به خاطر اضافه وزن از دوربین فراری بودم! ۱۴۰۱/۰۵/۰۲ فاطمه حسنپور هستم. 26 سالمه و ساکن قلعهگنج کرمان هستم. متاهلم و یه دختر دارم. وزن اولیهی من 82.5 کیلوگرم بود و الان با رژیم دکتر کرمانی بعد از یک سال و چهار ماه به 50 کیلوگرم رسیدم. من تا قبل از ازدواجم اصلا اضافهوزن نداشتم. اندامم کاملا متناسب بود و لاغر بودم. چیزی از ازدواجم نگذشته بود که باردار شدم و از همون موقع اضافه وزن من شروع شد. توی بارداری دوازده کیلو وزنم اضافه شد و بعد از زایمانم وزنم بیشتر هم شد. تحرکی نداشتم و تنقلات هم مصرف میکردم. من به خاطر پرخوری چاق نشدم. به خاطر عادت بد غذایی چاق شدم. همسرم که میرفت سر کار، من اصلا صبحانه نمیخوردم. ساعتها گرسنه میموندم و بعد مینشستم پای سفرهی نهار! همین عادتهای غلط باعث چاقی من شده بود. هدفم از کاهش وزن تناسب اندام بود. اعتماد به نفس نداشتم عکس نمیگرفتم از خودم. از عکس گرفتن فراری بودم. لباس که میخواستم بپوشم همهش رنگهای تیره رو انتخاب میکردم که لاغر نشونم بده اصلا با قوم و خویش و اقوام قطع رابطه کردم چون هرجا میرفتم میگفتن وای چقدر چاق شدی خودت رو لاغر کن و این حرفا منم خیلی اذیت میشدم و اصلا دیگه توی جمع نمیرفتم. دوستای قدیمیم من رو که میدیدن نمیشناختن از بس چاق شده بودم. اما الان بعد از یک سال و نیم دیگه راحت شدم. همون لباسهایی که همیشه آرزش رو داشتم میتونم بپوشم. قبل از رژیم سراغ قرص نرفتم چون میدونستم عوارض داره. ولی برای لاغر شدن سراغ دمنوش رفتم که البته اصلا تاثیری هم نداشت و حتی یک گرم هم کم نکردم! بعد از اون رفتم سراغ ورزش و به پیشنهاد یکی از دوستانم باشگاه رفتن رو شروع کردم و با هم ورزش میرفتیم. خیلی هم ورزش میکردم اما بدون رژیم تاثیری نداشت. حدود شش ماه بود که باشگاه میرفتم اما وزنم اصلا پایین نیومد. خیلی ناراحت بودم با خودم میگفتم توی این کشور به این بزرگی با این همه پیشرفت یعنی هیچ دکتری پیدا نمیشه مشکل من رو حل کنه؟ خلاصه شروع کردم سرچ کردن توی اینترنت. تا اینکه به عکس و مصاحبهی یکی از رکورددارها برخوردم و با دکتر کرمانی آشنا شدم. مصاحبهشون رو که خوندم خیلی خوشم اومد. خیلی صادقانه بود همون حرفهای دل من بود و درست شبیه تجربیاتی بود که من داشتم حتی بعضیهاشون اضافهوزن بیشتری داشتن. خلاصه مصاحبه شون رو که خوندم خیلی انگیزه گرفتم برای رژیم گرفتن اما همسرم فکر میکرد این چیزا الکیه و امکان نداره و وقتی ورزش و دمنوش تاثیر نداره پس اینها هم تاثیر نداره. تا اینکه یکی از آشناهای همسرم رو دیدم که در حال وزن کم کردن بود. رژیم گرفته بود، پیاده روی میکرد و خلاصه مشغول بود. اما رژیمش رژیم سختگیرانهای بود. مثلا پنیر فقط باید پنیر فتا مصرف میکرد خلاصه خیلی سخت بود و محدودیت داشت. همسرم اول گفت بیا تو هم این رژیم رو بگیر گفتم نه! من خودم تحقیق کردم و میخوام رژیم دکتر کرمانی رو بگیرم. راستش صحبتهای دکتر کرمانی خیلی من رو جذب کرده بود. خیلی باصداقت و دلسوزانه حرف میزدن توی کلیپهاشون و خیلی تاثیرگذار بود. برای همین بود که تصمیم گرفتم ثبت نام کنم و رژیم بگیرم.
مجاز بودن پیتزا دلیل اصلی انتخابم برای رژیم دکتر کرمانی بود! ۱۴۰۱/۰۴/۲۶ امین عسگریفر هستم 39 سالمه. اهوازی هستم و متاهلم. وزن اولیهی من 120 کیلوگرم بود و با رژیم دکتر کرمانی تونستم به وزن 78 کیلو برسم. البته هنوز هم میخوام ادامه بدم و به 75 کیلو برسونم خودم رو. من این 42 کیلو رو طی یک سال و نیم کم کردم و عجلهای براش نداشتم. چون راستش در گذشته هم چندبار رژیم گرفتم و لاغر شدم، اما بعد از مدتی که ول کردم دوباره چاق شدم. تغذیهی نامناسب و کمتحرکی باعث چاقی من شده بود. پرخوری میکردم و کنترلی روی خوردنم نداشتم. قبلا ورزشکار بودم. دکتر کرمانی رو هم میشناختم. کتابهای آقای دکتر رو خوندم و با کالری مواد غذایی آشنا هستم. قبلا رستوران هم کار میکردم و به ارزش غذایی خوراکیها و قند و پروتئین و کربوهیدراتشون تسلط نسبی دارم و تقریبا میدونم هر غذایی چه خواصی داره. من دکتر کرمانی رو از قدیم میشناختم. طی این سالها چند بار رژیم ایشون رو امتحان کردم. آقای دکتر رو همون قدیمها یکی از دوستانم معرفی کردن بهمون و من سراغ دکتر دیگهای نرفتم. بعد از گذشت سالها هم که باز خواستم رژیم بگیرم، توی شهرمون به نمایندهی دکتر کرمانی مراجعه کردم و به صورت حضوری ازشون رژیم گرفتم. بعد از اون هر دوهفته یک بار هم مراجعه میکردم. وزنم رو چک میکردن و اگر لازم بود تغییراتی توی برنامهم میدادن و ازشون راهنمایی میگرفتم. نوع رژیمم روزمنو و معمولی بود. یعنی هرچی میخواستم انتخاب میکردم و فقط میزانش برام مشخص میشد. یه مدت از رژیمم که گذشت ورزش رو هم شروع کردم. پیاده روی می کردم و توی خونه دمبل میزدم. توی مهمونیها هم مشکلی نداشتم و راحت رژیمم رو رعایت میکردم. با استفاده از برنامه، غذاها رو جایگزین میکردم و همون مقداری که باید میخوردم. شما دنبه یا کلهپاچه هم جلوی من بذاری من میدونم چقدر و چطوری بخورمش. ترفندهای دکتر خیلی به درد میخوره. ایشون توصیه میکنن مثلا کلهپاچه رو بذارید یخچال خنک شه چربیش سفت بشه و لایهی سفت چربی رو از آب کله پاچه جدا کنید. با همین نکات کوچک میشه از کالری غذاها کم کرد و وعدههای سالمتری داشت. توی طول رژیم مشکل خاصی نداشتم و ریزش مو هم پیدا نکردم. غیر از اینکه گاهی افت قند داشتم و ضعف میکردم. اینجا هم از غذاهای آزاد استفاده میکردم و خلاصه هرطوری بود به ضعفم غلبه میکردم تا باعث پرخوری نشه.
