محمد شعبان‌پور هستم. 28 سالمه و تهران زندگی می‌کنم. قدم 178 و وزن اولیه‌م 165 و نیم بود. ولی الان با رژیم دکتر کرمانی به 98 کیلو رسیدم.من قبل از رژیم فشار خونم بالا بود و تپش قلب شدید داشتم.

زانو دردم که دیگه خیلی اذیتم می‌کرد. ما خانوادگی به خاطر عادت‌های بد غذایی که داشتیم همگی چاق بودیم و اضافه وزن داشتیم. من سال اول دبیرستان قبل از این که رژیم دکتر کرمانی رو شروع کنم، به خاطر اینکه دوستام و هم سن و سالام بهم می‌خندیدن تصمیم گرفتم برم سراغ دکتر تغذیه.
ولی از اون نتیجه نگرفتم. اوضاع وقتی بدتر شد که وقتی می‌رفتم توی خیابون همه به خاطر چاقیم بهم می‌خندیدن و مسخره‌م می‌کردن. وقتی می‌خواستم لباس بخرم لباس سایز خودم رو پیدا نمی‌کردم. برای مسافرت و نشستن تو ماشینم که همیشه مشکل داشتم.

همه این مشکلات بهم انگیزه داد که رژیم بگیرم. اول کار یه رژیمی رو شروع کردم که خیلی سخت بود. توی اون رژیم فقط غذاهایی رو می‌تونستم بخورم که تو رژیم بود و اصلا نمی‌تونستم غذاها رو جابه جا کنم یا یه غذای دیگه رو جایگزینش کنم. مثلا اگر توی رژیم مرغ بود و ما ماهی داشتیم نمی‌تونستم ماهی بخورم. از این رژیم خسته شدم و نتیجه‌ای هم نگرفتم و نتونستم ادامه‌ش بدم. این رژیم رو هم ول کردم.

سینا غفاریان هستم و 17 سالمه و در استان تهران زندگی ‌می‌کنم. وزن اولیه من 112 کیلو بود و الان با استفاده از رژیم دکتر کرمانی تونستم به 88 کیلو و نیم برسم. البته هنوز میخوام وزنم کمترم بشه تا به وزن ایده آلم برسم. البته اینم بگم که تو سایزم هم تغییرات زیادی داشتم. قبلا لباس 2 ایکس لارج می‌پوشیدم ولی الان بعد از لاغر شدن ایکس لارج می‌پوشم. بعد از کاهش وزن سایز شلوارم 36 شده.
یه روز داشتم تو اینستاگرام می‌چرخیدم که به پیج دکتر کرمانی برخوردم. از طریق اینستاگرام با دکتر کرمانی و رژیمش آشنا شدم. البته چند سال قبل هم یه رژیم رو شروع کردم که خیلی من درآوردی بود و غذاهاش اصلا استاندارد نبود. این رژیم هیچ تاثیری که روی من نداشت هیچ، تازه به وزن بیشتر از قبلم برگشتم. توی اون رژیم من درآوردی، اون غذاهایی رو که دلم می‌خواست نمی‌تونستم بخورم، غذاهاش خیلی محدود بود و احساس می‌کردم دارم غذا‌های غیر استاندارد می‌خورم.

بعدشم که وزنم برگشت سر جاش و انگار نه انگار که به خودم این همه سختی دادم. عکسامو که می‌دیدم اصلا دوستشون نداشتم و دلم می‌خواست، از این وضعیت دربیام. اطرافیانم هم مدام بهم می‌گفتن چقدر چاق و بدریخت شدی. یه سری لکه‌های تیره هم روی گردنم پیدا شده بود. اول شک کردم که شاید قند یا چربی خونم بالا باشه. به همین خاطر چکاب قند و چربی دادم. اما همون‌جا بود که متوجه شدم مشکلم کبد چربه و مبتلا به کبد چرب گرید 2 شدم.

سلام. من امیرحسین ترکی هستم. 18سالمه و بندرعباس زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 102 کیلو بود. یکی دوماه باشگاه رفتم. رژیم گرفتم و به وزن 98 کیلو رسیدم.

اما با خودم دیدم اگر بخوام این رژیم سرخود رو ادامه بدم، کلی آسیب می‌بینم و مریض می‌شم. برای همین تصمیم گرفتم با رژیم دکتر کرمانی ادامه بدم.

