حس می‌کردم یه کوه از سنگ روی قفسه سینمه!

سالار عبدمحمدی هستم. 34 سالمه و در استان کردستان، شهرستان سقز زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 138 کیلو بود. بعد از دریافت رژیم دکتر کرمانی و پیروی از برنامه غذایی ایشون به وزن 102 رسیدم. البته هنوز به هدفم نرسیدم و باید 85 کیلو بشم.

همه اعضا خانواده من اضافه وزن دارن. منم توی همین خانواده بزرگ شدم دیگه. انقدر هممون پرخوری کردیم که آخرش شدیم خانواده تپلوها. چاقی من از دوران راهنماییم شروع شد و تا 34 سالگی باهام بود. دلیل اصلی اضافه وزن من همون پرخوری بیش از اندازه‌ست.

توی مدرسه و زنگ تفریح هرچی که دوست داشتم سالم و ناسالم می‌خوردم. بعد هم که می‌اومدم خونه شروع می‌کردم به نهار خوردن. حالا نخور کی بخور! انقدر ادامه دادم تا معده‌‍م بزرگ و بزرگ‌تر شد و مجبور شدم بیشتر غذا بخورم. چون شکمم به این زودیا پر نمی‌شد.

اوایل، اضافه وزن خیلی اذیتم نمی‌کرد. اما همین که سنم بالاتر رفت، دردسرای منم به خاطر چاقی‌ شروع شد. دیگه نمی‌تونستم با این وزن بالا خیلی از کارها رو انجام بدم. حتی انجام دادن بعضی از کارهای شخصی هم برام سخت شده بود. شکمم جلو اومده بود و نمی‌ذاشت روی کارها تسلط کافی داشته باشم.

کم کم دردها و مریضی‌ها هم سراغم اومد. چربی زیادی که توی بدنم جمع شده بود باعث شد به کبد چرب و چربی خون مبتلا بشم. مدتی که گذشت دیسک کمر هم به دردهام اضافه شد. به خاطر شکم بزرگ و وزن زیاد، به کمرم فشار زیادی می‌اومد. همین موقع‌ها بود که به فکر کاهش وزن افتادم. 34 سالم بود ولی به اندازه یه پیرمرد 84 ساله درد و مریضی داشتم.

به سختی بلند می‌شدم و می‌نشستم. حس می‌کردم یه کوه از سنگ روی قفسه سینمه و نمی‌ذاره راحت نفس بکشم. من هنوز جوان بودم و راه زیادی برای رفتن داشتم.

نمی‌خواستم به خاطر اضافه وزن از آرزوها و هدف‌هایی که دارم دور بمونم. دلم برای روزایی که توی بچگیم راحت می‌دویدم و این طرف و اون طرف می‌رفتم تنگ شده بود. با خودم گفتم یا همین الان یا هیچ وقت. زودتر رژیم بگیر و از دست این همه چربی راحت شو. به خاطر همین هم اومدم سراغ رژیم دکتر کرمانی. باید سلامتیم رو برمی‌گردوندم.

با رژیم دکتر کرمانی از طریق اینترنت و پیج اینستاگرامشون آشنا شدم. همینطوری که توی نت دنبال یه راهی برای لاغر کردن می‌گشتم، سایت و پیج ایشون رو پیدا کردم. سراغ پیج اینستاگرام‌شون رفتم و مطالب‌شون رو خوندم و ویدئو‌های دکتر رو دیدم. همون اول حس خوبی به دکتر داشتم. حس می‌کردم می‌تونم با تمام وجود به ایشون اعتماد کنم.

بعد از زیر و رو کردن پیج اینستاگرام‌شون با خودم گفتم حس خوبت درست بود. این همه آدم تونستن با این رژیم وزن کم کنن. تازه خیلی‌هاشونم وزن‌شون از تو بیشتر بوده. تو چی از این آدم‌ها کم داری؟ تو هم می‌تونی مثل اونها به وزنی که دوست داری برسی. همین شد که سراغ سایت‌شون رفتم و برنامه رژیم رو ثبت نام کردم.