رژیم دکتر کرمانی تنها رژیم سازگار با شرایط زندگیم بود! ۱۴۰۱/۰۴/۱۲ محمد صیادی هستم. 42 سالمه و ساکن شهر پارسیان استان هرمزگانم. در شرکت نفت مشغول به کارم. متاهلم و سه تا بچه دارم. قدم 1.81 هست و قبلا وزنم 111 کیلو بود. با رژیم دکتر کرمانی طی هشت ماه تونستم به وزن فعلیم یعنی 82 کیلوگرم برسم. قبلا لباس سایز چهارایکس میپوشیدم و تمام بازار رو زیر و رو میکردم تا بلکه یه لباس مناسب پیدا کنم. اما الان دو ایکس و حتی ایکس لارج میپوشم. اضافه وزن من از زمان سربازی شروع شد. من خودم ساکن هرمزگانم که هواش خیلی گرمه. برای خدمت سربازی رفتم کرمانشاه که هوای کوهستانی و خنکی داره. من فکر میکنم این جابجایی و تغییر اقلیم آب و هوایی روی اشتها و خوراک من تاثیر زیادی گذاشت. ضمن اینکه پستم توی خدمت، اداری بود و خیلی تحرک و فعالیت نداشتم و خلاصه چاق شدم. اضافه وزن همیشه دغدغهی من بود. چاقی خیلی برام مشکل درست کرده بود. به جایی رسیده بودم که راه رفتنم مشکل شده بود. مهمونی رفتنم با سختی همراه بود. بین همکارانم خجالت میکشیدم از چاقیم. یه بار که جلوی آینه خودم رو دیدم انگار آب یخ ریختن روم. وقتی چاقیم و شکمم رو دیدم اصلا وحشتزده شدم. انگار تازه چشمهام باز شد! با دیدن چاقیم خیلی اذیت شدم اصلا قابل گفتن نیست. دیدم باید هرطوری شده یه فکری بکنم برای خودم. من قبلا خیلی لاغر بودم توی دوران دانشجوییم اصلا اضافه وزن نداشتم. حالا به خودم اومدم بعد از چند سال و دیدم چقدر تغییر کردم، چقدر اضافه وزن پیدا کردم. [static_cta type=7 utm=?utm_source=type7&utm_medium=mohamad- saiadi&utm_campaign=Recorddar_CTA] خلاصه شروع کردم به دیدن پیجهای مختلف لاغری. انواع پیجها و رژیمها رو دیدم. دنبال جراحی و دمنوش و این روشها برای لاغری نبودم فقط میخواستم با رژیم و در کنارش ورزش لاغر بشم. اینه که دنبال رژیم مناسب میگشتم. دکتر تغذیه هم رفتم توی شهر خودمون و ازشون رژیم گرفتم. نوع برنامهشون طوری بود که یا حجم غذا خیلی کم بود یا تنوعی نداشت و نمیشد هرچیزی خورد، کلی ممنوعیت و محرومیت داشت. و خلاصه بیش از سه سال من در تلاش برای لاغری بودم و دهها بار رژیم گرفتم ولی موفق نشدم بعد از یه مدتی خسته میشدم ول میکردم یا نتیجه نمیدیدم یا حالم رو بد میکرد. توی همین جست و جوها بود که با پیج و رژیم دکتر کرمانی آشنا شدم. دیدم برنامهشون خیلی به شرایط کاری و زندگی من میخوره. چون من نصف ماه رو تماموقت سر کار هستم و نمیتونم غذای رژیمی تهیه کنم لازمه بتونم هر غذایی بخورم و رژیم دکتر کرمانی این ویژگی رو داشت.
