در تقویمی ثبت کردم که من می توانم

در تقويمي ثبت كردم كه من مي توانم سید مهدی موسوی امین 1360/3/14 قد:168 وزن قبلی: 124 کیلو وزن فعلی: 89 کیلو شروع تغییر سبک زندگی : 94/5/3 محل سکونت : تهران – اسلامشهر وقتی به عکس های دوران کودکی خودم نگاه می کنم، متوجه می شوم که من از همان سال های اولیه زندگی […]

در تقویمی ثبت کردم که من می توانم - 1 - - رکوردداران قدیم
امتیاز کاربرها

زمان مطالعه 11 دقیقه

تعداد بازدید 1983

تاریخ انتشار

در تقويمي ثبت كردم كه من مي توانم

در تقويمي ثبت كردم كه من مي توانم

سید مهدی موسوی امین

1360/3/14

قد:168

وزن قبلی: 124 کیلو

وزن فعلی: 89 کیلو

شروع تغییر سبک زندگی : 94/5/3

محل سکونت : تهران – اسلامشهر

وقتی به عکس های دوران کودکی خودم نگاه می کنم، متوجه می شوم که من از همان سال های اولیه زندگی خویش، تپل و دارای اندکی اضافه وزن بودم ولي بعد از ازدواج و تشكيل خانواده دچار چاقي مفرط شدم و صد البته پشت میز نشینی و كار اداري و تحرک کم مزيد بر علت شد، و به  اضافه شدن وزن بنده تاثير مستقيم داشته كه البته در اين بين دست پخت خوب همسرم بي تاثير نبوده است.
خدا رو شكر در اثر چاقي دچار بيماري خاصي نشدم ولي خوب به علت چاقي مفرط قادر به انجام هر كاري نبودم خوب طبيعتا از نظر رواني تاثير بسزايي داشت وقتي وارد جمعی مي شدم خيلي برام سخت بود و از نظر اعتماد به نفس دچار مشكل مي شدم.
داشتن موقعيت مثبت اجتماعي براي هر فردي مهمترين مسئله مي باشد و اين موضوع براي افراد چاق پر رنگ تر مي باشد. بنده چون مدرس دانشگاه هستم و به خاطر مسوليتي كه در دانشگاه دارم و مستقيما با دانشجويان عزيز سر و كار دارم اين معضل چاقي مشكلات زيادي برام ايجاد مي كرد و تدريس را برام سخت كرده بود از طرفي ديگر من چون عاشق فوتبالم و از اينكه مي ديدم دوستان بنده كه هفته اي 2بار با هم به سالن ورزشي مي رفتند چطور فوتبال بازي ميكنند ولي من با اينكه ميدانستم خيلي بهتر از اونها بازي ميكنم (چون قبلا بنده زياد فوتبال بازي ميكردم) اما الان به دليل چاقي و داشتن اضافه وزن نميتونستم اونطور كه دلم ميخواد بازي كنم و هزاران دليل ديگر تصميم جدي گرفتم كه در نحوه و سبك زندگيم تغييراتي بدهم.
به طور مثال با توجه به مسئوليتي كه در دانشگاه دارم در هر مراسمي كه سخنراني داشتم اصلا خوشم نميومد عكس سخنرانيم رو ببينم و هميشه از گرفتن عكس فرار ميكردم.
بنده از دوستان خوبم كه همگي از  اساتيد دانشگاه در رشته تربيت بدني بودن خيلي كمك گرفتم اينكه تغذيه ام چطور باشد و چه نوع ورزشي را انجام دهم و در اين راه از هيچ دارويي استفاده نكردم كه خيلي ها اذعان داشتند كه نه شما حتما از دارو استفاده كرديد كه اصلا اينطور نبوده است. هدفم رسيدن به وزن 80 است كه براي من  همان وزن سلامتي ست، در اين راه از مقالات سايت دكتر كرماني نهايت استفاده را برده ام .
بيشترين تاثير در كاهش وزن بنده در عرض 125 روز فقط انجام ورزش هوازي بدون وقفه به صورت هر روزه شامل دويدن، پياده روي سريع، شنا، دوچرخه ثابت، طناب زدن، درازو نشست بوده است حتي بنده در اين فاصله ماموريت كاري برام پيش اومد مي بايست به يزد ميرفتم كه حتي تو يزد هم کیف ورزشيم با من بوده است و شبها مي دويدم در مسافرت هم ورزش را ترك نمي كردم در حقيقت کیف ورزشي همدم من شده بود. ولي بيشترين فعاليت بنده دويدن روزانه حداقل به مدت 40 دقيقه بوده است.