زمان شروع رژیم دکتر کرمانی، 98 کیلو بودم. بعد از دنبال کردن رژیم دکتر کرمانی به وزن 72 کیلو رسیدم. توی دوران چاقیم زیاد مسخره می‌شدم. به خصوص دوستان و برادرم زیاد سر به سرم می‌ذاشتن و اذیتم می‌کردن.

از طرف دیگه لباس پیدا کردن هم برام سخت بود. وزنم اونقدری زیاد نبود که هیچی اندازه‌ام نباشه، اما مسئله اصلی این بود که چیزایی که دوست داشتم رو نمی‌تونستم بپوشم.

این شد که همه چی دست به دست هم داد تا برم سراغ وزن کم کردن. اول رفتم باشگاه. ورزش و رژیم رو باهم شروع کردم. اما رژیمم سر خود بود. بیشتر کاهش وزنم هم به خاطر این بود که هیچی نمی‌خوردم.

غذام رو خیلی خیلی کم کرده بودم و حتی میان وعده‌ها رو حذف کردم! چهارکیلو کم کردم. می‌دونستم اینطوری نمی‌تونم ادامه بدم. توی اینترنت گشتم و رژیم دکتر کرمانی رو پیدا کردم. سایتشون رو نگاه کردم و دیدم به نظر رژیم خوبی می‌آد. شانسم رو امتحان کردم و رژیم رو خریدم.

سلام من حسین علیرضایی هستم. 26 سالمه و در استان تهران زندگی می‌کنم. قد من 176 سانتی متره. وزن اولیه من 110 کیلو بود. بعد از رژیم دکتر کرمانی به وزن 91 کیلو رسیدم.

هنوز توی برنامه رژیمم و قراره به وزن هدف 80 کیلو برسم. من بیماری خاصی نداشتم. بیشتر اینکه دلم می‌خواست وزنم رو پایین بیارم، برای ظاهرم بود.

دوست داشتم اندام بهتری داشته باشم تا لباس‌ها خوش‌ترکیب‌تر روی بدنم بشینن. وقتی وزنم بالا بود، از چیزی که توی آیینه می‌دیدم اصلا راضی نبودم.

خلاصه که ناراحتی از هیکلم و تشویق‌های همسرم، باعث شد به فکر رژیم گرفتن بیافتم. اوایل یه رژیم سی روزه گیاهی گرفتم. آقا! مزخرف‌ترین رژیم عمرم بود.

توی سی روز یازده کیلو کم کردم اما هیچ فایده‌ای نداشت. ریزش مو افتضاحی داشتم. هیچی سایز کم نکردم. اصلا بدتر کچل شدم انگار. رژیم رو هم که قطع کردم وزنم برگشت. بعد از یه مدت که حتی چاق‌تر از قبل هم شدم. آقای دکتر کرمانی رو خیلی وقته که می‌شناسیم. مادرم 14 یا 15 سال پیش باهاشون وزن کم کرده بود.

خیلی راضی بودن. وقتی دیدم اون رژیم‌ها الکی و من درآوردی به جای کمک کردن، بدتر کار رو خراب می‌کنه. تصمیم گرفتم برم سراغ رژیمی که امتحانش رو پس داده. مثل رژیم آقای دکتر.

سلیمان باباخانی هستم و در شهر یزد زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 133 کیلو بود و بعد از رژیم دکتر کرمانی به وزن 108 کیلو رسیدم.

در حال حاضر هنوز رژیم آقای دکتر رو دارم و قراره وزنم رو به 95 کیلو برسونم. تو خانواده ما همه درشت اندامن و وزن‌هامون حدود صد کیلوعه. من هم، مثل بقیه اعضا خانواده‌ام، اندام درشتی دارم؛ ولی وزنم بیش از اندازه بالا رفته بود و چاق شده بودم.

به خاطر اضافه وزن فشار خون داشتم. اما مهم‌ترین چیزی که باعث شد به فکر کاهش وزن بیفتم، جراحی کمرم بود. یه بار بدجوری زمین خوردم و کمر دردم از اون موقع شروع شد.