قرصهای لاغری آخر کار دستم داد! ۱۴۰۱/۰۴/۰۵ محمدعلی زمانی هستم 34 سالمه متاهلم و دوتا بچه دارم. ساکن تهرانم. وزن اولیهم 92 کیلو بود و با رژیم دکتر کرمانی به وزن 76 کیلو رسیدم. من از سال 87 که ازدواج کردم درگیر اضافهوزن شدم. تا قبل از اون خیلی لاغر بودم اما طی این دوازده، سیزده سال گذشته هر سال چاقتر شدم. یه مدتی باشگاهم میرفتم که باعث شد وزنم زیاد بالا نره اما به محض اینکه ول میکردم باز چاقتر میشدم. دیگه این اواخر نگران بودم که نکنه وزنم به صد کیلو برسه اینه که به فکر رژیم گرفتن افتادم. یکی از دلایلی که من رژیم گرفتم به خاطر شغلم بود. کار من ساختمونیه و اضافهوزن توی این شرایط، کارم رو سختتر میکرد. غیر از این حس میکردم چاقیم جلب توجه میکنه. مهمونی که میرفتم، همهش حس میکردم دیگران دربارهی چاقی من حرف میزنن. این موضوع خیلی معذبم میکرد و روی اعصاب و روانم تاثیر منفی گذاشته بود. دیگه اینکه لباس هم سخت گیرم میاومد. پادرد هم گرفته بودم و همهی این مشکلات باعث شد بخوام لاغر بشم. چندبار تصمیم گرفتم وزنم رو پایین بیارم ولی موفق نشدم. دوست و آشنا بهم قرص و دارو معرفی کرده بودن برای لاغری و مثلا توی ماه رمضان در کنار روزه، قرص مصرف میکردم ولی تاثیر خاصی نداشت و دو سه کیلو کم میکردم و دوباره وزنم برمیگشت و حتی بیشتر از قبل هم میشد. قرص لاغری باعث شد من زخم معده و زخم اثنی عشر بگیرم و نزدیک یک سال قرص مصرف میکردم تا زخمهام خوب بشه و درمان بشم. این اتفاق که افتاد من به این نتیجه رسیدم که فقط با رژیم میتونم لاغر بشم و راهش قرص و دارو نیست. [static_cta type=7 utm=?utm_source=type7&utm_medium=mohamad ali- zamani&utm_campaign=Recorddar_CTA] آشنایی من با رژیم دکتر کرمانی اینطوری بود که وارد سایتشون شدم و اول از همه نتایج رژیم و رضایت آدمها نظرم رو جلب کرد. دیدم خیلیها رژیم ایشون رو گرفتن و بالای نود درصد راضی هستن و نتیجه گرفتن. چیزی که فهمیدم این بود که رژیم گرفتن بیشتر به خود فرد بستگی داره. یعنی آدم خودش باید اراده بکنه و بعد برنامهی خوب بگیره تا لاغر بشه. از طریق سایت ثبتنام کردم و برنامهم رو گرفتم. نوع رژیم من روزمنو بود. یکی دو هفته با همین لیست پیش رفتم و بعد به پرپروتئین تغییرش دادم. شغل من سنگینه برای همین دیگه نمیتونستم ورزش کنم، اما پشتیبانها پیشنهاد دادن توی خونه یه سری تمرینات انجام بدم. من هم شنای شکم و حلقه و طناب رو انجام میدادم و در هفته سعی میکردم چهار پنج بار تمرین کنم. برنامهی رژیم دکتر کرمانی طوری بود که من میتونستم طی ماه رمضان هم رژیمم رو رعایت کنم. گزینهی امروز روزه میگیرم رو توی اپلیکیشن انتخاب میکردم! اینطوری توی ماه رمضان هم رژیم داشتم و هم روزه گرفتم هم لاغر شدم. توی طول رژیم من سفر نرفتم. توی مهمونیها طبق برنامه غذایی که آماده کرده بودن من غذام رو انتخاب میکردم و همون مقداری که باید رو مصرف میکردم. خیلی هم اهل خوردن خوراکیهای متفرقه و شیرینی نیستم و توی دوران رژیمم لب به شیرینی نزدم حتی توی عید!
جای این رژیم روی سر ماست! ۱۴۰۱/۰۳/۲۹ مهدی خاکساری هستم. 39 سالمه و ساکن رودهنم. کارمندم و شغلم اداریه. قدم 178 هست و وزن اولیهم 120 بود و با رژیم دکتر کرمانی تا الان نزدیک بیست کیلو کاهش وزن داشتم و به وزن 101 کیلوگرم رسیدم. البته وزن سلامتی و ایدهآل من 85 کیلو هست که انشالله با رژیم دکتر کرمانی بهش میرسم. من قبلا ورزش حرفهای انجام میدادم. هم ورزش رزمی و هم پاورلیفتینگ کار میکردم. ورزش رزمیم هم قدرتی بود و وزنم سنگین بود ولی بدنم چربی نداشت. ورزش رو حرفهای دنبال میکردم و مقامهای مختلفی هم توی منطقهی خودمون به دست آورده بودم. بعد از اون یه مدتی ورزش رو کنار گذاشتم، به اصطلاح ورزشزده شده بودم. خلاصه خواستم یه مدتی به خودم استراحت بدم اما این استراحت چند سال طول کشید و کار دستم داد! توی زمانی که ورزش میکردم وزنم نود کیلو بود با بدن عضلانی! وقتی ورزش رو کنار گذاشتم خب همون تغذیهای که از قبل داشتم رو ادامه دادم، اما عیب کار این بود که دیگه ورزش نمیکردم برای همین روز به روز چاق شدم و وزنم بالا رفت. عضلههام آب شد و چربی جاشون رو گرفت. این افزایش وزن، آغاز مشکلات من بود. توی 36 سالگی، به فشار خون مبتلا شدم و روزی دوتا قرص فشار میخوردم. مشکل معده هم که از قبل داشتم و با افزایش وزن، این مشکل بدتر شد و قرصهای مختلفی برای معدهم میخوردم. آرتروز زانو گرفتم، انحراف ساق پا پیدا کردم، کمردرد و پادرد هم به همهی اینا اضافه