وقتي اضافه وزن داشتم دچار عذاب وجدان شدیدی بودم و همش در پي رفع اين معضل بودم و منتظر يك استارت بودم كه بالاخره در تاريخ 3 مرداد زده شد. جالبه ما 2 مرداد شمال خونه پدر بوديم كه به اصرار برادرم شب رفتيم فوتبال در چمن مصنوعي كه اونجا تصميم نهايي ام را گرفتم كه بايد ديگر شروع كرد و با خودم عهد بستم كه اين معضل را رفع كنم و اينطور شد كه….
با توجه به تجربيات دوستانم و خواندن مقالات مختلف علمي كه خيلي كمكم كرد ابتدا ليستي از غذاهاي ممنوعه تهيه كردم از قبيل: نوشابه،دلستر،كله پاچه، كره، مربا، شيريني جات، قند، برنج سفيد، نان سفيد، روغن سرخ كردني و … . ليستي هم از غذاهايي كه بدن به آن نياز دارد را تهيه كردم و تصميم گرفتم خيلي كم، فقط به اندازه نيازم حتي كمتر مصرف كنم و ميان وعده هم ميوه يا آجيل مصرف مي كردم و شام را تقريبا حذف كرده بودم كه بعد از تذكر دوستان خيلي خيلي كم آن هم سبك قبل از 8 شب مي خوردم. از مصاحبه هاي سايت دكتر كرماني و تجربيات دوستان نهايت استفاده را نیز بردم.
در مواقعي هم كه احساس گرسنگي مي كردم از غذاي آزاد كه كالري كمي دارند مثل كاهو، هويج، كلم، خيار و گوجه استفاده مي كردم.البته من از نرم افزار هاي كالري شمار هم استفاده مي كردم.
اوايل كار از اينكه شب بايد برم ورزش و غذايي هم نبايد بخورم خيلي كلافه و عصبي بودم اما رفته رفته از اينكه تغييرات را در خودم احساس مي كردم همه اين تلخي ها برام آسان شد. اينكه بعد از 40 روز وقتي در مراسم عروسي اقوام حاضر شدم همه تعجب كردند. اين باعث تقويت اراده بيشتر بنده شد. البته در اين راه قرص مولتي ويتامين مينرال هم مصرف ميكردم.
جزء آرزوهام بوده است كه به اين وزن برسم يكي از بزرگترين مشكلات افراد چاق تهيه البسه است  اينكه بالاخره من تونستم لباس مورد نظرم را از ژورنال انتخاب كنم بعني به هدفم رسيدم. اگر بدانيد اين يكي از بهترين لحظات زندگيم بود و اينكه من هم ميتونم مثل بقيه لباس ورزشي بپوشم و ورزش كنم جزءآرزوهایم بود و مهمتر از همه كسب سلامتي كه بالاخره محقق شد. شيرين ترين خاطره بنده اين است كه دانشجوي سالهاي قبل بنده، تو دانشگاه دنبال من مي گشت و از من آدرس آقاي دكتر موسوي را ميخواست. وقتي متوجه شد باورش نمي شد كه من خودم هستم. اين برام از هرچيزي باارزش تر است كه آنرا با هيچ چيز عوض نمي كنم.
استفاده روزانه از كپسول اراده و قرص پشتكار و اينكه من ميتوانم. جالبه بدانيد من تمام عملكرد روزانه ام را مي نوشتم و تمام وزن كشي هایم را در تقويمي ثبت كردم كه تيتر تمام صفحات نوشتم من مي توانم.
از سايت پر محتوا و مفيد آقاي دكتر كرماني نيز كمال تشكر را دارم مخصوصا بخش مصاحبه ها و ركوردداران كه آرزوي قلبي بنده اين بوده كه نام و عكس من نيز در اين بخش قرار گيرد.
در نهايت از همسر خوبم بايد تشكر كنم كه در طي اين مدت زحمات زيادي كشيد و مشوق اصلي بنده بودند .

دلتان به نور لطف خدا منور و به شميم عطر بهار معطر باد

امتیاز کاربرها
    به اشتراک بگذارید
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*