کمرم ضربه بدی خورده بود و نمی‌تونستم راه برم. وزن زیاد هم روی کمرم فشار می‌آورد. زمانی که رفتم پیش دکتر، گفتن باید جراحی کنی. جراحی که کردم، بهم استراحت مطلق دادن. مدت طولانی استراحت مطلق داشتم تا بتونم دوباره سرپا بشم. توی همین دوران بود که دکتر و خانمم پیشنهاد دادن وزنم رو هم پایین بیارم تا دیگه فشاری به کمرم نیاد.

خانمم قبلا با رژیم دکتر کرمانی وزنشون رو پایین آورده بود. من هم وقتی دیدم ایشون جواب گرفته و کمر دردهای وحشتناک امونم رو بریده، تصمیم گرفتم رژیم دکتر رو بگیرم تا وزنم پایین بیاد.

تو خانواده ما همه اضافه وزن دارن. اونم نه اضافه وزن معمولی، اضافه وزن مفرط! اما هیچ کس به فکر کاهش وزن نیست. من هم که وزنم رو کم کردم، هیچ کدوم از اعضا خانواده ازم حمایت نکردن.
وزن اولیه من 163 کیلو بود. با رژیم دکتر کرمانی و توصیه‌های ایشون، تونستم 50 کیلو وزن کم کنم و به وزن 113 کیلو برسم. اما هنوز وسط‌های راهم و باید حدود 20 کیلو دیگه وزنم کم کنم.

قد من 193عه و وزن ایده‌آلم 95 کیلو. بعد از اینکه به وزن ایده‌آلم رسیدم باید رژیم تثبیت رو بگیرم. از اینکه خلاف همه اعضا خانواده‌ام، لاغری و سلامتی رو انتخاب کردم، به شدت راضیم.23 سالمه ولی چربی خون به شدت بالایی داشتم. کبدم چرب بود.

اصلا شرایط سلامتی خوبی نداشتم. وضع کبدم که داغون بود. دوستی دارم که وزن خوبی داره؛ اما خیلی سالم خوره. یعنی نوشابه و فست فود و این چیزا نمی‌خوره اصلا.

وقتی باهم می‌رفتیم بیرون، نمی‌ذاشت فست فود بخورم. بعد من می‌دیدم که انگار واقعا می‌شه غذاهای مضر رو کنار گذاشت و نخورد. این شد که تصمیم گرفتم وزنم رو کم کنم.با رژیم دکتر کرمانی از طریق اینستاگرام آشنا شدم.
[static_cta type=7 utm=?utm_source=type7&utm_medium=amir-hossein-noghani&utm_campaign=Recorddar_CTA]

ویدئوهاشون رو می‌دیدم و از توصیه‌هاشون استفاده می‌کردم. وقتی دیدم با این رژیم، وزنم داره پایین می‌آد واقعا ذوق می‌کردم. همین می‌شد امید و انگیزه‌ام.

این رژیم واقعی بود و من واقعا داشتم لاغر می‌شدم.قبل از رژیم دکتر کرمانی به عمل جراحی فکر نکرده بودم. چون ازش می‌ترسیدم. به مصرف قرص و دمنوش فکر کرده بودم.

ولی رژیم دکتر کرمانی رو که دیدم، گفتم خب این هست به این خوبی دیگه چه کاریه که قرص و دمنوش بخورم.یه زمانی هم رژیم سرخود گرفتم. مثلا نون نمی‌خوردم ولی به جاش سه تا تخم مرغ می‌خوردم.

یا 15 تا قاشق برنج می‌خوردم، فکر می‌کردم تازه دارم خیلی هم خوب می‌خورم. بعد که رژیم گرفتم فهمیدم نه بابا. این چیزا نیست. تو فقط می‌تونی 5 یا 6 تا قاشق برنج بخوری.

یا فهمیدم روغن سالم چه روغنیه.توی دوران رژیم مشکل خاصی نداشتم به جز ریزش مو. اون هم با خوردن مولتی ویتامینی که دکتر و پشتیبان‌هاشون توصیه کرده بودن حل شد. خوبی رژیم دکتر کرمانی و پیج اینستاگرامشون اینه که هر مشکلی برات پیش بیاد، جوابش رو دارن. یه کمی بگردی تو سایت و پیجشون همه چی رو پیدا می‌کنی.

سلام. من منصوره احسانی هستم. 33 سالمه و در سمنان زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 129 کیلو بود و تونستم با رژیم دکتر کرمانی به وزن 96 کیلو برسم.