شد. کمردردم در حدی بود که گاهی توی خیابون کمرم میگرفت و تمام بدنم قفل میکرد و زمین میخوردم. زمانی که ورزش رزمی کار میکردم میتونستم سه تا دسته بیل رو با زانوم بشکونم. فکر میکردم هنوز هم مفاصلم قدرت گذشته رو داشته باشه اما اینطور نبود و بدنم ضعیف شده بود و به هم ریخته بودم. مشکل بزرگ دیگهم خرید لباس بود. لباسی که دلم میخواست رو نمیتونستم بخرم، اندازهم نبود. یه چیزی میذاشتن جلوم و میگفتن همین رو داریم برات. حق انتخابی نداشتم و باید لباسی که دلبخواهم نبود رو ناچارا میخریدم. اطرافیان به خاطر اضافه وزنم ابراز نگرانی میکردن به خصوص پدرم خیلی نگران این موضوع بود. یه روزی دوستم بهم گفت چرا وزنت رو کم نمیکنی؟ گفتم هنوز وقتش نشده! دوستم بهم جواب داد میدونی کی وقتش میشه؟ وقتی که توی بیمارستان با قاشق چایخوری بهت آب بدن. این حرف دوستم برام تکوندهنده بود. کم کم راههای مختلفی رو پیش گرفتم برای کاهش وزن. انواع داروهای گیاهی و شیمیایی و دمنوش رو امتحان کردم. حتی به فکر جراحی اسلیو معده افتادم. خیلی عمل سنگینیه و خوشحالم که این کار رو با بدن خودم نکردم. به قول خود دکتر کرمانی این عمل باعث میشه ناقص و معلول بشیم، عوارض سختی داره و دیگه یه مقداری غذا رو باید برای همیشه ثابت نگه داری و اندازه رو همیشه باید رعایت کنی. در صورتی که وقتی با رژیم وزنت بیاد پایین میتونی بعدا مقدار بیشتری هم غذا بخوری و همچین محدودیتی وجود نداره و اذیت نمیشی. یه روز اتفاقی به یکی از پستهای دکتر کرمانی برخوردم. یه ویدیو بود در مورد خوشاندام شدن و مناسب کردن فرم بدن. راستش رو بخواین اولش باور نکردم. توی پیجشون چرخیدم، رکورددارها رو دیدم و اینکه افراد چه اضافه وزنهای شدیدی رو کم کردن، که اضافه وزن من در مقابلش اصلا چیزی نبود. اما بازم باورم نمیشد از بس که توی کاهش وزن به درِ بسته خورده بودم دیگه خیلی سخت به کسی اعتماد میکردم و میپذیرفتم چیزی رو.
کلی تحقیق کردم تا به این رژیم رسیدم! ۱۴۰۱/۰۳/۲۲ فروغ السادات للّهی هستم. 39 سالمه و متاهلم. یک پسر هم دارم و تهران زندگی میکنم. وزن اولیهی من 114 کیلو بود و با رژیم دکتر کرمانی تونستم 36 کیلو وزن کم کنم و به وزن 80 برسم. قبلا سایز لباسم 54 بود، اما الان لباس سایز 42 میپوشم. لاغری و کاهش وزن برای من مثل رویا بود فکر میکردم هیچوقت بهش نمیرسم. از بچگی تپل بودم و همیشه بابتش ناراحت بودم یه جورایی خودم رو متفاوت از بقیه میدیدم و همین ناراحتم میکرد. رژیمهای مختلفی گرفته بودم و راههای زیادی رو امتحان کرده بودم، ولی نتیجه نمیگرفتم. رژیم کتوژنیک و رژیم پرپروتئین و خیلی رژیمهای دیگه رو امتحان کرده بودم ولی ادامهدار نبودن و بعد از مدتی ولشون میکردم. یکی از دغدغههای من همین بود که دلم نمیخواست کسی بفهمه من رژیم دارم، چون اطرافیان وقتی مطلع میشن که تو رژیم داری انتظاراتشون ازت بیشتر میشه و این خودش آزاردهندهس. من از طریق پیج اینستاگرام با رژیم دکتر کرمانی آشنا شدم. کلی تحقیق کردم در مورد رژیمشون تا تصمیم گرفتم این رژیم رو بگیرم. نوع رژیمم روزمنو بود. اوایل پیادهروی خیلی سختم بود و با نفس تنگی انجام میدادم. ولی کمکم که وزنم پایین اومد، پیادهرویم هم روال شد و عادت کردم. الان روند کاهش وزنم کند شده برای همین باشگاه ثبتنام کردم تا بیشتر ورزش بکنم. رژیم دکتر کرمانی خوبیش همینه که همسفره هستیم با خانواده و میتونیم خوراکیها رو جایگزین کنیم. توی مهمونی میشه هر چیزی خورد. من کلی تحقیق کردم راجع به رژیم دکتر کرمانی و به این نتیجه رسیدم که بهترین رژیم برای من همینه. همون اوایل شروع رژیمم بود که متوجه شدم کیست تخمدان دارم. بستری شدم و این کیست رو جراحی کردم. دکتر میگفت خود اضافهوزن باعث به وجود اومدن این کیست شده اینه که این اتفاق اونم اوایل رژیم گرفتنم خودش تلنگر بزرگی به من بود که رژیم و کاهش وزن رو جدیتر بگیرم. برای اینکه روند کاهش وزنم بیشتر بشه، هر روز پیادهروی میکردم و کلا لایف استایلم رو تغییر داده بودم. من قبلا پرخوری میکردم و فست فود زیاد میخوردم. اما حالا کلا سبک غذا خوردنم تغییر کرده. مشاورهها و پشتیبانهای دکتر کرمانی، کلیپها و صحبتهای خودشون و بخش روانشناسیشون خیلی تاثیرگذار و راهنما بود و برای من خیلی جواب داد. آدم وقتی یه هدفی رو دنبال بکنه دیگه نباید تغییر شرایط توش تاثیری بذاره. مسافرت و مهمونی هم نباید رژیم رو خراب کنن. البته اوایلش رعایت رژیم توی هر شرایطی واقعا سخته ولی باید سعیتون رو بکنید و خودتون رو با شرایط تطبیق بدید.
