مصــاحبه اختصاصی با مهدی خاکساری جدیدترین رکوردار وب سایت دکتر کرمانی مهدی خاکساری هستم. 39 سالمه و ساکن رودهنم. کارمندم و شغلم اداریه. قدم 178 هست و وزن اولیهم 120 بود و با رژیم دکتر کرمانی تا الان نزدیک بیست کیلو کاهش وزن داشتم و به وزن 101 کیلوگرم رسیدم. البته وزن سلامتی و ایدهآل من 85 کیلو هست که انشالله با رژیم دکتر کرمانی بهش میرسم. یه روزی دوستم بهم گفت چرا وزنت رو کم نمیکنی؟ گفتم هنوز وقتش نشده! دوستم بهم جواب داد میدونی کی وقتش میشه؟ وقتی که توی بیمارستان با قاشق چایخوری بهت آب بدن. اما به هرحال وارد رژیم دکتر کرمانی شدم و ازشون برنامهی غذایی خریداری کردم. با اینکه حتی رژیم رو خریده بودم، اما بازم امید چندانی نداشتم و خوشبین نبودم. توصیهم به کسانی که اضافهوزن دارن اینه که:جای این رژیم روی سر ماست
من قبلا ورزش حرفهای انجام میدادم. هم ورزش رزمی و هم پاورلیفتینگ کار میکردم. ورزش رزمیم هم قدرتی بود و وزنم سنگین بود ولی بدنم چربی نداشت. ورزش رو حرفهای دنبال میکردم و مقامهای مختلفی هم توی منطقهی خودمون به دست آورده بودم.
بعد از اون یه مدتی ورزش رو کنار گذاشتم، به اصطلاح ورزشزده شده بودم. خلاصه خواستم یه مدتی به خودم استراحت بدم اما این استراحت چند سال طول کشید و کار دستم داد! توی زمانی که ورزش میکردم وزنم نود کیلو بود با بدن عضلانی! وقتی ورزش رو کنار گذاشتم خب همون تغذیهای که از قبل داشتم رو ادامه دادم، اما عیب کار این بود که دیگه ورزش نمیکردم برای همین روز به روز چاق شدم و وزنم بالا رفت. عضلههام آب شد و چربی جاشون رو گرفت. این افزایش وزن، آغاز مشکلات من بود.
توی 36 سالگی، به فشار خون مبتلا شدم و روزی دوتا قرص فشار میخوردم. مشکل معده هم که از قبل داشتم و با افزایش وزن، این مشکل بدتر شد و قرصهای مختلفی برای معدهم میخوردم. آرتروز زانو گرفتم، انحراف ساق پا پیدا کردم، کمردرد و پادرد هم به همهی اینا اضافه شد. کمردردم در حدی بود که گاهی توی خیابون کمرم میگرفت و تمام بدنم قفل میکرد و زمین میخوردم.
زمانی که ورزش رزمی کار میکردم میتونستم سه تا دسته بیل رو با زانوم بشکونم. فکر میکردم هنوز هم مفاصلم قدرت گذشته رو داشته باشه اما اینطور نبود و بدنم ضعیف شده بود و به هم ریخته بودم.
مشکل بزرگ دیگهم خرید لباس بود. لباسی که دلم میخواست رو نمیتونستم بخرم، اندازهم نبود. یه چیزی میذاشتن جلوم و میگفتن همین رو داریم برات. حق انتخابی نداشتم و باید لباسی که دلبخواهم نبود رو ناچارا میخریدم.
اطرافیان به خاطر اضافه وزنم ابراز نگرانی میکردن به خصوص پدرم خیلی نگران این موضوع بود.
یه روزی دوستم بهم گفت چرا وزنت رو کم نمیکنی؟ گفتم هنوز وقتش نشده! دوستم بهم جواب داد میدونی کی وقتش میشه؟ وقتی که توی بیمارستان با قاشق چایخوری بهت آب بدن.
این حرف دوستم برام تکوندهنده بود. کم کم راههای مختلفی رو پیش گرفتم برای کاهش وزن. انواع داروهای گیاهی و شیمیایی و دمنوش رو امتحان کردم.
