکتر کرمانی به وزن 92 کیلو رسیدم. البته هنوز هم توی برنامه رژیمم و میخوام به وزن 84 کیلو برسم. بعد از اون هم قراره رژیم ثبیت رو بگیرم تا همیشه وزنم ثابت بمونه. هرچی که فروشنده برام پیدا میکرد باید میپوشیدم. اصلا هم مهم نبود که من اون لباس رو دوست داشتم یا نه. چارهای نبود. باید هرچی که اندازهام میشد رو میخریدم. به خاطر وزن زیادم پا درد داشتم. اضافه وزن فشار زیادی رو زانوهام میآورد. راه میرفتم پا درد میگرفتم. روی زمین میشستم پا درد میگرفتم. چهار قدم نمیتونستم راه برم. زود به نفس نفس میافتادم. همیشه به این فکر میکرم که چی بخوریم. یه جورایی به چیزی جز غذا خوردن فکر نمیکردم. زنگ میزدم خانمم و ازش میپرسیدم شام چی داریم. بعد بهش میگفتم بیا بریم فست فودی یا کباب سفارش بدیم. مثلا اگر برای شام یه پیتزا کامل میخوردم و میخواستیم بعدش فیلم ببینیم، با اینکه سیر سیر بودم باز هم چیبس و پفک و تخمه میآوردم که بخوریم. خلاصه بخوام بگم همهاش داشتم یه چیزی میخوردم. هفتهای سه چهاربار فست فود فود میخوردیم. خب این چیزا باعث میشد روز به روز روز وزنم بالاتر بره. مردم مسخرهام میکردن. حرفها و طعنههاشون اذیتم میکرد. نگاهشون سنگین بود. انگار با نگاهشون سرزنشم میکردن. همه اینها باعث شد به فکر لاغر کردن بیفتم. قبلا یکی از آشناهامون با رژیم دکتر کرمانی وزن کم کرده بود. تعریف ایشون رو زیاد میکرد. ویدئوهای دکتر هم دائم توی صفحه جستوجو اینستاگرامم میاومد. ویدئوها رو که میدیدم به رژیم گرفتن تشویق میشدم. چیزی که رژیم گرفتن رو خیلی تو مخم انداخت رکورددارهای دکتر کرمانی بودن. میرفتم تو صفحه اینستاگرام رکوردداران دکتر کرمانی و کسایی که تونسته بودن وزنشون رو کم کنن نگاه میکردم. کسایی بودن که وزنشون از من خیلی بیشتر بود. یکی بود که دویست کیلو و خردهای بود اما تونسته بود به هشتاد کیلو برسه. با خودم گفتم این همه آدم تونستن تو چرا نتونی!! پشتیبانم گفت با پیاده روی زیاد بهتره برنامه پرپروتئین رو بردارم تا بهتر وزن کم کنم. الحق هم خیلی خوب وزن کم کردم. عالی بود. به خاطر پیاده روی زیاد و ورزش کردن سرعت کاهش وزنم هم خیلی خوب بود. همیشه به این فکر میکرم که چی بخوریم. یه جورایی به چیزی جز غذا خوردن فکر نمیکردم. زنگ میزدم خانمم و ازش میپرسیدم شام چی داریم. بعد بهش میگفتم بیا بریم فست فودی یا کباب سفارش بدیم. راستش رو بخواید اول که برنامه غذاییم رو دیدم فکر میکردم به جای کاهش وزن، به من برنامه افزایش وزن رو دادن. قبلا رژیم گرفته بودم و توی اون اجازه خوردن هیچ غذایی رو نداشتم. فقط میتونستن غذاهای آب پز بخورم. مثلا فقط سینه مرغ. اما برنامه رژیم دکتر کرمانی زمین تا آسمون فرق داشت. من تو رژیمم لازانیا داشتم! با خودم گفتم مگه میشه آدم این چیزا رو بخوره و لاغر بشه! ولی واقعا شدنی بود. من هرچی میخواستم میخوردم و لاغر میشدم. برنامه اندازه غذاها رو برای من مشخص میکرد. رژیم فستینگ رو گرفتم برای چند روز و استپ وزنیم درمان شد. راحت از استپ وزنی بیرون اومدم و دوباره کاهش وزنم شروع شد. مثلا دورچین غذا رو زیاد برمیداشتم. بیشتر برای خودم سالاد میریختم. اما شبهایی هم بود که رودربایستی رو کنار میذاشتم و راحت میگفتم دکترم اجازه نمیده شبها رژیم بخورم. به همین راحتی. سلامتی آدم که تعارف بردار نیست. همیشه هوام رو داشت. برام غذا درست میکرد و میانوعدهها رو آماده میکرد. وزنم که پایین میاومد کلی تشویقم میکرد. لباسهایی داشتم که یه گوشه کمد افتاده بودن و حتی نمیتونستم بهشون نگاه کنم. اما بعد از کاهش وزنم پوشیدمشون و عاشق خودم شدم. میشنیدم کسایی که عمل کردن و جونشون رو از دست دادن. یا حتی عمل کردن اما دوباره وزنشون برگشته. این شد که از عمل کردن منصرف شدم. وقتی این همه آدم تونستن، وقتی من تونستم، تو چرا نتونی؟ توصیه من به همه اونایی که اضافه وزن دارن اینه که:من هیچ حقی برای انتخاب لباس نداشتم.
وقتی میرفتم لباس بخرم هیچ حق انتخابی نداشتم.
تو برنامه رژیم ثبت نام کردم و لاغری شروع شد. من به توصیه پشتیبانهای دکتر کرمانی لیست غذایی پرپروتئین رو انتخاب میکردم. زیاد پیاده روی میکردم.
وزن اولیه: 131 کیلو گرم
وزن پایانی: 92 کیلو گرم
میزان کاهش وزن: 39 کیلو گرم
توی دوران رژیمم به جز استپ وزنی هیچ مشکل دیگهای نداشتم. نه ریزش مو و نه یبوست. مشکل استپ وزنیم رو با پشتیبانها درمیون گذاشتم و بهم پیشنهاد دادن که رژیم فستینگ رو امتحان کنم.
توی مهمونیها جوری غذا میخوردم که زیادی تابلو نشه رژیمم.
رکورد دارهای
مـا خالیـــههمین الان ثبت نام کن
پشتیبانی خیلی خوب بود. هر سوالی داشتم ازشون میپرسیدم و با حوصله توضیح میدادن. خانمم خیلی ازم حمایت میکرد. خانمم اصلا چاق نیست اما با من همراه بود.
در کنار حمایتهای خانمم پایین اومدن وزنم هم انگیزه زیادی بهم میداد.
کسایی که میگن نمیتونن رژیم بگیرن آدمهای ضعیفیان. من قبل از رژیم گرفتن به فکر عمل جراحی افتاده بودم. اما از عوارض اون به شدت میترسیدم.
1- ارادهشون رو بالا ببرن و زودتر رژیم بگیرن؛
2- به فکر عمل جراحی و این چیزا نیفتن؛
3- سراغ رژیمهای الکی نرن و رژیم درست و حسابی انتخاب کنن.
دیدگاه های شما
الهه ۰۸ مهر ۱۴۰۰