رژیم دکتر کرمانی خیلی کامل و بینقصه! ۱۴۰۱/۰۳/۰۸ حدیثه امیربیگی هستم ۳۳ سالمه، متاهلم و یک دختر دارم. وزن اولیهی من ۸۲ کیلو بوده که طی هشت ماه به وزن ۶۳ کیلو رسیدم. علت چاقی من پرخوری بود، فکر میکردم سیر نمیشم و به همین خاطر خوردن رو ادامه میدادم. این عادت و باور غلط رو داشتم که وقتی گرسنهای باید بخوری. به خاطر چاقی، پا درد گرفته بودم. پاشنهی پام خیلی درد میکرد، طوری که وقتی از خواب بیدار میشدم نمیتونستم راه برم؛ یه کم چهار دست و پا میرفتم تا درد پاهام بخوابه و بتونم بایستم. به دکترهای مختلفی مراجعه کردم. هرکسی چیزی میگفت. یکشون هم گفت به خاطر بلغم زیاده، ولی خودم میدونستم به خاطر وزن زیادمه. قبل از رژیم دکتر کرمانی یه رژیم گیاهخواری سی و پنج روزه گرفتم و اتفاقا چند کیلو هم باهاش کم کردم، اما از یه جایی به بعد دیگه بدنم جواب نداد و دچار استپ وزنی شدم؛ نه وزنم پایین میاومد نه بالا میرفت. با این رژیم خیلی اذیت شدم و آسیب دیدم. عملا خامخواری بود. یعنی هفتهی اول فقط سیب بود. بعد هفتههای بعدی گیاه و میوههای دیگه اضافه میشد و هیچ پروتئینی نداشتم. تو این رژیم، اصلا نباید غذا میخوردم و این موضوع هم جسمی و هم روحی داشت بهم آسیب میزد؛ فکر کن بوی غذا میپیچه، ولی تو منع مصرف داری و نباید غذا بخوری. دیگه این شرایط که پیش اومد تصمیم گرفتم رژیمم رو عوض کنم و همون موقع دخترعموم رژیم دکتر کرمانی رو بهم معرفی کرد و گفت اگر دچار استپ وزنی هستی با دکتر کرمانی پیش برو. [static_cta type=7 utm=?utm_source=type7&utm_medium=hadise-amirbeigi&utm_campaign=Recorddar_CTA] به محض شروع رژیم دکتر کرمانی، از استپ وزنی در اومدم و از همون هفتهی اول کاهش وزنم شروع شد و به جریان افتاد. خوش اندامی هم خیلی برام مهم بود. وقتی رژیم گرفتم و وزنم پایین اومد علاوه بر اینکه مشکلاتم رفع شد، حالمم خیلی خوب شد؛ سبک تغذیهی خودم و خانوادهم همگی اصلاح شد. هنوز که هنوزه از ترازو استفاده میکنم و غذاها رو دقیق اندازه میگیرم و طبق رژیم میخورم. لب به نون دیگهای غیر از نون سنگک نمیزنم و روغنم همیشه کنجده. انقدر کاهش وزنم محسوسه که هر بار باشگاه میرم از من میپرسن داری چیکار میکنی و چی استفاده میکنی؟ من هم هی توضیح میدم که فقط رژیم دکتر کرمانی رو گرفتم همین! البته قبلا چند تا از رژیمهای معروف اینترنتی دیگه رو امتحان کرده بودم. یک سری ممنوعیتها و محدودیتهایی داشت که نمیتونستم باهاشون کنار بیام. حُسن رژیم دکتر کرمانی همینه که طبق سُفره و غذای خانوادهس و من هم درست طبق همون منو پیش میرفتم. رژیم دکتر کرمانی خیلی متنوعه از پیتزا تا کلهپاچه رو شامل میشه و این خیلی خوبه. من خودم نوع رژیمم رو پرپروتئین انتخاب کردم. هفت وعدهی غذایی داشتم و خوراکیهای مختلف میخوردم که کاملا سیرم میکرد و جلوی ولع و اشتهای کاذبم رو میگرفت. غذاهای پرپروتئین مثل مرغ و ماهی و غذاهای آزاد مثل کدو و بادمجون در کنار نون، کاملا سیر کنندهس. من همیشه به صورت کبابی یا گریل مصرفشون میکردم. این غذاها باعث میشن توی وعدهها به اندازه بخوری و سیر بشی و نیازی نباشه مثلا پنج قاشق برنج رو بکنی ده قاشق؛ یعنی هم سیر میشی هم لاغر! توی مسافرت و مهمونی هم مثل باقی اوقات رعایت میکردم و حواسم به رژیمم بود. هرجا میرفتم ترازوم رو با خودم میبردم انگار که آویزون گردنمه! اصلا اگه نبود، احساس میکردم یه چیزی کمه و یه چیزی رو گم کردم. حتی گاهی نون سنگک رو همراه خودم میبردم. توی مهمونی تعارف میکردن برنج بخور! ولی من اگر توی برنامهم نبود نمیخورم مثلا خورشت رو با نون میخوردم یا غذا اگه مناسب نبود یه چیز سبک مثل نون و پنیر مصرف میکردم. تعارف که با کسی ندارم توی رژیم رودروایسی رو گذاشتم کنار و به برنامهم توجه میکردم. متاسفانه ما رو طوری بار آوردن که اول نگاه میکنیم ببینیم نظر بقیه چیه بعد خواست خودمون رو در نظر میگیریم. انگار میل و نظر دیگران، مقدم به خواست و نظر خودمون شده و این اصلا خوب نیست.
