لذت تناسب اندام، قابل مقایسه با سختی های رژیم نیست!

قبل از رژیم، همه نوع غذایی با حجم بالا استفاده می کردم و غذای خاصی که علاقه زیادی به آن داشته باشم نبود. در دوره رژیم بیشتر غذاهای قبل را استفاده می کردم اما با مقداری که توسط کارشناس تغذیه مشخص شده بود. در حال حاضر غذای خاصی که به آن علاقه خاصی داشته باشم و دستور مخصوصی نیاز داشته باشد ندارم و بیشتر غذاهایی که مصرف می کنم معمولی و روزمره هستند.
اگر اراده کافی باشد تغییر الگوی غذایی و هماهنگ شدن با خانواده آسان خواهد شد، البته رفته رفته با به دست آوردن تجربه آسان تر هم خواهد شد. محدودیت های غذایی ایجاد شده نه تنها رضایتم از زندگی را کم نکرد بلکه بر عکس لذت بیشتری هم می بردم.
بعد از مدتی پیاده روی و دو و اثر آن بر کاهش وزن بیشتر، در حال حاضر ترک این کار سخت شده و نمی توانم ورزش را ترک کنم. در محل کار، در حال مسافرت و حتی سیزده بدر هم به ورزش دو می پردازم.
جمله ای در پایان نامه ام نوشته ام که «به توصیه های دلسوزانه و احمقانه ی دیگران گوش ندهید». من هم همین شیوه را در برابر افرادی داشتم که برای رژیم گرفتن من مخالفت می کردند. جالب است که از بین همه افرادی که منفی بافی می کردند یا به شکل غیر علمی حرف می زدند فقط یک همکار بود که گفت: فقط به دستورات دکتر گوش کن و به این حرف ها هم کاری نداشته باش.
در طول رژیم دکتر کرمانی هیچ نوع داروی لاغری و مکمل استفاده نکردم. رژیم هایی که قبلا امتحان کردم بدون مراجعه به دکتر بود که نتیجه خوبی نداشت و به دلیل نبود اعتماد به نفس و عدم اراده نتوانستم در آنها موفق شوم.
از عواملی که سبب شد این رژیم با تجربه های قبلی تفاوت داشته باشد این بود که که کارشناس تغذیه هر رژیم را برای دو هفته تجویز می کرد و من برای چک کردن خود و یا تغییر در برنامه هر دو هفته یک بار مراجعه می کردم و همین مساله سبب پیشرفت من شد. باید بگویم هدفم از گفتن این حرف ها، اصلا و ابدا تبلیغ برای کارشناس تغذیه نیست و این را صادقانه می گویم.
ورزش مورد علاقه ام، دو، پیاده روی و فوتبال است چون دو و پیاده روی بدون هزینه یا کم هزینه هستند و در خیلی از مکان ها می شود آنها را انجام داد. ورزش هوازی مورد علاقه ام هم دو است و بیشتر در پارک و محل کار یا فضاهای شبیه به این ورزش می کنم‌.
وقتی رژیم را شروع کردم در میان اطرافیان آنهایی که مسن تر بودند می گفتند حیفی و از جمله های منفی استفاده می کردند. کسانی هم بودند که روزهای اول می گفتند تو نمی توانی. بعضی افراد فکر می کنند نمی توانند رژیم بگیرنداما این کاملا غلط است. در حال حاضر نگران برگشت وزنم نیستم.
برای کسی که قصد کاهش وزن دارد وسوسه شکستن رژیم همیشه وجود دارد اما باید به این وسوسه ها غلبه کنیم. وقتی ناامید می شدم همیشه در ذهنم مرور می کردم اگر رژیم و کاهش وزن آسان بود این همه چاق نداشتیم. حتی فلان رئیس جمهور و بازیگر و ...دارای اضافه وزن و در آرزوی تناسب اندام هستند و به همین روش به خودم برای ادامه دادن مسیر روحیه می دادم.
زمانی که در مهمانی ها احساس گرسنگی می کردم، همیشه به بعد از آن مهمانی و جشن فکر می کردم که بعد از خارج شدن از رژیم و غذا خوردن زیاد حس بدی داشتم و همین فکر کردن به عواقب آن سبب می شد از پرخوری جلوگیری کنم.