هنوز توی برنامه رژیم هستم و وزن ایده‌آل من، دور و بر 60 کیلوعه.سنگینی وزنم رو روی زانوم و مچ پام حس می‌کردم. تازه کم کم داشت دردهای زانو و کمرم شروع می‌شد که تصمیم گرفتم وزن کم کنم.البته به خاطر اضافه وزنم، سندروم کیست تخمدان داشتم.

دکتر می‌گفت تنها راه درمان این بیماری، اینه که وزنم رو کم کنم. حالا از وقتی که وزنم رو کم کردم، تقریبا 5 ماهه که خوب شدم و دیگه لازم نیست که دارو بخورم.

من قبلا ساکن قم بودم. اون موقع‌ها دکتر کرمانی مطب داشتن و به مریض‌هاشون حضوری برنامه غذایی می‌دادن. اون موقع من نوجوون بودم. مثلا 15، 16 سالم بود.

می‌رفتم پیش ایشون. مادر و پدرم خیلی به ایشون اراده‌ات داشتن و دارن. من از همون موقع رژیم دکتر کرمانی رو توی ذهنم داشتم. بعد که دیگه تصمیم گرفتم وزنم رو کم کنم، اومدم سراغ رژیم ایشون.الان از طریق اینستاگرام و نرم افزارشون با مجموعه دکتر کرمانی ارتباط دارم.

اطرافیان خیلی می‌گفتن که وزن کم کن. البته می‌دونید که اطرافیان آدم دو دسته‌ان. یکیشون اونایی که دوستت دارن و واقعا از سر دلسوزی می‌گن رژیم بگیر.

اما یه سری‌ها هم هستن که نیت آنچنان خوبی ندارن از نصیحت کردن. این آدم‌ها بدتر لج آدم رو در می‌آرن.ولی وقتی به حرف اون آدم‌هایی که دوستت دارن گوش می‎کنی، آخرش خودت هم به این نیتجه می‌رسی که وزنت رو کم کنی.

من سراغ دمنوش و عمل جراحی و این چیزها نرفتم. خیلی شنیده‌ام کسایی عمل کردن و وزنشون برگشته. به این چیزها فکر نکردم. از اول دوست داشتم سبک زندگیم رو اصلاح کنم. اول و آخر باید روال تغذیه به صورت اصولی تغییر کنه.

هدف من از کاهش وزن، بخششی سلامتی بود. این مهم‌ترین هدف من بود. بعد از اون تناسب اندام رو می‌خواستم. مادرم اضافه وزن داره. می‌دیدم چاقی مادرم چقدر روی چهره و بدنش تاثیر گذاشته.

دوست نداشتم همچین چیزی هم برای من پیش بیاد. خلاصه که همه این دلایل باهم، باعث شدن من بیام سراغ رژیم گرفتن.مشکل یبوست رو از قبل داشتم. به خاطر اینکه سندروم روده تحریک پذیر دارم.

همیشه با این مشکل رو به رو هستم. اما رژیم گرفتن تاثیر منفی روی بیماری من نذاشت. سعی می‌کردم با خوردن خوراکی‌های ملین و رعایت بعضی نکته، با یبوست به مشکل بر نخوردم.
درباره ریزش مو هم باید بگم که، به خاطر مولتی ویتامین‌هایی که توصیه می‌کنن پشتیبان‌ها توی رژیم بخوریم، ریزش مو هم نداشتم. اگر وزن زیادی رو کم کنید مسلما صورتتون به نسبت کوچیک‌تر می‌شه.

بالاخره وزن کم کردید که این اندامتون کوچیک بشه دیگه. اما چون آب و سبزی زیاد می‌خورم، صورتم پژمرده نشده خدا رو شکر.
یه دوره به خاطر داروهایی که برای سندروم تخمدان می‌خوردم، استپ وزنی داشتم چندماهی.

وگرنه باید تا الآن وزن بیشتری کم می‌کردم. برای اینکه از استپ وزنی خارج بشم، پیاده روی سنگین رو شروع کردم. اون موقع وزنم پایین‌تر اومده بود و می‌تونستم راحت‌تر پیاده‌روی کنم.

از روزی دو کیلومتر شروع کردم. بعد به روزی 5 کیلومتر رسوندمش. اون زمان از استپ وزنی بیرون اومدم و کاهش وزن خیلی خوبی هم داشتم. الان هم حداقل دو کیلومتر پیاده روی رو حتما دارم.