تغییر از بشقاب غذامون شروع میشه! ۱۴۰۱/۰۳/۰۱ حمید جافری هستم ۴۱ سالمه و در شهر اهواز زندگی میکنم. متاهلم و یک پسر دارم. قدم ۱۸۰ هست و وزن قبلیم ۱۳۳ کیلو بود که طی یک سال و نیم با رژیم دکتر کرمانی تونستم ۳۷ کیلو کاهش وزن داشته باشم و به وزن ۹۶ کیلو برسم. داستان از این قراره که وزن من خیلی زیاد بود. به خصوص از چند سال پیش که شغلم رو عوض کردم و شرایط کاریم تغییر کرد، وزنم روز به روز بالاتر رفت. قبلتر کارم سنگینتر بود و فعالیت بیشتری داشتم اما بعدش راننده شدم و مسافرکشی میکردم؛ این بود که فعالیتم زیاد نبود و وزنم هی بالاتر میرفت. چندسال پیش سیگار رو هم ترک کردم و از اون به بعد وزنم به صورت تصاعدی بالا رفت. انگار خوردن، جایگزین سیگار کشیدن شده بود برام و همین موضوع در کنار تغییر شغل، من رو چاق کرد. ترک سیگار و نداشتن فعالیت و تغذیهی نامناسب من رو سی چهل کیلو چاق کرد. اضافه وزن خیلی عذابم میداد طوری که توی خواب دستام سِر و بیحس میشد. تا صبح چند بار بلند میشدم از خواب و دستام رو تکون میدادم. زانودرد داشتم و کمرم هم مشکل داشت و درد میکرد. حتی نشستن و بلند شدنم سخت شده بود. همسر و پسرم هم اضافه وزن داشتن. این بود که نمیشد فقط من تنها توی خونه رژیم بگیرم. بنابراین تصمیم گرفتیم با هم رژیم رو شروع کنیم. همسرم قبل از این هم تلاش کرده بود وزنش رو کم کنه. خوددرمانی میکرد یا از اینترنت چیزی میخوند و سعی میکرد طبق همون لاغر کنه ولی بیفایده بود و نتیجهای نداشت. من اما اولین انتخابم رژیم دکتر کرمانی بود و همین رژیم تنها گزینهی من شد و یک بار برای همیشه وزنم با رژیم دکتر کرمانی رو کم کردم. [static_cta type=7 utm=?utm_source=type7&utm_medium=hamid- jaferi&utm_campaign=Recorddar_CTA] یه مسافری داشتم وقتی دید وزنم زیاده بهم این رژیم رو معرفی کرد. خودش هم قبلا با همین رژیم لاغر کرده بود. در واقع یکی از نمایندگیهای رژیم دکتر کرمانی رو بهم معرفی کرد. همسرم هم همینطور. تعریف رژیم دکتر کرمانی رو زیاد شنیده بود. وقتی دیدیم چند نفر دارن این رژیم رو معرفی میکنن و راضی هستن دیگه ما هم برای رژیم یه راست رفتیم سراغ همین گزینه. به خاطر شغلم زیاد فرصت پیادهروی و ورزش نداشتم. این بود که تنها با همین رژیم لاغر شدم و اگر میتونستم پیادهروی و ورزش هم داشته باشم حتما زودتر و بیشتر لاغر میشدم، اما الان هم خیلی راضی هستم. البته همین آهسته وزن کم کردن هم باعث شد بهم فشار نیاد و هم اینکه دوباره سریع وزنم بالا نره. این پروسه برای من یک سال و نیم طول کشید البته درسته رژیمم طول کشید ولی وزن زیادی هم کم کردم. حدود سی و هشت کیلو کاهش وزن داشتم و طبیعیه بیشتر از یک سال طول بکشه. دوست دارم این روند رو ادامه بدم و به نود کیلو برسم.
دوست دارم دکتر کرمانی عکس لاغریم رو ببینه! ۱۴۰۱/۰۲/۱۸ احمدعلی حفیظی هستم ۵۴ سالمه و چهار تا فرزند دارم. ساکن میبد استان یزدم. وزن اولیهی من ۱۲۳.۵ بود و طی شش ماه تونستم به وزن ۱۰۱ کیلوگرم برسم. علت چاقی من، بیشتر عادات و رفتارهای غلط بود. ما از طرف خانوادهی مادری همه درگیر اضافه وزن و چاقی هستیم، اما حالا من به لطف رژیم دکتر کرمانی دارم این سنت رو میشکنم و نشون میدم چاقی ارثی نیست و میشه شکستش داد. من بابت وزن زیاد و چاقی خیلی عذاب میکشیدم. چربی و فشارم بالا رفته بود. درد شدید زانو داشتم، رفتم پیش دکتر ارتوپد که بهم ام آر آی دادم. دکتر بهم گفت باید وزنم رو پایین بیارم و حداقل نود کیلو بشم. غیر از این خودمم نسبت به چاقیم حس خوبی نداشتم. هروقت مهمونی و عروسی میرفتم سرخورده میشدم. خلاصه از چاقیم خیلی ناراحت بودم. دختر و دامادم هر دو دندانپزشک هستن و دکتر کرمانی رو میشناختن. پیج ایشون رو توی اینستاگرام بهم معرفی کردن و من هم صحبتهای آقای دکتر رو دنبال کردم. تا مدتها فقط پیجشون رو دنبال میکردم و حرفهاشون رو میشنیدم تا سر دربیارم چی به چیه! کم کم دستم اومد که این رژیم خیلی جدی و حسابیه؛ از اون به بعد دیگه تصمیمم رو گرفتم و برای رژیم دکتر کرمانی ثبتنام کردم. رژیم گرفتن به نظر کار مشکلی میاد. انگار لاغری برای مردم خیلی سخته همش از من میپرسن چطوری تونستی لاغر شی، چیکار کردی انقدر لاغر شدی! ولی واقعا کار آسونیه وقتی واردش میشی و شروعش میکنی، میبینی چقدر راحته و با چه غذاهای خوشمزهای میشه لاغر شد و وزن کم کرد. این کاهش وزن برای من مثل تولدی دوباره بود انقدر که حس خوبی گرفتم و حالم بهتر شد، مشکلاتم رفع شد و دیدم چقدر راحت تونستم کلی تغییر بکنم. قبلا خوراکم هیچ حساب و کتابی نداشت. به اصطلاح ما یزدی ها تغذیهم بی در و پاشنه بود ؛ هرچی دم