Array

سهیلا شاه‌بیگی هستم. 38 سالمه و در شهرستان لنگرود، استان گیلان زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 76 کیلو بود و بعد از رژیم دکتر کرمانی به وزن 58 رسیدم و یک ساله که وزنم رو ثابت نگه داشتم. من از اون دسته آدمایی هستم که از بچگی چاق بودن. هرکسی که من رو می‌دید می‌گفت وای چه بچه تپلی! دوتا خواهر دارم که اونها هم اضافه وزن داشتن. با گذشت زمان وزن من زیادتر شد تا اینکه بعد از زایمان به 76 کیلو رسیدم. شغل من پرستاریه و باید زمان طولانی روی پا بایستم. وزن زیاد، راه رفتن رو برام سخت کرده بود. کمر درد و پادرد هم داشتم. به این دردهای فیزیکی، درد روحی رو هم اضافه کنید. دیگه اعتماد به نفس نداشتم. انتخاب کردن لباس برام خیلی سخت بود. لباس‌هایی داشتم که اندازه‌م نبود و چون نمی‌تونستم بپوشمشون مجبور می‌شدم به بقیه هدیه بدم تا اونها استفاده کنن. هر چند کار خوبی بود ولی خوب لباس‌های مورد علاق­ه‌م بودن.

از رژیم بدم می‌اومد چون دلم نمی‌خواست دست از پرخوری بردارم. فکر می‌کردم نمی تونم گرسنگی رو تحمل کنم. خواهر بزرگترم به خاطر یه بیماری خودایمنی دچار اضافه وزن شده بود. وزن ایشون 113 کیلو بود، اما با رژیم دکتر کرمانی وزنش رو کم کرد. یه روز ازش پرسیدم رژیم گرفتن سخت نیست؟ گفت نه اصلا. من خیلی باهاش راحتم. هفته اول بهم یه ذره فشار اومد اما بعدش خیلی راحت بود. وقتی تاثیر رژیم دکتر کرمانی روی خواهرم دیدم ترغیب شدم که منم امتحانش کنم.

وارد سایت دکتر کرمانی شدم و قد و وزنم رو وارد نرم‌افزار به اندام کردم. تخمین زده شد که می‌تونم تو 120 روز به وزن ایده‌آلم برسم. با خودم گفتم وقتی می‌تونم تو 120 روز به چیزی که آرزوش رو داشتم برسم و همه این دردها تموم شه، چرا امتحانش نکنم؟ برای همین ثبت‌نام کردم و برنامه غذاییم رو به صورت آنلاین گرفتم. من رژیم دلخواه هفتگی رو انتخاب کردم. چون می‌تونستم غذای یک هفته رو خودم انتخاب کنم. به نظر من این که می‌تونی با خانواده‌ت هم‌‌سفره بشی بهترین ویژگی رژیم دکتر کرمانیه. همونطور که گفتم شغل من پرستاریه و من وقت اضافه ندارم. نمی‌تونستم همزمان دو مدل غذا برای خودم و خانوادم درست کنم. اما با این رژیم می‌تونستم با یه تیر دو نشون بزنم. من عاشق شیرینی و کیک و شکلاتم. از خوردن شیرینی‌جات نمی‌تونم دست بکشم. تو برنامه رژیمم حتی اجازه خوردن کیک رو هم داشتم و این خیلی خوب بود. بعد از مدتی وقتی کاهش وزنم رو می‌دیدم دیگه دلم نمی‌خواست کیک بخورم ولی بازم این که می‌دونستم اجازه خوردن همه چی رو دارم برام قوت قلب بود.

گاهی اوقات وسوسه می‌شدم پرخوری کنم، اما وقتی می‌دیدم چقدر سبک شدم انرژی می‌گرفتم. بعد از رژیم یه کمی ریزش مو پیدا کردم که اونم مقصرش خودم بودم. واقعیتش این بود که از مصرف مولتی ویتامین هراس داشتم. یه جایی خونده بودم که باعث افزایش اشتها می‌شه و می‌ترسیدم به خاطر افزایش اشتها رژیمم رو بشکنم. شکر خدا تو دوران سه ماهه رژیم درگیر استپ وزن نشدم و همه چی خیلی طبیعی پیش رفت. سبک غذا خوردن من بعد از رژیم به کل تغییر کرده. قبلا فقط می‌خواستم بخورم. ولع خوردن نمی‌ذاشت از غذا لذت ببرم. اما الان به قول معروف تازه می‌فهمم چی دارم می‌خورم و از غذام لذت می‌برم. دیگه می‌دونم باید چقدر برنج و نون بخورم. مثل قبل برای خوردن طمع ندارم. خوشبختانه یک سالی هست که تونستم وزنم رو بین 58 تا 60 کیلو ثابت نگه دارم. لذت‌بخش‌ترین اتفاقی که بعد از رژیم برای من افتاد، روزی بود که برای خرید شلوار لی به مغاره رفتم. فروشنده برای من کوچیک‌ترین سایز شلوار رو آورد و اون لحظه خیلی شیرین و لذت‌بخش بود. زیبایی و خوش‌اندامی بهترین هدیه‌ای بود که دکتر کرمانی به من داد.

توصیه من به همه اون‌هایی که اضافه وزن دارن اینه که: رژیم باعث می‌شه اعتماد به نفستون بالا بره. از رژیم نترسید. به فکر سلامتیتون باشید. .