چون مربی آشپزی هستم، سعی می‌کردم غذاهای جدید و طعم‌های جدید رو امتحان کنم. سس‌های رژیمی درست می‌کردم و خیلی خوشمزه می‌شد. مثلا وقتی از ورزش می‌اومدم، می‌دونستم دلم یک چیز حجیم و خوشمزه می‌خواد.

از قبل سالاد درست می‌کردم. با سهمیه روغن زیتون برنامه غذاییم و جندتا سبزی معطر و این‌ها، سس رژیمی درست می‌کردم برای سالادم. وقتی از ورزش می‌اومدم می‌خوردم. خیلی بهم می‌چسبید.

من حسین عسگری هستم و در استان تهران زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 148 کیلو بود و بعد از رژیم دکتر کرمانی توی 20 ماه، تونستم به وزن 88 کیلو برسم.

26 سالمه و 148 کیلو بودن برای یه جوون بیست ساله، یعنی فاجعه!همه اعضای خانواده من اضافه وزن دارن. نکته جالب اینکه هیچ از اول چاق نبوده.

عکس‌های قدیمی مامان و بابام رو که نگاه می‌کنی، می‌بینی واقعا وزنشون زیاد نبوده. اصلا چاق نبودن. بعد از ازدواج کم کم انقدر خوردن که چاق شدن. یا من و خواهرم هم همینطور. از بچگی انقدر گفتن بچه باید بخوره تا بتونه خوب رشد کنه یا بچه تپل خوبه که ماهم آروم آروم وزنمون بالا رفت.

قبل از زمان دانشگاه بود که تصمیم گرفتم جدی جدی وزنم رو کم کنم. یه سری دستگاه ورزشی که اون موقع‌ها تلوزیون تبلیغ می‌کرد رو خریدم. بدون رژیم شروع کردم به ورزش کردن.

فایده نداشت راستش رو بخواید. ورزش می‌کردم ولی کنارش هرچی که دوست داشتم، می‌خوردم. خب معلومه که وزنم پایین نمی‌اومد. یکی از دوستانم رژیم گرفت و وزنش رو هم کم کرد.

اما اون رژیم طوری بود که باید نون و برنج رو کلا قطع می‌کردی. دیدم دوستم با این رژیم تونسته وزن کم کنه، گفتم بذار امتحان کنم. تنها یادگاری که از اون رژیم موند، ریزش موی افتضاح بود. با هزار مصیبت و محرومیت وزنم کم شد، در کنارش موهام هم کم شد.

دیگه این ریزش مو با من موند که موند. بعد دیگه رفتم دانشگاه. سال‌های دانشگاه غذا افتضاح بود. اونجا از بس نمی‌تونستم چیزی بخورم لاغر می‌شدم.

بعد سه چهار روز تعطیلی که می‌شد، می‌اومدم خونه، دستپخت مامانم رو می‌خوردم. انقدر می‌خوردم تا باز دوباره وزنم زیاد می‌شد.
تا اینکه سال 97 دانشگاه تموم شد و برگشتم کلا خونه.

سه چهارماهی که خونه بودم، عوض اون چندسال دانشگاه رو درآوردم. از بس که خوردم و خوردم. دلم برای غذای خونه خیلی تنگ شده بود خب. برای جشن فارغ التحصیلی که رفتم پیش دوستم، بهم گفت حسین با خودت چی کار کردی!

چطوری انقدر چاق شدی! خیلی بهت خوش گذشته انگار خونه مامانت. الان این عکسی که از چاقی من می‌بینید برای همون سه چهارماه بعد از دانشگاهمه.حالا فکر نکنید با خوردن و چاقی بهم خوش می‌گذشت.

اصلا اینطوری نبود. کمر درد و پا درد داشتم. خیلی اذیت می‌شدم. موقع لباس خریدن همیشه بهم بد نگاه می‌کردن. موقع شلوار خریدن مصیبتی داشتم که نگو و نپرس. باورتون می‌شه من دلم برای شلوار لی پوشیدن تنگ شده بود.

چند سال بود که مجبور می‌شدم شلوار پارچه‌ای بدوزم. واقعا از این موضوع ناراحت بودم. دوست داشتم مثل بقیه همسن و سال‌هام لباس بپوشم و خوشتیپ باشم. اما امکانش نبود. وقتی چاقی نگاه‌ها خیلی روت سنگینی می‌کنه.