دست بود و هر وقتی از روز و شب غذا میخوردم اما الان از غذا خوردن لذت میبرم و میدونم هر چیزی یه حساب و کتابی داره. من شغلم آزاده و سنگینه. وقت ورزش ندارم ولی تو دوران رژیم تمام سعیم رو میکردم که روزانه نیم ساعت پیادهروی کنم. سه تا پنج کیلومتر راه میرفتم. با مشاورهی ورزشی دکتر کرمانی که صحبت کردم به خاطر زانوهام توصیه کردن وزنم رو پایینتر بیارم تا بتونم ازشون برنامهی ورزشی هم بگیرم. برای همین منتظرم وزنم به حدود ۹۸ برسه تا بتونم ورزش رو شروع کنم. نود درصد لاغری من بابت رژیم و رعایت برنامه غذایی و ده درصد هم بابت پیادهروی بود. البته اگر ورزشی غیر از پیادهروی انجام میدادم، حتما بیشتر وزنم کم میشد و احتمالا الان پنج شش کیلو کمتر بودم. یک بار مسافرت رفتم مشهد و تقریبا یک ماه اونجا موندم، تو اون مدت نه تنها رژیمم رو رعایت میکردم، بلکه پیادهرویم هم بیشتر شده بود. روزانه هشت، نه کیلومتر راه میرفتم. این باعث شد توی اون سفر، یک و نیم تا دو کیلو بیشتر از زمانهای دیگه وزن کم کنم چون هم رژیمم رو رعایت میکردم هم فعالیت و پیادهرویم بیشتر شده بود. من توی مسافرتها هم رژیمم رو رعایت میکردم. یک بار میخواستم برم تهران با خودم یه ساک غذا و مواد غذایی بردم که طبق برنامهم عمل کنم. توی فرودگاه مامور فکر کرد دارم غاری، معدنی، بیابونی جای اینطوری میرم که انقدر غذا برداشتم! گفتم نه والا من رژیم دارم. حتی آش رشتهم رو فریز کردم و با خودم بردم تا طبق وعدهی رژیمم، آش بخورم و مجبور نشم جایگزین کنم یا غذای حاضری و فست فود بخورم. مهمونی هم همینطور؛ خیلی رعایت میکردم. اینجا ما توی یزد خیلی شیرینیهای مختلفی داریم هرجا بری مهمونی حتما برات شیرینی میارن. الان دیگه هر بار میزبان به من شیرینی تعارف میکنه، شیرینی رو برمیدارم ولی وقتی حواسش نیست میذارم توی بشقاب کناری یا میدم بچهها بخورن.
ذائقهها تو رژیم دکتر کرمانی حرف اول رو میزنه! ۱۴۰۱/۰۲/۱۱ محمد بوریایی هستم ۲۹ سالمه و ساکن بوشهرم. مجردم و هنوز ازدواج نکردم. قدم ۱۷۷ هست. وزن اولیهی من ۹۰ کیلو بود و الان بعد از تقریبا ۹ ماه با رژیم دکتر کرمانی به وزن ۷۶ کیلو رسیدم. از اونجای ماجرا براتون بگم که اضافه وزن من به خاطر پرخوری زیاد به خصوص هله هوله و تنقلات بود. من عاشق نوشابه بودم و چیپس و پفک و بستنی و خلاصه هرجور خوراکی که فکر کنید میخوردم و هی چاقتر میشدم. استرس هم داشتم و اینم تاثیر داشت توی اضافه وزن و چاقیم. با همین وضع ورزش رو شروع کردم ولی هنوز رژیم نداشتم. یه روز دوستم گفت تو الان دوماهه داری ورزش میکنی ولی هیچ تغییری نکردی؛ یک کیلو که هیچ اصلا نیم کیلو هم کم نکردی! اینجا بود که اولین تلنگر بهم زده شد برای گرفتن رژیم! قبل از اینکه رژیم بگیرم قرص لاغری استفاده کرده بودم و مشاوره هم رفته بودم، ولی نتیجهای نداشت. مشاور هم فقط قرص معرفی میکرد هیچ راه حل درستی جلوی پام نمیذاشت. منم که اهل جراحی و راههای این شکلی نبودم. دلم میخواست با رژیم و ورزش وزنم رو پایین بیارم و لاغر بشم. البته خودمم از چاقی خسته شده بودم لباس گیر نمیآوردم. لباسفروشی که میرفتم با افسردگی و ناراحتی از مغازه بیرون میاومدم. از طرفی وقتی دیدم ورزش هم به تنهایی فایدهای نداره و نتیجه نمیده تصمیم گرفتم رژیم بگیرم که خدا رو شکر برنامهی دکتر کرمانی به دادم رسید. خوب تو زمینهی کاهش وزن و لاغری کمتر کسیه که اسم دکتر کرمانی رو نشنیده باشه و منم یه آشنایی نسبی و قدمت ایشون تو زمینهی تغذیه داشتم. از طرفی یکی از دوستانم که خودش هم با رژیم دکتر کرمانی لاغر شده بود این رژیم رو بهم توصیه کرد. وقتی دیدم دوستم انقدر خوب نتیجه گرفته انگیزهی قوی و محکمی پیدا کردم که رژیم بگیرم. خلاصه اومدم توی سایت دکتر کرمانی و ثبتنام کردم. اوایل از پیج اینستاگرام دکتر کرمانی رکورددارها رو که میدیدم خیلی انگیزه میگرفتم. خانواده هم خیلی حمایت میکردن و مشتاق بودن. ازم میپرسیدن که چه رژیمی گرفتم. بعد از لاغریِ من، چند تا از دوستانم هم ثبتنام کردن و رژیم دکتر کرمانی رو گرفتن. بعد از ثبتنام اول یه دورهی سه ماهه گرفتم و توی همون سه ماه اول، عمدهی اضافه وزنم رو پایین آوردم. ولی چون اضافه وزنم زیاد بود، دوباره تمدید کردم و الان مجددا یه دورهی سه ماهه دیگه گرفتم. طی نه ماه تونستم این وزن رو کم کنم، ولی سرعت کاهش وزنم توی دورهی اول بیشتر بود. از بین لیستهای غذایی رژیم دکتر کرمانی، لیست پرپروتئین رو انتخاب کردم. البته در کنار رژیم، بدنسازی و پیاده روی هم انجام میدادم، یوگا و مراقبه هم کار میکردم و اینها هم توی روحیه و حالم و هم توی رژیم و کاهش وزنم تاثیر مثبتی داشت.