برنامه روزمنو رو انتخاب کردم. دلیل انتخابم برای این برنامه دوتا چیز بود. اول از همه وقتی پیج نتایج دکتر کرمانی رو خوندم دیدم اکثر افراد، این برنامه رو انتخاب کردن و خیلی ازش راضین. همشون می‌گفتن تنوع غذایی زیادی داره و هرچی دوست داشته باشی می‌تونی بخوری. دلیل دوم هم به خاطر خانومم بود. نمی‌خواستم زحمت اضافه روی دوش خانومم بندازم تا مجبور باشه هر روز و هر وعده برای من غذای جداگونه درست کنه. با برنامه روزمنو می‌تونستم هرروز همون غذایی که خانومم برای بقیه درست می‌کنه رو بخورم و زحمت اضافی بهش ندم.

اصلا این برنامه برای مهمونی و مسافرت معجزه می‌کنه. اصلا انگار نه انگار رژیم گرفتی. هر چی مهمونی و مسافرت دوست داری برو و هرچیزی که بقیه می‌خورن، تو هم بخور. فقط کافیه اسم غذایی که می‌خوای بخوری رو وارد نرم‌افزار کنی و اندازه‌ای که اجازه داری از اون غذا بخوری نشونت بده. اینطوری هم خوش گذرونی‌هات رو رفتی، هم رژیمت رو نشکستی.

رژیم اون غولی که ازش توی ذهنم ساخته بودم نبود. البته اوایل برام سخت بود که کمتر غذا بخورم، اما آروم آروم به اندازه کم غذاها عادت کردم. دیگه به جایی رسیدم که خودم نمی‌خوام بیشتر از این غذا بخورم.

جای تو بیـن
رکورد‌ دارهای
مـا خالیـــههمین الان ثبت نام کن

با رژیم دکتر کرمانی یاد گرفتم از غذا خودن لذت ببرم. با صبر و حوصله بشینم سر سفره، آروم غذا بخورم. همین آروم غذا خوردن باعث می‌شد هم زودتر سیر بشم و هم از طعم غذاها لذت ببرم. رژیم دکتر کرمانی اصلا رژیم نیست، یه سبک زندگی سالم و عالیه!

توی این مدت خدا رو شکر مشکل خاصی نداشتم. پشتیبان‌های خوب دکتر کرمانی حسابی حواسشون بهم بود تا برام مشکلی پیش نیاد. تا الان که استپ وزن نداشتم. باید صبر کنم ببینم برای کم کردن این 20 کیلو باقی مونده استپ وزن برام پیش می‌یاد یا نه.

طبق توصیه پشتیبان‌ها برای این که از یبوست جلوگیری کنم تا جایی که بتونم، سبزیجات می‌خورم. قبل از غذا حتما سالاد می‌خورم. هر موقع احساس گرسنگی کنم می‌رم سراغ هویج و اینطور چیزها. حتما روزی هشت لیوان آب رو می‌خورم. فهمیدم خیلی از مواقع که احساس گرسنگی داریم در واقع گرسنه نیستیم و فقط تشنمونه.

الان 36 کیلو کم کردم و با اینکه 20 کیلو دیگه هم باید کم کنم اما احساس رهایی و آزادی دارم. احساس می‌کنم از اون بار سنگینی که یه عمر با خودم این‌طرف و اون‌طرف می‌بردم آزاد شدم. کمر دردم خیلی بهتر شده. کبد چربم تقریبا درمان شده و اگر رژیم رو ادامه بدم کلا مشکل کبد چربم حل می‌شه. چربی خونم رو تونستم کنترل کنم و پایین بیارم. الان حس می‌کنم کم کم دارم به زندگی برمی‌گردم.

بعضی روزها حسرت می‌خورم که چرا زودتر به فکر کاهش وزن نیافتادم تا این همه سال عذاب نکشم اما بعدش می‌گم برو خدا رو شکر کن قبل از اینکه دیگه خیلی دیر بشه لاغر کردی. هنوزم جوانی و زمان زیادی داری. از این به بعد مراقب خودت باش تا دوباره سلامتی که به دست آوردی رو از دست ندی.

اگر بخوام از کسی تشکر کنم اولین نفر خودمم. خودم و اراده‌ای که به خرج دادم و دارم می‌دم تا به وزن ایده‌آلم برسم. نفر دوم قهرمان دنیای ما چاق‌ها دکتر کرمانیه . واقعا باید دست ایشون و پشتیبان‌های خوبشون رو بوسید. نفر بعد هم همسر عزیزمه. توی این مدت کمک زیادی به من کرد و انگیزه زیادی برای کاهش وزن بهم داد. هر موقع ناامید می‌شدم باهام حرف می‌زد و تشویقم می‌کرد.