مردم بهت نگاه می‌کنن. هرکسی از راه می‌رسه هی می‌خواد نصیحتت کنه که وزنت رو بیاری پایین. معلم، استاد، دوست‌هات، حتی خانواده دائما بهت تذکر می‌دن. توی مدرسه مسخره می‌شی. خب همه این‌ها یه فشار روحی و روانی که روی آدم می‌آد دیگه.

سلام من لیلی مهری هستم. 42 سالمه و تونستم با رژیم دکتر کرمانی از وزن 86 کیلو به وزن 55 کیلو برسم. یعنی 31 کیلو کاهش وزن داشتم.انقدر کاهش وزنم زیاد بود که الان وقتی یه آشنا من رو می‌بینه، اصلاً من رو نمی‌شناسه.

چاقی دوران سختی بود. فشار خونم همیشه بالا بود. سر زایمان دو تا بچه‌هام، به خاطر همین فشار خون. دختر اولم که می‌خواست به دنیا بیاد، ده روز آخر رو توی بیمارستان بستری بودم.

دختر دومم هم به خاطر فشار خون بالا، هشت ماهه به دنیا اومد. چاقی شرایط بارداری رو خیلی برای من سخت کرده بود.انقدر پا درد داشتم که حتی نمی‌تونستیم درست بایستم، چه برسه به اینکه راه برم.

می‌خواستم ظرف بشورم، باید دو سه بار وسطش می‌نشستم تا درد پاهام دوباره آروم بگیره. فکر کن یه عمر تیکه تیکه باید ظرف‌هات رو بشوری. اما الان هیچ خبری از این چیزا نیست.الان خیلی عالیم. فشار خونم روی 16 یا 18 می‌رفت.

من الان فشار خونم روی 11 عه. گردنم همیشه گرفته بود، همیشه گردنبند می‌بستم. غبغب داشتم. اما الان چربی‌های گردنم آب شده و هیچ گرفتگی و دردی ندارم.همسرم هیچ وقت به روم نمی‌آورد که وزنم زیاده. اما چند باری بهم گفت که توی خواب خر و پف می‌کنی. ولی الان میگه از وقتی لاغر شدی دیگه اصل این مشکل رو نداری.
از اینستاگرام با دکتر کرمانی آشنا شدم. ویدیوهای دکتر رو دیدم، با خودم گفتم دیدن این چیزها ضرری نداره. وقت بذار ببین این ویدیوها چیه. خلاصه که شروع کردم به ویدیو دیدن.

بعد اگر سؤالی درباره لاغری برام پیش می‌اومد، ازشون توی پیج پرسیدم. انصافاً همون لحظه جوابم رو می‌دادن. اینکه جوابم رو می‌گرفتم، خیلی خوشحال می‌شدم.

می‌گفتم ببین، برای من ارزش قائل می‌شن. وقت می‌ذارن جوابت رو می‌دن. توام برای خودت ارزش قائل شو و وزنت رو کم کن.یه برگه رو آوردم و وزنم رو روش نوشتم. بعد یه نمودار کشیدم و وزن‌ها روش مشخص کردم.

گفتم عید نوروز 1400 من باید 66 کیلو باشم. روز تولدم که توی خرداد ماهه باید 60 کیلو باشم. سالگرد ازدواجم که مردادماهه باید 55 کیلو باشم. دقیقاً همین شد.

مسیر رو برای خودم مشخص کرده بودم. دقیقاً توی اون روزهایی که هدف گذاشته بودم، بهشون رسیدم.چای سبز رو همیشه مصرف می‌کنم. حتی الان که به وزن ایده‌آلم رسیدم و توی مرحله تثبیت وزنم، چای سبز رو فراموش نمی‌کنم.

چای سیاه رو به‌طور کلی حذف کردم. چای سبز می‌خورم تا سوخت و ساز بدنم زیاد بشه.قبلاً می‌خواستم چایی بخورم، قشنگ یه قوری چایی دم می‌کردم. یهو شیش‌تا چایی می‌خوردم. بعد قند رو هم قبول نداشتم.

با این شیش تا چایی، شیش تا هم شکلات می‌خوردم. این‌ها رو همه رو حذف کردم. رفتم به جاش توت خشک، خرما و کشمش خریدم.یا برای مثال صبح و عصر می‌نشستم، تیکه بزرگ کیک می‌خوردم.