حتی به فکر جراحی اسلیو معده افتادم. خیلی عمل سنگینیه و خوشحالم که این کار رو با بدن خودم نکردم. به قول خود دکتر کرمانی این عمل باعث میشه ناقص و معلول بشیم، عوارض سختی داره و دیگه یه مقداری غذا رو باید برای همیشه ثابت نگه داری و اندازه رو همیشه باید رعایت کنی.
در صورتی که وقتی با رژیم وزنت بیاد پایین میتونی بعدا مقدار بیشتری هم غذا بخوری و همچین محدودیتی وجود نداره و اذیت نمیشی.
یه روز اتفاقی به یکی از پستهای دکتر کرمانی برخوردم. یه ویدیو بود در مورد خوشاندام شدن و مناسب کردن فرم بدن. راستش رو بخواین اولش باور نکردم.
توی پیجشون چرخیدم، رکورددارها رو دیدم و اینکه افراد چه اضافه وزنهای شدیدی رو کم کردن، که اضافه وزن من در مقابلش اصلا چیزی نبود. اما بازم باورم نمیشد از بس که توی کاهش وزن به درِ بسته خورده بودم دیگه خیلی سخت به کسی اعتماد میکردم و میپذیرفتم چیزی رو.
وزن اولیه: 120 کیلو گرم
وزن پایانی: 101 کیلو گرم
میزان کاهش وزن: 19 کیلو گرم
خلاصه رژیم رو شروع کردم، اما شب اول رژیم نتونستم برنامهم رو رعایت کنم. به محض اینکه ضعف کردم بلند شدم نیمرو درست کردم و خوردم. اما برای اولین بار توی زندگیم عذاب وجدان گرفتم و به خودم نهیب زدم که این برنامه، آخرین راه و بهترین راهه.
فردای اون روز دوباره رژیم رو از سر گرفتم. چهار پنج روز که از رژیمم گذشت احساس سبکی بهم دست داد. من قبلا هم که ورزش میکردم تجربهی کاهش وزن داشتم و بالا پایین رفتن وزن رو تشخیص میدادم اینه که کم شدن وزنم رو احساس میکردم.
بعد از چند روز که رفتم روی ترازو دیدم وزنم کمی اومده پایین. چند روز دیگه هم که گذشت دیدم بازم وزنم پایینتر اومده.
همسرم خیلی حمایتم میکرد. از شب قبل طبق برنامهم صبحانه و نهار و شام و میانوعدهم رو آماده میکرد.
من خیلی دقیق برنامهی غذاییشون رو انجام میدادم. حتی گزینهی جایگزینی که توی رژیم دکتر کرمانی هست رو نمیزدم. اولش راستش رو بخواید اصلا نمیدونستم چنین امکانی وجود داره و میشه یه سری غذاها رو جابجا یا جایگزین کرد. مثلا مهمانی رفته بودیم منزل مادرم، زرشک پلو با مرغ درست کرده بود و من توی برنامهم میتونستم به جای برنج از نون استفاده کنم و اینطوری خیلی کارم راحتتر میشد.
من قبلا خیلی زیاد و عجولانه غذا میخوردم. برای اینکه سیر بشم غذا نمیخوردم. انقدری میخوردم که خسته بشم. از رژیم من شاید ده روز گذشته بود که من احساس سبکی و نشاط بهم دست داد. اگر بخوام براتون مثال بزنم، مثل حالتی که وقتی از حموم میای بیرون و احساس سبکی و شادابی میکنی، رژیم دکتر کرمانی بعد از ده روز به من همچین حسی داد.
رکورد دارهای
مـا خالیـــههمین الان ثبت نام کن
رژیم دکتر کرمانی رو باید روی سرمون بذاریم. هیچ رژیمی مثل رژیم دکتر کرمانی انقدر تنوع نداره. قبل از این به یک متخصص تغذیه مراجعه کرده بودم و ازشون برنامه گرفته بودم. برنامهش این شکلی بود که باید سه روز در هفته بادمجون میخوردم، سه روز کلم و همینطور الی آخر… دیدم اصلا شدنی نیست و کنار گذاشتمش.
من قرار بود زانوهام رو عمل کنم و نزدیک هشتاد نود میلیون هزینه داشت. ولی با رژیم و پایین اومدن وزنم مشکل زانوهام داره درست میشه. ناراحتی کمر و درد پا همه رفع شدن و خیلی از هزینههای دکتر و درمان من کم شد. الان چند وقتیه قرص فشار و معده نمیخورم. این برای من مثل معجزهس.
