وزن اولیه: 95 کیلوگرم
وزن پایانی: 80 کیلوگرم
میزان کاهش وزن: 15 کیلوگرم
هربار دکتر کرمانی رو می‌دیدم بهم می‌گفت هنوز که لاغر نکردی! و من هم جوابی نداشتم جز اینکه بخندم و سرمو پایین بندازم.
همونطور که گفتم عاشق ورزش کردنم. ورزش جزئی از زندگی منه و نمی‌تونم اون رو حذف کنم. وقتی دیدم به خاطر چند کیلو وزن اضافی نه می‌تونم ورزش کنم و نه حتی لباسی که دوست دارم رو بخرم، تصمیم گرفتم وزن کم کنم. شروع کردم به گرفتن رژیم‌‌های بی سر وته و سرِ خود، اما هیچ کدوم جواب نداد. دست برقضا موقعی که تصمیم داشتم وزن کم کنم تو شرکتی استخدام شدم که کارشون مرتبط با تغذیه بود. اون شرکت هم جایی نبود جز به‌اندام دکتر کرمانی. بهترین اتفاقی که توی زندگیم افتاد و باعث شد مسیر زندگیم عوض بشه، همین بود. همه اعضاء به‌اندام سلامتی و تغذیه براشون حرف اول رو می‌زد. خوشحال بودم که تو مرکز سلامتی و تغذیه هستم و می‌تونم از تجربیات دکتر کرمانی استفاده کنم.
اولین باری که دکتر کرمانی رو دیدم حس خیلی خوبی بهم دست داد. انقدر صحبتاشون شیرین و دوست داشتنی بود که کلی انگیزه گرفتم. وقتی ماجرای لاغری خودشون رو تعریف می‌کردن با تمام وجود توی دلم تحسینشون می‌کردم. از اون به بعد هربار من رو می‌دیدن بهم می‌گفتن هنوز که لاغر نکردی! و من هم عکس‌العملی نداشتم جز اینکه بخندم و سرمو پایین بندازم.
هرچی بیشتر با دکتر و رژیمشون آشنا شدم، علاقه‌م به ایشون بیشتر می‌شد. از طرفی تناسب اندام اطرافیانم و میان‌وعده‌های سالمی که توی شرکت به ما داده می‌شد، زمینه رو برای لاغر شدن من فراهم می‌کرد. وقتی عکس رکورددارها رو می‌دیدم با خودم می‌گفتم چه همتی دارن. من که خودم تو مجموعه‌ی دکتر هستم انقدر اراده ندارم لاغر کنم. خلاصه انقدر با خودم کلنجار رفتم که دیگه همه‌ی فکر و ذکرم شد تناسب اندام.
.
[static_cta type=7 utm=?utm_source=type7&utm_medium=reza-mola-hoseiny&utm_campaign=Recorddar_CTA]
با همکاران صحبت کردم تا کارهای ثبت نام رژیم رو برام انجام بدن. به راهی که انتخاب کرده بودم خوشبین بودم و می‌دونستم این بار با همه دفعه‌های قبل فرق داره؛ چون این رژیم هیچ کم و کسری نداشت. از فردای اون روز، رژیم رو شروع کردم. از بین لیست‌های غذایی، برنامه روز منو رو انتخاب کردم تا خانواده برای پخت غذای جداگانه به زحمت نیافتن. از طرفی هم بیشتر وقتم رو توی شرکت می‌گذروندم و آماده کردن غذا توی شرکت برام سخت بود. با برنامه روزمنو می‌تونستم راحت از غذای شرکت بخورم. هیچ غذایی نبود که بخوام ولی اجازه خوردنش رو نداشته باشم! فسنجون و کتلت رو خیلی دوست دارم. فسنجون نیمه من نیست و تمام من است! با تنوع بالایی که برنامه غذایی دکتر کرمانی داشت می‌تونستم به عشقم یعنی فسنجون هم برسم.
تقریبا یک ماه بعد از شروع رژیم چهار کیلو کم کردم و به وزن 91 رسیدم. بالاخره داشتم از شر این چربی‌های اضافی راحت می‌شدم. موقع مهمونی و مسافرت بدون هیچ مشکلی با بقیه همسفره می‌شدم و از غذای مهمانی می‌خوردم. با رژیم دکتر کرمانی لازم نبود از هیچ لذتی توی زندگیم بگذرم!
بعد از رژیم خیلی چیزها توی زندگی من تغییر کرد. فهمیدم چقدر تا الان توی غذا خوردن اشتباه می‌کردم. نوشابه رو به کل از برنامه غذاییم حذف کردم. تنقلات و ریزه خواری‌ها رو به حداقل رسوندم. سعی کردم برای میان وعده‌ها به جای کیک و شیرینی، میوه بخورم و بقیه رو هم به میوه خوردن تشویق کنم. به شکستن رژیمم وسوسه نشدم چون می‌خواستم به سالن فوتسال برگردم و مثل قبل بدون خستگی دنبال توپ بدوم.
خدا رو شکر تو این سه ماه، مشکلی برام پیش نیومده. نه استپ وزنی داشتم، نه ریزش مو و نه مشکل گوارشی.
بعد از یه مدت با دکتر کرمانی سر یه موضوعی جلسه داشتم. وقتی دیدن چقدر لاغر شدم، انقدر خوشحال شدن که نگو. خلاصه کلی تشویقم کردن و من هم کلی ذوق کردم. خیلی خوشحالم که مثل قبل می‌تونم علاقه‌مندی‌هامو دنبال کنم.
رمز موفقیت من درکنار داشتن یک رژیم عالی و تشویق دوستان و همکارانم، اراده‌ی خودم بود. من معتقدم انسان تنها موجودیه که می‌تونه با اراده به هرچیزی که می‌خواد برسه. کاهش وزن باعث شد اعتماد به نفس از دست رفته‌م برگرده و دیگه نگران بیماری‌هایی که به خاطر اضافه وزن ممکن بود به سراغم بیاد، نباشم.
توصیه من به کسایی که اضافه وزن دارن اینه که:
- از رژیم گرفتن نترسن و مطمئن باشن بعد از مدت کمی به درست خوردن عادت می‌کنن.
- نوشابه و مواد غذایی مضر رو کنار بذارن.
- به اندازه غذا بخورن، نه بیشتر نه کمتر!
