Array

حدیثه امیربیگی هستم ۳۳ سالمه، متاهلم و یک دختر دارم. وزن اولیه‌‌ی من ۸۲ کیلو بوده که طی هشت ماه به وزن ۶۳ کیلو رسیدم. علت چاقی من پرخوری بود، فکر می‌کردم سیر نمی‌شم و به همین خاطر خوردن رو ادامه می‌دادم. این عادت و باور غلط رو داشتم که وقتی گرسنه‌ای باید بخوری. به خاطر چاقی، پا درد گرفته بودم. پاشنه‌ی پام خیلی درد می‌کرد، طوری که وقتی از خواب بیدار می‌شدم نمی‌تونستم راه برم؛ یه کم چهار دست و پا می‌رفتم تا درد پاهام بخوابه و بتونم بایستم. به دکترهای مختلفی مراجعه کردم. هرکسی چیزی می‌گفت. یکشون هم گفت به خاطر بلغم زیاده، ولی خودم می‌دونستم به خاطر وزن زیادمه. قبل از رژیم دکتر کرمانی یه رژیم گیاهخواری سی و پنج روزه گرفتم و اتفاقا چند کیلو هم باهاش کم کردم، اما از یه جایی به بعد دیگه بدنم جواب نداد و دچار استپ وزنی شدم؛ نه وزنم پایین می‌اومد نه بالا می‌رفت. با این رژیم خیلی اذیت شدم و آسیب دیدم. عملا خام‌خواری بود. یعنی هفته‌ی اول فقط سیب بود. بعد هفته‌های بعدی گیاه و میوه‌های دیگه اضافه می‌شد و هیچ پروتئینی نداشتم. تو این رژیم، اصلا نباید غذا می‌خوردم و این موضوع هم جسمی و هم روحی داشت بهم آسیب می‌زد؛ فکر کن بوی غذا می‌پیچه، ولی تو منع مصرف داری و نباید غذا بخوری. دیگه این شرایط که پیش اومد تصمیم گرفتم رژیمم رو عوض کنم و همون موقع دخترعموم رژیم دکتر کرمانی رو بهم معرفی کرد و گفت اگر دچار استپ وزنی هستی با دکتر کرمانی پیش برو.

به محض شروع رژیم دکتر کرمانی، از استپ وزنی در اومدم و از همون هفته‌ی اول کاهش وزنم شروع شد و به جریان افتاد. خوش اندامی هم خیلی برام مهم بود. وقتی رژیم گرفتم و وزنم پایین اومد علاوه بر اینکه مشکلاتم رفع شد، حالمم خیلی خوب شد؛ سبک تغذیه‌ی خودم و خانواده‌م همگی اصلاح شد. هنوز که هنوزه از ترازو استفاده می‌کنم و غذاها رو دقیق اندازه می‌گیرم و طبق رژیم می‌خورم. لب به نون دیگه‌ای غیر از نون سنگک نمی‌زنم و روغنم همیشه کنجده. انقدر کاهش وزنم محسوسه که هر بار باشگاه می‌رم از من می‌پرسن داری چیکار می‌کنی و چی استفاده می‌کنی؟ من هم هی توضیح می‌دم که فقط رژیم دکتر کرمانی رو گرفتم همین! البته قبلا چند تا از رژیم‌های معروف اینترنتی دیگه رو امتحان کرده بودم. یک سری ممنوعیت‌ها و محدودیت‌هایی داشت که نمی‌تونستم باهاشون کنار بیام. حُسن رژیم دکتر کرمانی همینه که طبق سُفره و غذای خانواده‌س و من هم درست طبق همون منو پیش می‌رفتم. رژیم دکتر کرمانی خیلی متنوعه از پیتزا تا کله‌پاچه رو شامل می‌شه و این خیلی خوبه. من خودم نوع رژیمم رو پرپروتئین انتخاب کردم. هفت وعده‌ی غذایی داشتم و خوراکی‌های مختلف می‌خوردم که کاملا سیرم می‌کرد و جلوی ولع و اشتهای کاذبم رو می‌گرفت. غذاهای پر‌پروتئین مثل مرغ و ماهی و غذاهای آزاد مثل کدو و بادمجون در کنار نون، کاملا سیر کننده‌س. من همیشه به صورت کبابی یا گریل مصرفشون می‌کردم. این غذاها باعث می‌شن توی وعده‌ها به اندازه بخوری و سیر بشی و نیازی نباشه مثلا پنج قاشق برنج رو بکنی ده قاشق؛ یعنی هم سیر می‌شی هم لاغر! توی مسافرت و مهمونی هم مثل باقی اوقات رعایت می‌کردم و حواسم به رژیمم بود. هرجا می‌رفتم ترازوم رو با خودم می‌بردم انگار که آویزون گردنمه! اصلا اگه نبود، احساس می‌کردم یه چیزی کمه و یه چیزی رو گم کردم. حتی گاهی نون سنگک رو همراه خودم می‌بردم. توی مهمونی تعارف می‌کردن برنج بخور! ولی من اگر توی برنامه‌م نبود نمی‌خورم مثلا خورشت رو با نون می‌خوردم یا غذا اگه مناسب نبود یه چیز سبک مثل نون و پنیر مصرف می‌کردم. تعارف که با کسی ندارم توی رژیم رودروایسی رو گذاشتم کنار و به برنامه‌م توجه می‌کردم. متاسفانه ما رو طوری بار آوردن که اول نگاه می‌کنیم ببینیم نظر بقیه چیه بعد خواست خودمون رو در نظر می‌گیریم. انگار میل و نظر دیگران، مقدم به خواست و نظر خودمون شده و این اصلا خوب نیست.

