Array

فاطمه ذوالفقار هستم. 52 سالمه و در شهرستان سرخس، استان خراسان رضوی زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 98 کیلو بود و بعد از پیروی از برنامه غذایی دکتر کرمانی به 65 کیلو رسیدم.

مادر شدن خیلی تجربه شیرینیه و هیچ چیزی نمی‌تونه جای این شیرینی رو پر کنه؛ اما مشکلاتی رو هم همراه خودش داره. چاقی بعد از زایمان یکی از مشکلاتی هست که خیلی از خانم‌ها دچارش می‌شن. من هم از این قاعده مستثنا نبودم. بعد از به دنیا اومدن فرزند آخرم، وزنم شروع کرد به بالا رفتن. انقدر پر خوری کردم و فکر چاره نکردم که تا به خودم اومدم دیدم 95 کیلو شدم.

توی سن من این وزن واقعا خطرناکه. کم کم سر و کله بیماری‌ها و پا دردها هم شروع شد. زمان گذشت و بچه‌ها بزرگ شدن و دیگه وقت ازدواجشون شده بود. با خودم گفتم دوست ندارم برای جشن عروسی بچه‌هام این هیکل رو داشته باشم.

می‌دونستم اگر مثل همیشه نتونم لباسی که دوست دارم رو بپوشم و مجبور شم برای لاغر نشون داده شدن مشکی بپوشم دیگه هیچی از اعتماد به نفسم باقی نمی‌مونه. دلم می‌خواست برای یک بار هم که شده یه لباس مجلسی آماده بخرم و دردسر خیاطی رفتن رو نکشم. دلم می‌خواست اندام خوبی داشته باشم، شادی و نشاط به چهره‌م برگرده و بتونم با اعتماد به نفس توی جامعه راه برم یا حداقل بتونم بدون نگاه سنگین بقیه سوار تاکسی بشم!

چاقی من از سن 32 شروع شد و تا 52 سالگی ادامه داشت.۲۰ سال این وزن رو با خودم کشیدم و دیگه خسته شده بودم. یه روز توی کلاس خیاطی دیدم مربیمون که خودش هم چاق بود، کتاب معجزه‌ای برای چاق‌ها رو داره می‌خونه. از اسم کتاب تعجب کردم و ازش پرسیدم که چی داره می‌خونه، بهم گفت این کتاب رو دکتر کرمانی نوشته و خیلی کتاب خوبیه. بعد هم به من قرض داد.

وقتی خوندن کتاب تموم شد، فورا تصمیم گرفتم رژیمم رو با دکتر کرمانی شروع کنم. رفتم سراغ سایت دکتر و رژیم آنلاین رو بدون هیچ تردیدی ثبت نام کردم. برنامه روز منو رو انتخاب کردم و با آرزوی خوش اندام شدن راهم رو شروع کردم.

قبل از اینکه رژیم دکتر کرمانی رو امتحان کنم هیچ رژیم دیگه‌ای نگرفته بودم. از این دمنوش‌ها و قرص‌های لاغری هم که دائما تبلیغشون رو این‌طرف و اون‌طرف می‌شنویم، استفاده نکرده بودم. طبیعی بود که فکر کنم رژیم گرفتن سخته و دائم قراره گرسنگی بکشم. اما وقتی با برنامه دکتر کرمانی شروع کردم، دیدم واقعا اونقدرها هم که فکر می‌کردم سخت نیست!

تنوع غذایی رژیم، آزادی تو انتخاب غذا‌ها، نداشتن محدودیت غذایی و همسفره بودن با خانواده، همه و همه برام لذت‌بخش بود. از اینکه می‌تونم هرچی دوست دارم بخورم خیالم راحت بود. ذهنم دائم درگیر این نبود که آخ چقدر دلم فلان غذا رو می‌خواد یا کاش می‌تونستم فلان شیرنی رو بخورم. می‎دونستم اگر دلم غذا یا خوراکی رو بخواد راحت می‌تونم اسمش رو وارد نرم‌افزار کنم و میزانی که باید بخورم رو دریافت کنم. این ویژگی برنامه دکتر کرمانی فکرم رو از حسرت غذا نخوردن آزاد می‌کرد.