حتی بعد از اونم می‌گفتم ضعف دارم. الان معده‌ام کوچیک شده. قبلا همیشه ضعف داشتم و گرسنه‌ام بوده. سراغ خوردن این چیزها هم نمی‌رم. همون هفت قاشق برنجم رو می‌خورم. کلاً طبعم عوض شده.

توی فکرم جراحی بود؛ ولی چون هزینه‌اش رو نداشتم برام جزء محالات بود. بعد از اینکه رژیم گرفتم و دیدم می‌تونم با این رژیم به خوبی وزن کم کنم، با خودم گفتم چرا الکی خودم رو بندازم زیر تیغ جراحی خب!

مامانم یکم تپله. خواهرهام نه ولی. تقریباً استاندارد. خواهر کوچیکم خیلی هیکلی خوبی داره. البته الان که بارداره. اندام من الان، بعد از رژیم، از اون هم بهتره.

ما سه تا خواهریم و فقط من چاق بودم. قبلاً، هرکسی که می‌خواست بهمون اشاره کنه می‌گفت اونی که چاقه. این موضوع خیلی ناراحتم می‌کرد. ولی الان همه می‌گن اون مانکنشون.

سلام. من کیان علیپور هستم. 39 سالمه و در استان خوزستان، شهرستان دزفول زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 104 کیلو بود و بعد از یک سال با رژیم دکتر کرمانی، به وزن 72 کیلو رسیدم.

همیشه می‌خواستم که لاغر بشم؛ اما راه رو بلد نبودم. دو سه بار رژیم سرخود گرفتم. یکی دو باره هم پیش دکتر رفتم. فایده داشت. وزنم کم می‌شد؛ اما ثابت نمی‎موند.

دوباره بر می‌گشتم به وزن قبلیم یا اینکه بیشتر می‌شد. تا اینکه یکی از همکارام که قبلا با رژیم دکتر کرمانی وزن کم کرده بود، بهم گفت بیا رژیم دکتر کرمانی رو بگیر.

خب منم وقتی دیدم همکارم انقدر خوب شده و وزن کم کرده، اعتمادم به رژیم دکتر جلب شد. همه با رژیم گرفتن من مخالف بودن. همه می‌گفتن چه کاریه که داری با خودت می‌کنی.

مادرم می‌گفت لاغر شدی و مریض شدی و این حرف‌ها. حتی بعضی‌ها می‌گفتن چون خسیسه نمی‌خواد چیزی بخوره؛ برای همین لاغر شده.تنها کسی که از من حمایت می‌کرد، همون همکارم بود.

همکارم بهم گفت به حرف هیچ کس، جزء دکتر گوش نکن. اونه که می‌دونه چی درست و چی غلطه. خدا رو شکر زیر نظر دکتر کرمانی بودم و هیچ مشکلی نداشتم.
[static_cta type=7 utm=?utm_source=type7&utm_medium=kian-alipoor&utm_campaign=Recorddar_CTA]

استپ وزنی برام پیش نیومد و ریزش مو هم نداشتم. اتفاقا جوون‌تر شدم. وقتی عکس‌های قدیمیم با همکارها رو می‌بینم، با خودم می‌گم نگاه کن چقدر بقیه شکسته شدن.

ولی من انگار سرحال‌تر و بشاش‌تر شدم.من توی دوران رژیم یا حتی قبل از اون، اصلا دمنوش و قرص استفاده نمی‌کردم. فقط و فقط روی رژیم دکتر کرمانی تمرکز کردم.

همراه رژیم، کم کم پیاده روی رو شروع کردم. وقتی وزن پایین‌تر اومد، شروع به دویدن کردم. الان سه ساله که توی مسابقه‌های دو و میدانی شرکت می‌کنم و رتبه اول رو توی استان و رتبه دوم رو توی کشور دارم.

کی فکرش رو می‌کرد منی که روزی 104 کیلو بودم، بتونم روزی توی مسابقه‌های دو شرکت کنم و تازه مقام هم بیارم! اصولا معتقدم که آدم‌ها تا وقتی نخوان، نمی‌تونن به هدفشون برسن.

آدم باید هدفش رو مشخص کنه. نباید بگی من می‌خوام لاغر بشم، باید بگی من می‌خوام به فلان وزن برسم. حتی گرم وزنت رو هم مشخص کنی. اینطوری می‌تونی بهش برسی.