یکی از چیزهایی که روی کاهش سایزم خیلی تاثیر داشت، ورزش بود. ورزشی که در کنار رژیم انجام می‌دادم باعث شد دچار شلی و افتادگی پوست نشم. ترک پوستی نگیرم و بدنم هم دچار سلولیت نشه. هیچکس باورش نمی‌شه من قبلا سایزم ۴۶ بوده و الان سایزم بین ۳۶ و ۳۸ هست. همه‌ش عکس قبلم رو به بچه‌های باشگاه و دوستانم نشون می‌دم تا باورشون بشه قبلا چقدر چاق بودم و چه سایزی می‌پوشیدم. خوشبختانه بعد از رژیم هم صورتم دچار شلی و افتادگی نشد. قبلا دور صورتم خیلی پر بود، اما الان قشنگ زاویه‌دار شده و نیازی به کار و عمل زیبایی نداره. الان توی دوره‌ی تثبیتم. به پشتیبانم گفتم این اندازه‌ای که توی برنامه‌ی تثبیت هست برای من زیاده نمی‌تونم انقدر مصرف کنم. پشتیبانم توصیه کرد ذره ذره مقدار غذامو زیاد کنم تا به اندازه‌ای که توی تثبیت گفته شده برسم چون معده‌م کوچک شده و ظرفیت غذای زیاد نداره؛ مثلا وقتی توی برنامه دو کف دست نون زده من با همون یه کف دست سیر می‌شم و یکیش اضافه میاد اکثرا. اندازه‌ی نونم از ۶۰ گرم الان شده ۹۰ گرم. این سی گرم برای من زیاده برای همین دارم مقدار نونم رو کم کم و پنج گرم پنج گرم اضافه می‌کنم چون کشش نداره بدنم. در طول رژیم یه مدتی ریزش مو گرفتم تا اینکه مصرف زینک رو شروع کردم. قبلا بهم می‌گفتن زینک باعث چاقی می‌شه اما اصلا من چنین تاثیری ازش ندیدم و مثل سابق وزنم کم می‌شد و ریزش موهام هم بر طرف شد. پشتیبان‌ها خیلی خوب بودن. اتفاقا من این رژیم رو به خیلی‌ها معرفی کردم. مردم ازم می‌‎پرسن، اگر مشکلی داشته باشیم چی و پشتیبانیشون به چه صورته، من هم براشون توضیح می‌دم که خیلی عالیه و هر ساعتی از روز باهاشون ارتباط بگیرید، جواب می‌دن مثلا من گاهی در مورد وزن و مقدار غذاها سوال برام پیش می‌اومد که در حد یه پیام کوتاه و یه ویس کوچک هم که شده بهم جواب می‌دادن. اول همسرم و بعد مادر و خواهرم توی رژیم خیلی بهم انگیزه دادن و حمایتم کردن، ولی کسانی هم بودن که من رو می‌ترسوندن که پوستت خراب می‌شه و از این حرف‌ها. اما الان همون آدم‌ها تشویقم می‌کنن و می‌گن که چه خوب وزن کم کردی و چقدر خوب شدی. این‌ تاثیر رژیم خوب در کنار ورزشه. من هم‌زمان با رژیم، ورزش مقدماتی رو شروع کردم. الان دیگه دارم مراحل حرفه‌ای بدنسازی رو می‌گذرونم و به صورت سنگین این ورزش رو انجام می‌دم و به زودی کارت مربی‌گری می‌گیرم.

توصیه‌م به کسانی که می‌خوان وزن کم کنن اینه که : حرف دیگران رو در نظر نگیرید اول خودتون بعد بقیه. دنبال رژیم کامل و بی عیب و نقص باشید که جوابگوی هر شرایطی مثل سفر هم باشه. ورزش رو جدی بگیرید.