مصــاحبه اختصاصی

با حسن جعفر

جدیدترین رکوردار وب سایت دکتر کرمانی

حسن جعفر هستم و در استان تهران زندگی می‌کنم. 42 سالمه و وزن اولیه‌م 129 کیلو بود. کمتر از یک سال با رژیم دکتر کرمانی به وزن 91 کیلو رسیدم و الان این وزن رو تثبیت کردم. حالا حدود سه ساله که روی همین وزن موندم. بعد از رسیدن به سن نوجوانی و بلوغ وزنم کم کم شروع به بالا رفتن کرد. درسته توی اون سن زیاد تحرک داشتم و بدو بدو می‌کردم، اما باز غذا هم زیاد می‌خوردم. از یه سنی به بعد هم دیگه زیاد خوردن عادتم شده بود. اگه غذا کم می‌خوردم اصلا سیر نمی‌شدم. خواهر و برادرم هم وزنشون به نسبت زیاده. حالا زیاد چاق نیستن ولی خب بازم وزنشون بالاست. متاسفانه دختر و پسر و همسرم هم اضافه وزن دارن. ولی از وقتی من تصمیم گرفتم وزنم رو کم کنم و اونها تاثیر رژیم رو روی من دیدن، کم کم تصمیم گرفتن وزنشون رو پایین بیارن و یکم مراقب خورد و خوراکشون باشن. داشتم می‌گفتم که از نوجوانی وزنم بالا رفت اما تا دوران دانشجوییم خیلی برام مهم نبود که چاقم. تو دوران دانشجویی و اوج جوانی ظاهر آدم براش مهم‌تر می‌شه. از بدنم و وزنی که داشتم توی اون دوران راضی نبودم. نمی‌تونستم اونطوری که دوست دارم لباس بپوشم. البته با اون وزن فرقی هم نمی‌کرد که چی بپوشم، هرچی می‌پوشیدم به تنم خوب نبود. هیچی اون شکم و چربی‌ها رو نمی‌پوشوند. اما به فکر رژیم نیافتادم. جوان بودم دیگه. همه‌ش دنبال خوش گذرونی بودم و نمی‌خواستم یکم به خودم سخت بگیرم. تا این که سنم بالا رفت و ازدواج کردم و بچه‌دار شدم. یه شب برای اولین بار فشارم رفت بالا و حالم بد شد. اولش نفهمیدم چی شده. فقط می‌دونستم حالم خوب نیست. انگار سرم سنگینه و بدنم درد می‌کنه. با خانوم رفتیم بیمارستان و فهمیدیم یه سکته کوچک قلبی داشتم ولی رد کردم. اونجا بود که ترسیدم. واقعا ترسیدم. از زندگی، از مریضی، از مردن. از اینکه بعدا دوباره سکته کنم و زن و بچه رو تو این سنی که به من بیشترین نیاز رو دارن تنها بذارم، ترسیدم. دکتر گفت تنها راه برای جلوگیری از سکته‌ی دوباره اینه که وزنت رو بیاری پایین. راست می‌گفت دیگه 129 کیلو کم وزنی نیست که. همونجا تصمیم گرفتم وزنم رو بیارم پایین.

وزن اولیه: ۱۲۹ کیلوگرم

وزن پایانی: ۹۱ کیلوگرم

میزان کاهش وزن: ۳۸ کیلوگرم

وقتی رفتم بیمارستان فهمیدم یه سکته کوچک قلبی رو رد کردم. اونجا بود که از زندگی، از مریضی و مردن ترسیدم. از اینکه بعدا دوباره سکته کنم و زن و بچه رو تو این سنی که به من بیشترین نیاز رو دارن تنها بذارم.