توی مهمونیها هم خیلی راحت اندازهها رو فقط رعایت میکردم. مثلا برام یه برش کیک تولد آوردن، منم خامههاش رو کنار زدم و یه برش کوچیک کیک خوردم.
کسی که میخواد زندگی سالم و بانشاطی داشته باشه باید از مسیر سختیها عبور کنه تا به هدفش برسه. توی رژیم دکتر کرمانی هم همه چیز میشه خورد، از آبگوشت تا کلهپاچه و مرغ و پیتزا و چلوکباب همه چیز میشه خورد و هرچیز که توی سفرهی ما ایرانیها هست، توی رژیم دکتر کرمانی هم پیدا میشه.
بعد از رژیم، هفت هشت کیلو که وزنم کم شد تمرینات ورزشی رو توی خونه شروع کردم و از بخش ورزشی دکتر کرمانی برنامهی ورزشی گرفتم با اینکه خودم قبلا مربی ورزشی بودم و کلی شاگرد داشتم، اما تصمیم گرفتم ورزشم رو هم مثل رژیمم با یک متخصص پیش برم اینطوری احتمال موفقیتم خیلی بالاتره.
دیدم همینطور که توی رژیم نتیجه گرفتم حتما میتونم اینطوری از برنامهی ورزشی دکتر کرمانی هم نتیجه بگیرم و این به نفعمه.
توی ادارهمون، گاهی همکارام غذا سفارش میدن. وقتی من رژیم بودم میگفتن تو هم میتونی غذا بخوری؟ میگفتم آره چرا نتونم. همونقدری که لازم بود و توی برنامهم تعیین شده بود باهاشون غذا میخوردم.
پدرم تعجب میکرد میگفت این چهجور رژیمیه! ما هر بار تو رو میبینیم داری غذا میخوری! توی مهمونیها هم ازم میپرسن چطوریه که همه چیز میخوری! اما رژیم دکتر کرمانی طوریه که ما درست خوردن رو یاد میگیریم. من اول قبل از شروع غذا، میرم سراغ سالاد. حتما یه بشقاب بزرگ سالاد میخورم. توی غذا هم سعی میکنم بیشتر پروتئین بخورم تا کربوهیدرات. رعایت همین نکتهها خیلی توی رژیم و کاهش وزنم تاثیر مثبت میذاره.
نوع رژیمم اول کمپروتئین بود، اما بعد از یه مدتی احساس کردم به پروتئین بیشتری نیاز دارم تا ضعف بدنم کمتر بشه. من این مشکل رو توی دورانی که ورزش میکردم هم داشتم و مشکل ضعف بدنم رو با پروتئین برطرف کردم.
حال من توی رژیم دکتر کرمانی هر روز بهتر از روز گذشتهس. رژیم گرفتن حتی یک سری عادتهای بد من رو از بین برد. مثلا من زیاد میخوابیدم، یا بدخلق بودم. اینا همه بعد از رژیم خیلی بهتر شد. خلاصه این رژیم سبک زندگی من رو عوض کرد. خُلق و خوم خیلی بهتر از قبل شده و راحت بگم، قبلا اصلا حال خوبی نداشتم ولی الان خیلی بهتر و آرومترم. من از وقتی رژیم گرفتم تازه دارم از مزه و طعم غذاها لذت میبرم. خوردن برام یه هدف نیست. تبدیل به یه وسیله شده برای انرژی داشتن و لذت بردن.
چاقی مثل یه سرزمین یخیه. اگر توش بمونی یخ میزنی و نابودت میکنه. باید تلاش کنی زودتر ازش دربیای و خودت رو نجات بدی.
1- اگر میخواید خدای نکرده مریض نشید و درگیر دوا و درمون نشید، زودتر رژیم بگیرید.
2- برای لاغری نیازی به منع غذایی یا فعالیت شدید و طولانی نیست.
3- با یک برنامهی اصولی و منطقی مثل رژیم دکتر کرمانی میشه شاد و ایدهآل لاغر شد و زندگی کرد.
دیدگاه های شما
خديجه منصوری ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
کارشناس به اندام ۲۷ شهریور ۱۴۰۱