یکی دیگه از خوبی‌های برنامه روزمنو این بود که برای مهمونی و مسافرت دردسری نداشتم. هر غذایی که توی مهمونی بود رو می‌تونستم بخورم. صاحب خونه هم به زحمت نمی‌افتاد و مهمونی رفتن به کامم تلخ نمی‌شد. واقعا نمی‌شه انکار کرد که یکی از خوشگذرونی‌های مهمونی و سفر، خوردنه! اما دکتر کرمانی فکر اینجا رو هم کرده بود و نمی‌ذاشت حسرت هیچ غذایی به دلت بمونه.

من همیشه عادت به ریزه‌خواری داشتم. توی رژیم اگر احساس گرسنگی می‌کردم و دلم می‌خواست برم سراغ ریزه‌خواری، به قول معروف ترفند می‌زدم. ترفندم این بود که سهمیه آزاد و یا لبنیاتی که باید در طول روز می‌خوردم رو می‌ذاشتم برای موقعی که حس گرسنگی بهم دست می‌داد. این طوری هم به برنامه‌م پایبند بودم و لبنیاتم رو می‌خوردم، هم رژیمم رو نشکسته بودم. یکی دوماه که از رژیم بگذره آدم دستش میاد که چه ترفندهایی می‌تونه بزنه تا ادامه‌ی راه براش راحت‌تر بشه.

جای تو بیـن
رکورد‌ دارهای
مـا خالیـــههمین الان ثبت نام کن

 اوایل رژیم دچار یبوست و ریزش مو شدم. چون بدنم به رژیم عادت نکرده بود. با پشتیبان‌ها تماس گرفتم و مشکلم رو باهاشون مطرح کردم. خدا خیرشون بده راهکارهای خیلی خوبی دادن. برای قطع ریزش مو مصرف قرص مولتی ویتامین رو پیشنهاد دادن که واقعا موثر بود. برای رفع یبوست هم توصیه کردن آب زیاد بخورم و سبزیجاتی مثل کاهو زیاد مصرف کنم. چون سبزیجات جزء مواد کالری آزاد حساب می‌شد، می‌تونستم هرچقدر می‌خوام بخورم. به این ترتیب مشکل یبوست هم حل شد. واقعا دست پشتیبان‌ها درد نکنه. هر موقع سوالی داشتم توی تلگرام بهشون پیام می‌دادم و یا زنگ می‌زدم و با روی باز جواب من رو می‌دادن.   

رژیم دکتر کرمانی سبک زندگی من رو زیر و رو کرد. اصول غذا خوردن رو یاد گرفتم. ورزش کردن که شده عادت همیشگیم. برنامه ورزشیم رو از سایت فیتامین می‌گیرم که باز هم زیر نظر دکتر کرمانیه و خیالم راحته که برنامه اصولی بهم می‌دن. یه روز درمیون ورزش می‌کنم. الان دیگه خرید کردن برام عذاب نیست. با دل خوش می‌رم خرید و می‌دونم هر لباسی بخوام اندازه‌م هست. دیگه مجبور نیستم دائم مشکی بپوشم و این حس خیلی خوبی بهم می‌ده. راحت مهمونی‌ می‌رم. روابط اجتماعیم خیلی بهتر شده و دیگه نگاه سنگین بقیه رو روی خودم حس نمی‌کنم.

نگران این نیستم که وزنم برگرده. دیگه راه و چاه رو یاد گرفتم و نمی‌ذارم خاطرات تلخ دوران چاقی دوباره تکرار بشه. رمز موفقیت من انتخاب یه رژیم اصولی و داشتن برنامه ورزشی خیلی خوب بود. در کنار این دو، اراده و انگیزه‌ای که داشتم کمک کننده بود.

توصیه من به کسایی که اضافه وزن دارن اینه که:

1. حتما حتما حتما وزنشون رو کم کنن.
2. هرچی وزنشون بیشتر بشه کار سخت‌تر می‌شه.
3. دنبال یک برنامه غذایی و رژیم خوب باشن.