قبلا یه بار رژیم دکتر کرمانی رو امتحان کرده بودم، اما اراده نداشتم. دلم نمی‌خواست کم غذا بخورم. انگار اون موقع هنوز نفهمیده بودم چه خطری از طرف این چاقی زندگیم رو تهدید می‌کنه. برای همین ولش کرده بودم، اما این دفعه فرق می‌کرد. این دفعه من به خاطر این چاقی‌ و چربی سکته کرده بودم. خدا بهم رحم کرد و زندگی دوباره بهم داد. ولی معلوم نبود دفعه بعدی هم بتونم سکته رو رد کنم یا نه. برای همین گفتم این بار دیگه حتمیه. با همین رژیم دکتر کرمانی وزنم رو کم می‌کنم. سه دوره رژیم از دکتر کرمانی گرفتم تا تونستنم وزنم رو پایین بیارم. یعنی تقریبا ده ماه طول کشید. حدود 40 کیلو کم کردم. اولاش سخت بود. نمی‌تونم بگم نبود. معده‌م بزرگ بود و به این زودی‌ها پر نمی‌شد. اما بعد از یکی دو هفته کم کم عادت کردم و رژیم گرفتن راحت‌تر شد. اوایل فقط رژیم داشتم. یکم که گذشت و وزنم کمتر شد تونستم ورزش رو هم به رژیم اضافه کنم تا زودتر وزنم پایین بیاد. روزی تقریبا سه کیلومتر پیاده‌روی می‌کردم. از خونه تا محل کار. الان هم بعد از گذشت سه سال این عادت رو ترک نکردم. پیاده می‌رم و پیاده میام. حالا که چربی‌های اضافه رفتن و به وزن ایده‌آلم رسیدم دوست دارم بدنسازی برم و عضله‌سازی کنم. این برنامه امسال منه. راز تثبیت وزنم اینه که تو این سه سال فقط هفته‌ای سه روز برنج می‌خوردم. شب‌ها اصلا برنج نمی‌خوردم و اگر بدونم شب شام برنج داریم، ظهر برای نهار برنج نمی‌خورم. میان‌وعده‌هام رو با دقت می‌خورم. از همه گروه‌های مواد مغذی استفاده می‌کنم. غذا رو به اندازه می‌خورم و تا حد امکان پرخوری نمی‌کنم.

جای تو بیـن
رکورد‌ دارهای
مـا خالیـــه
همین الان ثبت نام کن
kermany
حالا که وزنم کم شده زندگی خیلی عالی‌تر شده. دیگه برای خرید لباس دردسری ندارم. این خودش یه نعمت بزرگه. از طرف دیگه همونطور که گفتم خانوادم هم دارن کم کم از من الگو می‌گیرن و مواظب خورد و خوراکشون هستن. محدودیت غذایی برای خودمون ایجاد نکردیم ولی سعی می‌کنیم چیزهای مضر رو کمتر بخوریم. هرموقع بخوایم رستوران می‌ریم یا بیرون غذا می‌خوریم اما خب به جای نوشابه، دوغ سفارش می‌دیم یا سس نمی‌خوریم. مصرف قند و شکر رو هم به حداقل رسوندیم. من خودم سعی می‌کنم اصلا شیرینی نخورم ولی خب نمی‌شه همیشه جلوی بچه‌ها رو گرفت دیگه. همین چیزهای کوچیک باعث می‌شه وزن آدم کم کم بالا بره. سعی می‌کنم مراقب بچه‌ها باشم تا اونها بعدا توی زندگیشون مشکلات من رو به خاطر اضافه وزن نداشته باشن. توی این راه همسرم بیشتر از همه تشویقم کرد. همیشه حمایتم کرده. سعی کرد توی اون ده ماه غذاهای سالم‌تری بپزه. حالا هم که وزنم تثبیت شده هنوز هم همون سبک زندگی سالم قبلی که با هم دیگه ساختیم رو ادامه داده. باید ازش بیشترین تشکر رو بکنم. هر‌دفعه که روی وزنه می‌رفتم و می‌دید وزنم کمتر شده کلی خوشحال می‌شد و من رو تشویق می‌کرد. هرکسی من رو می‌بینه، دلش می‌خواد رژیم بگیره. رمز موفقیت من برای کاهش وزن اول از همه توکل به خدا بود. اراده قوی خودم دومین چیزی بود که به کاهش وزنم کمک کرد. انگیزه بالا و ترس از مریض شدن دوباره باعث شد اراده زیادی داشته باشم. همونطور که گفتم حمایت‌های همسرم هم به شدت کمک کرد. از همه اینها بگذریم، رژیم دکتر کرمانی یکی از دلایل اصلی موفقیت من برای کاهش وزن بود. اینکه رژیم داشته باشی و هرچی که دوست داری بخوری و لاغر بشی، واقعا معجزه است.

توصیه‌ی من به همه‌ی اونهایی که اضافه وزن دارن اینه که: ۱- اراده و انگیزه بالایی داشته باشن. ۲- به خدا توکل کنن. ۳- بدونن هیچ لذتی بالاتر از سلامتی نیست.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*