وقتی خودمو تو آینه میبینم، کیف میکنم ۱۴۰۱/۰۲/۰۴ لیلا ابیضی هستم سی سالمه و ساکن تهرانم. متاهلم و دو تا بچه دارم. قدم 158 هست و وزن اولیهی من 97 کیلو بود که با رژیم دکتر کرمانی سی کیلو لاغر کردم و به وزن 67 رسیدم. قبلا سایزم 52 بود، اما الان به راحتی سایز 40 و حتی گاهی 38 میپوشم. از بچگی همیشه تپل بودم هرکسی یه نظری داشت یکی میگفت استخوان بندیت درشته یکی میگفت استعداد چاقی داری… ولی اینا همش حرفه. من بعد از رژیم به خوبی فهمیدم که اضافه وزن به خاطر چربیه و با رژیم از بین میره و اونوقت دیدم نه استخونام درشت و سنگینه و نه چاقی استعدادیه. فقط سبک تغذیهم و عادتهای غلط بود که باعث اضافه وزنم شده بود. بعد از یک دوره رژیم همه چی دستم اومد، اینکه درست بخورم، به اندازه بخورم چقدر پیادهروی کنم و خلاصه چطوری رژیم بگیرم و لاغر بشم؛ اینا همه چیزایی بود که با یه دوره رژیم و درست خوردن و ورزش کردن به دست آوردم. حتی وقتی به خاطر کرونا بیرون نمیرفتم توی خونه تمرین میکردم فضای خونه رو برای ورزش کردنم مهیا کرده بودم. اصلا سالن برای خودم درست کرده بودم و توی خونه پیادهروی میکردم. الان هرروز خودمو توی آینه میبینم و به خودم افتخار میکنم؛ انگار که معجزه شده. من خیلی کارا برای لاغری کردم؛ کلی دمنوش خوردم، کلی رژیمهای سخت گرفتم، اما همش الکی بود . شاید لاغر هم میشدم ولی خیلی کوتاه بود. یعنی شده ده روزه لاغر میشدم و دوباره سریع چاق میشدم ولی الان همه چی میخورم و وزنم کم کم اومد پایین و دیگه چاق نشدم و روی یه وزن ثابتی موندم بعد از یه مدت. انگیزهی اصلیم برای لاغر شدن مشکلی بود که با سایز لباسها داشتم. لباس دلخواهمو پیدا نمیکردم هرچی میگشتم اندازهم نبود. مجبور بودم پارچه بخرم و لباس بدوزم. غیر از این معده درد هم داشتم و وقتی رفتم دکتر، گفتن باید وزنتو بیاری پایین و لاغر کنی. الان دیگه هرچی دوست دارم میپوشم و لذتشو میبرم. معدهم هم خیلی بهتر شده و مثل سابق اذیتم نمیکنه. هرکی منو میبینه از فامیلا تعجب میکنه؛ بعضیام انرژی منفی میدن که تپل بودی بهتر بودی الان زشت شدی… ولی اصلا این حرفا برام مهم نیست مهم خودمم که توی آینه نگاه میکنم و کیف میکنم…
وقتی بقیه تونستن چرا من نتونم؟ ۱۴۰۱/۰۱/۲۸ شیرین احمدی هستم 41 سالمه و ساکن اهوازم. متاهلم و دوتا بچه دارم. وزن اولیهی من 132 کیلو بود که الان تونستم با تلاش به 104 کیلو برسم. من طی یازده ماه تونستم این مقدار رو کم کنم. البته تازگی برنامهی جدید گرفتم و هنوز رژیمم ادامه داره. من از بچگی تپل بودم و این اواخر هم به خاطر زایمان، اضافه وزنم بیشتر و شدیدتر شد. قبلا هم رژیمهای دیگهای گرفته بودم رژیم سختی بود و پر بود از ممنوعیت! همون موقعها بود که از طریق اینستاگرام با پیج آقای دکتر آشنا شدم، ویدیوهاشون رو دیدم و از همون طریق اقدام کردم برای گرفتن برنامه. کلیپهای آقای دکتر خیلی بهم انگیزه میداد؛ با خودم گفتم وقتی بقیه تونستن چرا من نتونم! یادمه یه بازهای حتی به فکر جراحی افتاده بودم دلم میخواست عمل کنم که دیگه همون موقع با رژیم آقای دکتر آشنا شدم. برنامهی رژیمم روزمنو بود. طی دورهی رژیم، ورزش هم میکردم و حتی وقتی به خاطر مشکل پام و همینطور کرونا بیشتر خونه نشین شده بودم بازم تحرک و فعالیت داشتم که اینا توی کاهش وزنم خیلی تاثیر داشت و سرعت لاغر شدنمو بالا میبرد.وقتی اومدم یه پیراهنی که پارسال خریده بودم و تنگ بود بهم رو امتحان کردم دیدم توی تنم چقدر خوب و اندازه شده از خوشحالی جیغ کشیدم. واقعا خیلی حس خوبی داشت خیلی. برای مهمونی هم سعی میکردم حتما قبلش یه خوراکی مناسب بخورم تا زیاد گرسنه نباشم و زیادهروی نکنم. نگاه میکردم ببینم از غذاها و خوراکیهای توی مهمونی کدوما مناسبتره برای من. مثلا از میوهها خیار و نصف سیب میخوردم. غذا هم که روزمنو بود و میتونستم جایگزین کنم. خلاصه اینطوری کنترل میکردم اوضاع رو و مشکلی نداشتم. خوبی روزمنو همینه که میتونی خودت تغییرش بدی مثلا گاهی اون میانوعدهای که برام معین شده بود رو نداشتم؛ یعنی مثلا یه مشت پسته یا بادوم بود و من اون روز اینو تموم کرده بودم راحت جایگزین میکردم و به جاش چیز دیگه مصرف میکردم.