سلام من کوروش قنبری زاده‌‌ام. 36 سالمه و در استان کرمانشاه زندگی می‌کنم. وزن اولیه من 133 کیلو بود. بعد از دریافت سه دوره رژیم دکتر کرمانی به وزن 96 کیلو رسیدم.

هنوز قصد دارم رژیم رو ادامه بدم تا به وزن ایده‌آلم برسم و بعد هم با رژیم تثبیت آقای کرمانی، وزن رو برای همیشه تثبیت کنم.همه اعضا خانواده ما چاقن.

همه‌شون از دم. همه می‌گن شماها ژنتیکی چاقید و لاغر نمی‌شید. از اونایی هستید آب هم بخورید چاق می‌شید. ولی من با رژیم دکتر کرمانی به همه‌شون ثابت کردم که اینطوری نیست.

چاقی ژنتیکی نیست. این که یه خانواده‌ای همه‌شون چاقن، به خاطر اینه که همه‌شون عادت‌های غلط غذایی دارن.من بیماری خاصی نداشتم. فشار خونم بالا بود.

اما هنوز به کبد چرب و چربی خون و این چیزها مبتلا نشده بودم. شرایط شغلیم سخت بود و هرچی سنم بالا می‌رفت، وزن زیاد بیشتر اذیتم می‌کرد.

نمی‌تونستم مثل قبل کار کنم. تسلطی روی کار کردنم نداشتم. بدنم هم خیلی به هم ریخته بود. هیچ لباسی بهم نمی‌اومد. هرچی می‌پوشیدم نمی‌تونست بدریخت بودن هیکلم رو بپوشونه.

جلوی بقیه معذب بودم.همه این‌ها باعث شد به فکر رژیم گرفتن بیفتم. اطرافیانم برای لاغری جراحی کرده بودن. اما من نحوه لاغر شدن اون‌ها رو دوست نداشتم. به جراحی فکر کردم؛ اما آخرش تصمیم گرفتم رژیم بگیرم. جراحی کردن دردسر داره. آدم رو به زحمت می‌اندازه. رژیم گرفتن واقعا راحت‌تره.
با رژیم دکتر کرمانی از طریق اینستاشون آشنا شدم. بعده‌ها هم با همون ویدئوهایی که توی اینستاگرام بود، تونستم جواب خیلی از سوال‌هام رو پیدا کنم یا باهاشون مشکل‌هام رو حل کنم.

من 14 سالمه و تونستم با اراده قوی خودم و رژیم دکتر کرمانی، 25 کیلو کاهش وزن داشته باشم.وزن اولیه من 82 کیلو بود.

بیماری خاصی نداشتم؛ اما همیشه دوست داشتم مثل بقیه دوست‌هام خوش اندام باشم و به وزن ایده‌آلم برسم. همه دور و بری‌های من اضافه وزن دارن. خانواده پدریم همه‌شون چاقن. بچه‌ها هم همینطور. کلا همه اهل خوردنن. به خاطر همین، رژیمی بودن یک چیز شایعه، توی خانواده ماست.
همه یا رژیمن، یا می‎خوان رژیم بگیرن یا رژیم گرفتن و به نتیجه نرسیده. به خاطر همین، اینکه به منم بگن رژیم بگیر دور از ذهن نیست. اطرافیان بهم می‎گفتن می‌خوای بری مدرسه، داری بزرگ می‏شی می‌خوای لباس‌های خوشگل بپوشی رژیم بگیر.

خودمم دوست داشتم لباس‌های خوب بپوشم و اندامم خوب باشه. برای همین هم تصمیم گرفتم برم سراغ رژیم گرفتن.یکی از عمه‌هام با باشگاه رفتن و سخت‌گیری زیاد وزن کم کرد.

با این رژیم‌های لاغری که خیلی غذاشون کمه و واقعا سخت گیرن. اما از اونطرف الآن موهاش رو از دست داده و خب درمان هم نمی‌شه. مادر و پدرم وقتی دیدن که دوست دارم لاغر بشم، اول برام دمنوش‌های لاغری رو خریدن. اما فایده‌ای نداشت. بعدش من هم شروع کردم به رژیم‌ها سخت گرفتن. مثلا اصلا شام نمی‌خوردم یا صبحانه کم می‌خوردم.